شناسایی حکومت طالبان؛ یکجانبه‌گرایی مسکو و واکنش منطقی بازیگران منطقه‌ای

در ۱۲ تیر ۱۴۰۴، وزارت خارجه روسیه با صدور بیانیه‌ای رسمی اعلام کرد که این کشور، حکومت طالبان را به‌عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت می‌شناسد. این اقدام، نخستین گام علنی از سوی یکی از قدرت‌های جهانی برای مشروعیت‌بخشی به یک رژیم غیردموکراتیک بود که از سال ۱۴۰۰ بدون انتخابات، قانون اساسی و مشارکت عمومی، اداره امور افغانستان را در دست گرفته‌است.

تصمیم روسیه، پیامدهایی چندلایه دارد: از تأثیر بر نظم منطقه‌ای گرفته تا به‌چالش‌کشیدن اصول مشروعیت بین‌المللی. در این میان، جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه‌ای، در برابر معادله‌ای تازه قرار گرفته‌ است. آیا شناسایی طالبان از سوی روسیه، راه را برای پذیرش جهانی این گروه باز می‌کند؟ یا آزمونی برای کشورهای همسایه است که میان واقع‌گرایی ژئوپولیتیک و اصول اعلامی خود، انتخاب دشواری پیش‌رو دارند؟

چه کشورهایی طالبان را به رسمیت شناخته‌اند؟

تاکنون، تنها روسیه به‌صورت رسمی و حقوقی طالبان را به‌عنوان حکومت افغانستان به رسمیت شناخته‌است. این اقدام، که در ۱۲ تیر ۱۴۰۴ اعلام شد، نه از سوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شد و نه مورد تأیید قدرت‌های جهانی چون ایالات متحده، اتحادیه اروپا، بریتانیا، هند و حتی چین قرار گرفت. این کشورها همچنان بر لزوم تشکیل دولت فراگیر، رعایت حقوق زنان و اقلیت‌ها، و پایان‌دادن به محدودیت‌های سخت‌گیرانه تأکید دارند.

در سطح منطقه نیز هرچند کشورهایی مانند ایران، پاکستان، ترکمنستان، قطر و ازبکستان روابط عملیاتی، امنیتی و اقتصادی با طالبان برقرار کرده‌اند، اما از گام های نهایی به‌رسمیت‌شناسی رسمی و حقوقی این گروه خودداری ورزیده‌اند. این کشورها تعامل با طالبان را بیشتر از منظر ملاحظات مرزی، مهاجرتی، یا مبارزه با مواد مخدر دنبال می‌کنند تا مشروعیت‌بخشی بین‌المللی.

پیشنهاد:  چه کسی سیاست خارجی حکومت طالبان را تعیین می‌کند؟

نکته مهم دیگر آن است که اقدام یک‌جانبه روسیه، نه‌تنها بازتاب‌دهنده اجماع جهانی نبود، بلکه حتی گروه‌های مختلف سیاسی، قومی و مذهبی افغانستان نیز در آن نادیده گرفته شدند. شناسایی صرف طالبان، بدون درنظرگرفتن دیگر اقوام و جریان‌های تأثیرگذار افغانستان، این نگرانی را تشدید کرده‌است که روسیه به جای رویکرد ملی‌گرایانه، صرفاً واقعیت حاکمیت با زور را به رسمیت شناخته‌است.

از سوی دیگر، حتی در داخل ساختار طالبان نیز واکنش قابل‌توجهی نسبت به این شناسایی مشاهده نشد. طیف قندهار – که مرکز ثقل تصمیم‌گیری طالبان است – سکوت اختیار کرد؛ وزارت خارجه طالبان هیچ‌گونه بیانیه رسمی صادر نکرد؛ جریان حقانی که در گذشته نقش فعالی در عرصه سیاست منطقه‌ای داشت، سکوت کرد و تنها انس حقانی اظهارنظری کوتاه و غیرتحلیلی بیان کرد. این سکوت معنادار می‌تواند ناشی از شکاف‌های درون‌گروهی، بی‌اطلاعی از این تصمیم، یا حتی بی‌اعتمادی به نیت واقعی روسیه باشد.

در مجموع، اقدام روسیه نه‌تنها در سطح جهانی طنین نداشت، بلکه در سطح منطقه‌ای نیز به‌عنوان یک تصمیم مناقشه‌برانگیز تلقی شده‌است؛ تصمیمی که بیشتر بازتاب‌دهنده منافع ژئوپولیتیکی مسکو بود تا خواست یا مصالح عمومی مردم افغانستان.

دلایل شناسایی طالبان از سوی روسیه

تحلیل سیاست خارجی روسیه نشان می‌دهد که تصمیم شناسایی طالبان، نه بر مبنای ارزش‌های دموکراتیک یا اصول حقوق بشری، بلکه بر اساس منافع ژئوپولیتیکی و امنیتی اتخاذ شده‌است. مهم‌ترین دلایل این تصمیم را می‌توان چنین برشمرد:

1. مهار بی‌ثباتی در مرزهای جنوبی روسیه:

افغانستان در سال‌های اخیر به محل فعالیت گروه‌های افراطی مانند داعش خراسان تبدیل شده‌است. روسیه که نگرانی زیادی از سرایت تروریسم به آسیای مرکزی دارد، با شناسایی طالبان در پی تقویت تعاملات امنیتی و کاهش تهدیدات مستقیم است.

2. خلأ ژئوپولیتیکی پس از خروج آمریکا:

خروج شتاب‌زده ایالات متحده از افغانستان، فضا را برای رقابت قدرت‌های منطقه‌ای باز کرده‌است. روسیه تلاش دارد تا با پیش‌دستی در شناسایی طالبان، نفوذ خود را در معادلات آینده افغانستان تثبیت کند.

پیشنهاد:  ادعای وزیر ارشد بلوچستان: جدایی‌طلبان بلوچ از حمایت طالبان افغانستان برخوردارند

3. منافع اقتصادی و منابع طبیعی:

افغانستان دارای ذخایر بزرگ لیتیوم، مس و آهن است. مسکو با نزدیک‌شدن به طالبان، به‌دنبال عقد قراردادهای اقتصادی، معدنی و ترانزیتی است تا بخشی از نیازهای صنعتی خود را تأمین کند.

4. تضعیف هژمونی غرب:

شناسایی طالبان، بخشی از راهبرد کلان روسیه برای تقابل با غرب است. مسکو می‌خواهد نشان دهد که نظم جهانی نباید صرفاً بر معیارهای لیبرال استوار باشد و کشورهایی که از مسیرهای غیرانتخاباتی نیز به قدرت رسیده‌اند، می‌توانند در دیپلماسی جهانی جایگاهی پیدا کنند.

اشتباه محاسباتی روسیه

با وجود اهداف فوق، باید اذعان داشت که تصمیم روسیه، بدون ارزیابی کافی از فضای منطقه‌ای و جهانی صورت گرفت. در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، تمرکز نمایندگان بر تهدیدات امنیتی، نقض حقوق زنان، محرومیت اقلیت‌ها و فروپاشی نظام آموزشی افغانستان بود؛ نه بر موضوع به‌رسمیت‌شناسی حکومت طالبان. بنابراین، اقدام روسیه در چنین فضایی، بیشتر یک ریسک دیپلماتیک بود تا پیروزی ژئوپولیتیکی.

حتی در سطح داخلی افغانستان نیز این اقدام بدون اجماع صورت گرفت. گروه‌های مخالف طالبان، احزاب سیاسی، زنان و جامعه مدنی این اقدام را نادیده‌گرفتن اراده ملی خواندند. به‌عبارتی، روسیه فقط طالبان را نماینده افغانستان تلقی کرد، نه ملت آن را.

آیا آزمونی برای ایران است؟

ایران از سال ۱۴۰۰ به این‌سو، سیاستی حساب شده در قبال طالبان اتخاذ کرده‌است. از یک‌سو سفارت خود را در کابل حفظ کرده و تعاملات اقتصادی، امنیتی و مرزی با طالبان را افزایش داده‌است؛ از سوی دیگر، هرگز به‌گونه رسمی این گروه را به‌عنوان حکومت مشروع افغانستان به رسمیت نشناخته‌است. این سیاست را می‌توان نوعی تعامل بدون رسمیت‌بخشی دانست.

پیشنهاد:  موضع دوگانه چین در قبال افغانستان: از لزوم تعامل با طالبان تا توجه به نگرانی‌های جهان

به همین دلیل، به‌نظر می‌رسد تهران با دقت بالا تحولات را رصد می‌کند و تلاش دارد همچنان در موضع تعادلی باقی بماند؛ موضعی که امکان تعامل عملی را فراهم کند، اما بدون تأیید رسمی مشروعیت سیاسی طالبان.

جمع‌بندی

شناسایی طالبان از سوی فدراسیون روسیه، اقدامی پرمخاطره و غیرهم‌راستا با فضای سیاسی و حقوقی جامعه جهانی بود. این تصمیم، بیش از آن‌که برای طالبان دستاوردی به‌دنبال داشته باشد، برای خود روسیه پیامدهایی در عرصه دیپلماسی بین‌الملل به‌همراه داشت. غیبت واکنش مشخص از سوی قدرت‌های دیگر و حتی سکوت گروه‌های درونی طالبان، نشان می‌دهد که این اقدام هنوز به‌عنوان «نقطه عطف» در روند مشروعیت‌بخشی جهانی طالبان پذیرفته نشده‌است.

در این میان، ایران نیز در معرض آزمونی مهم قرار دارد. با توجه به وزن ژئوپولیتیکی، حساسیت‌های حقوق بشری و منافع ملی، به‌نظر می‌رسد سیاست فعلی تعامل بدون شناسایی، همچنان منطقی‌ترین گزینه برای تهران باشد. آینده این روند بستگی به مواضع دیگر بازیگران منطقه‌ای مانند چین، هند و کشورهای آسیای مرکزی خواهد داشت.

منابع:

۱. دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما). (۱۴۰۳). گزارش سالانه وضعیت حقوق بشر در افغانستان.

۲. حسینی، فرید. (۱۴۰۲). روسیه و سیاست خارجی در آسیای میانه. تهران: نشر نگاه.

۳. کریمی، رضا. (۱۴۰۴). نقش روسیه در تحولات سیاسی افغانستان. مجله روابط بین‌الملل، شماره ۱۲۳.

۴. موسسه مطالعات استراتژیک افغانستان. (۱۴۰۳). بازتعریف مناسبات بین‌المللی افغانستان پس از تسلط طالبان. کابل.


بیشتر بخوانید:

رونق تورهای گردشگری روسیه به افغانستان پس از به رسمیت شناختن طالبان

به رسمیت‌شناختن طالبان توسط روسیه | آمریکا: مسکو به همکاری با بازیگران شرور ادامه می‌دهد

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=70649
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x