عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، اخیراً در نشست اکو در آذربایجان شرکت کرد و در دیداری رسمی با نخستوزیر این کشور، خواستار پذیرش سفیر طالبان شد. برادر از آذربایجان برای سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز، راهآهن، و انرژیهای تجدیدپذیر افغانستان دعوت کرد و بر اهمیت فعال ماندن دهلیز لاجورد و اتصال منطقهای تأکید کرد. او همچنین از برنامه افغانستان برای صادرات زغال سنگ به ترکیه از مسیر آذربایجان خبر داد که باکو نیز از آن استقبال کرده و آمادگی خود را برای همکاری و سرمایهگذاری مشترک در بخشهای مختلف از جمله معادن و انرژیهای تجدیدپذیر اعلام داشت.
آذربایجان در مدار دوستان طالبان؟
این نخستین سفر یک مقام بلندپایه طالبان به آذربایجان است. کشوری که از زمان بازگشت دوباره طالبان به قدرت، سفارتخانه خود را در کابل بست و در ماه مارس سال گذشته باری دیگر خواستار بازگشایی سفارت این کشور در کابل شد. افغانستان برای باکو سرزمین منابع بکری است که آنها را در هدایت تحقق منافع اقتصادی کمک خواهد کرد. بازگشت آذربایجان در مدار دوستان طالبان بدون به رسمیت شناختن این گروه به ویژه حالا که طالبان برخلاف دور قبلی در نشست سازمان اقتصادی اکو شرکت کرده اند، ترسیم کننده آینده اقتصادی است که مسبوق به سابقه نیز بوده است.
چنانچه آذربایجان حتی پیش از به قدرت رسیدن طالبان از سرمایه گذاران خارجی در خاک افغانستان بود. اما فراتر از اهداف اقتصادی، دو کشور به دنبال تقویت روابط سیاسی زیرپوست اقتصاد هستند. درخواست معاون اقتصادی نخست وزیر طالبان برای پذیرش سفیر این گروه نشان می دهد که فرصت طلبی اقتصادی هدف غایی تعمیق روابط سیاسی را پوشش داده است. این درحالی است که به گفته ناظران آذربایجان با ارسال سفیر به کابل در سال گذشته در سیاستی ترکیبی متشکل از آینده نگری استراتژیک و فرصت طلبی اقتصادی معتقدند که افغانستان قطعه مرکزی در پازل منطقه ای وسیع تر است. اما این سفر اهمیت دیگری در بعد منطقه ای دارد.
عبدالغنی برادر درحالی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی و روابط سیاسی به باکو سفر کرده است که تهران در شرایط جنگی و آتش بسی موقت که هر زمان ممکن است شکننده شود، به سر می برد. در این میان، ناظران به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش هستند که در شرایطی که روابط کابل و تهران به عنوان دو همسایه نزدیک است، حضور برادر در کشوری که از حامیان سرسخت دشمن ایران است به چه معنا می تواند باشد؟ آیا حضور طالبان در آذربایجان به معنای تغییر موازنه منطقه ای به ضرر جمهوری اسلامی است و آیا این سفر نشانگر کناره گیری طالبان در حمایت از ایران در جنگ کنونی منطقه ای است؟
به موازارت آغاز جنگ میان ایران و رژیم اسرائیل، طالبان در بیانیه های مختلف ضمن محکومیت این حمله بر خویشتنداری و مقابله با جنایات اسرائیل در فلسطین تاکید کردند. همچنین شماری از چهره های نزدیک به این گروه در واکنش های مختلف حمایت خود را از ایران اعلام کردند. این در حالی بود که قندهار، به عنوان مرکز اصلی سیاستگذاری طالبان، بیانیه رسمی صادر نکرد و رهبر طالبان ترجیح داد فعلاً سکوت اختیار کند.
با این حال گسترش روابط میان افغانستان تحت حاکمیت طالبان با حکومتی که همکاری های نظامی با رژیم اسرائیل دارد می تواند پیامدهای گسترده ای برای ایران از امنیتی و اطلاعاتی گرفته تا اقتصادی و سیاسی داشته باشد. باکو با استفاده از درگیری تهران در جنگی منطقهای، در صدد تقویت منافع اقتصادی و مسیرهای ترانزیت منطقهای خود است. نزدیکی به افغانستان، با توجه به تمایل حکومت فعلی این کشور به گسترش روابط اقتصادی و اتصال منطقهای، فرصت را برای باکو فراهم کرده است. دوستی با طالبان که کنترل جغرافیای افغانستان را در دست دارند، میتواند پیشبرنده اهداف اقتصادی باکو در شرایطی باشد که تهران فعلاً توان مقابله با آن را ندارد.
از سوی دیگر، تعمیق روابط سیاسی به ویژ اگر آذربایجان با پذیرش سفیر طالبان موافقت کند، گامی مهم در تقویت روابط تلقی می شود که طبعا دو طرف تمایل نخواهند داشت در شرایطی که به آن نیاز دارند، شکننده یا از بین برود. از سوی دیگر، طالبان بارها اعلام کرده است که در پرتو دیپلماسی اقتصادمحور به دنبال آن است که افغانستان به مرکز وصل منطقه ای تبدیل شود نه انفصال. این سیاست نشان می دهد که طالبان در تنش های منطقه ای با محافظه کاری و سرگرم کردن خود با پیوندهای اقتصادی به دنبال آن هستند که از تنش ها دور بمانند.
در بعد اطلاعاتی، پس از حمله اسرائیل به ایران گمانه هایی مبنی بر این امر وجود داشت که احتمالا آذربایجان در این حملات نقش داشته است. همچنین منابع تایید نشده ای گزارش داده بودند که پهپادهایی به بندر انزلی نزدیک شده اند که از مرز دریایی آذربایجان در دریای خزر می آمدند. در شرایط که مسیرهای جنگ هنوز نامشخص است و راهروهای دیپلماتیک هنوز به مقصدی مشخص وصل نشده و طرفین در حالت آماده باش هستند، احتمال نفوذ در مرز با افغانستان از طریق آذربایجان می تواند سناریویی احتمالی هرچند نامطلوب باشد. این درحالی است که موج اخراج مهاجرین افغانستان در روزهای اخیر سیلی از انتقادات را به سوی جمهوری اسلامی برانگیخته است که تداوم سیاست کنونی می تواند در بلندمدت پیامدهایی نامطلوب در روابط دو طرف به دلیل انباشته شدن سرخوردگی ها و خشم های ناشی از این روند داشته باشد.
بهرروی، دوستی طالبان و آذربایجان برای ایران طیفی از پیامدها را به ویژه در شرایط منطقه یا کنونی به دنبال خواهد داشت.