به گزارش ایراف، روز پنجشنبه (۱۲ تیرماه ۱۴۰۴)، دولت روسیه اعلام کرد که حکومت طالبان را به رسمیت میشناسد، این خبر در میان افکار عمومی افغانستان واکنشهای گستردهای را برانگیخت. در این میان، مسعود اندرابی وزیر کشور حکومت پیشین افغانستان، میگوید که این تعامل بیش از آنکه از روی علاقه به طالبان باشد، ریشه در نگرانی ژئوپلیتیکی مسکو از آینده دارد.
منافع ملی، نه مشروعیت طالبان
اندرانی با انتشار مقالهای گفته است که سیاست خارجی کشورها عمدتاً بر اساس منافع تعریفشده ملیشان تنظیم میشود، نه بر پایه دوستیها یا دشمنیهای شخصی. در این چارچوب، روسیه نیز نگران حضور فزاینده گروههای افراطی بینالمللی در افغانستان است.
به نوشته او، گزارشهایی از افزایش ورود تروریستهای خارجی، بهویژه از مناطق خاورمیانه و قفقاز، روسیه را به این باور رسانده که افغانستان ممکن است یکبار دیگر به پایگاه سازمانهای افراطی مبدل شود؛ سازمانهایی که توانایی نفوذ به آسیای میانه و حتی داخل خاک روسیه را دارند.
اندرابی افزود، مسکو همواره ادعا کرده است که گروههایی مانند داعش توسط غرب حمایت میشوند. اکنون که حضور فیزیکی غرب در افغانستان کاهش یافته، این احتمال را میدهند که این نفوذ از راههای استخباراتی غیرمستقیم ادامه دارد. در نتیجه، روسیه تلاش دارد با برقراری ارتباط با طالبان، نه تنها اطلاعات بیشتری از تحرکات گروههای افراطی کسب کند، بلکه حضور نظارتی خویش را در حاشیههای افغانستان و مرزهای آسیای میانه تقویت نماید.
طالبان در جستجوی مشروعیت، نه اصلاح
در سوی دیگر، به باور وزیر کشور حکومت پیشین افغانستان، طالبان که با بر اساس توطئه قدرت را بهدست گرفتهاند، همچنان با بحران مشروعیت بینالمللی روبهرو هستند. اندرابی مدعی است که آنها (طالبان) میکوشند از هرگونه تعامل دیپلماتیک برای القای مشروعیت استفاده کنند؛ حتی اگر این تعامل از سر علاقه و تامین روابط دیپلماتیک نباشد، بلکه ناشی از اهداف امنیت محور کشورها باشد، برای طالبان تفاوتی ندارد که یک کشور چرا آنها را به رسمیت میشناسد؛ مهم برایشان این است که به جهان نشان دهند «رسمی شدهاند و مشروعیت دارند.»
نگارنده در ادامه یادآور شد: بهرسمیت شناختن طالبان توسط برخی کشورها الزاماً به معنای پذیرش رفتارها و نظم سیاسی آنها نیست. روسیه، مانند چین، ممکن است از رهگذر تعامل محدود و امنیتمحور با طالبان، صرفاً در پی مهار تهدیدات منطقهای باشد؛ نه حمایت از حکومت سرکوبگر طالبان.
چین و ایغورها؛ بازیگری دیگر در سایه
این مقام حکومت پیشین افغانستان مدعی شد که تحلیل وضعیت این کشور و منطقه نشان میدهد که چین ممکن است کشور بعدی باشد که طالبان را به رسمیت بشناسد. با این حال، سیاست چین در قبال افغانستان بهشدت محتاطانه و امنیتمحور است. به گفته او، پکن نگران فعالیتهای احتمالی گروه «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» است که متشکل از جنگجویان ایغور است و طالبان نیز تاکنون اقدامی مؤثر برای مهار یا اخراج آنها انجام ندادهاند.
اندرابی نگاشته: چین، برخلاف روسیه، ترجیح میدهد از طریق کانالهای تجاری و کمکهای مالی غیررسمی، طالبان را تحت کنترل داشته باشد. این راهبرد، نهتنها هزینه کمی دارد، بلکه بار دیپلماتیک چندانی نیز به همراه نمیآورد. تا زمانی که این شیوه جواب میدهد و امنیت مرزهای غربی چین تأمین میشود، بعید است پکن وارد فاز رسمیسازی روابط با طالبان شود.
خطر مشروعیتسازی ناآگاهانه
به باور وزیر کشور حکومت پیشین افغانستان؛ نکته نگرانکننده در این تعاملات امنیتمحور این است که طالبان از آن سوءاستفاده کنند و آن را به عنوان «پذیرش جهانی» تعبیر نمایند. این سوءبرداشت میتواند در داخل، برای سرکوب بیشتر مردم، و در خارج، برای فریب افکار عمومی، مورد استفاده قرار گیرد. بر همین اساس، تعامل با طالبان باید با شفافیت، مشروطیت و هدفمندی روشن همراه باشد؛ نه اینکه به یک ابزار تبلیغاتی بدل شود.
نتیجهگیری: تعامل از سر ترس، نه علاقه
در پایان اندرابی گفته: آنچه امروز میان روسیه و طالبان در حال وقوع است، بیشتر به یک تعامل اضطراری امنیت محور شباهت دارد تا اتحاد سیاسی. با چنین رفتارهای نا متعارف و بشدت امنیتی، طالبان نمیتوانند ادعای مشروعیت و پذیرش داشته باشند و جامعه بینالمللی باید هوشیار باشد که چنین تعاملاتی بهجای مشروعیتسازی برای طالبان، بهمنظور مهار تهدیدات امنیتی منطقهای طراحی شدهاند.
مسعود اندرابی افزوده، افغانستان برای دستیابی به آیندهای پایدار، نیازمند حکومتی فراگیر، قانونمند و متعهد به حقوق بشر است. مشروعیت، از صندوق رای، شفافیت و پاسخگویی به مردم حاصل شود نه از طریق ستم، زور و فشار بالای مردم.