به گزارش ایراف، به نقل از نشریه تینک چاینا، گرچه این نشست توجه زیادی در رسانهها برنینگیخت، اما نتیجه آن یک توافق تاریخی بود: ایجاد پیوند میان دو پروژه راهبردی که هدفشان افزایش همگرایی منطقهای و بازسازی اقتصادی افغانستان است.
چین در حال حاضر بزرگترین شریک تجاری پاکستان و ازبکستان است و نخستین کشوری است که نماینده معرفیشده از سوی طالبان را پذیرفته، هرچند هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است.
پروژه راه آهن ترانسافغان در صورت اجرا، نخستین راهآهن مستقیم میان آسیای مرکزی و جنوبی خواهد بود. مسیر پیشنهادی این راهآهن، ترمذ در ازبکستان را به پیشاور در پاکستان متصل میکند و از شهرهای مهم افغانستان مانند مزارشریف و لوگر میگذرد. این مسیر حدود ۶۰۰ کیلومتر است و کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی را به بنادر جنوبی پاکستان و دریای عرب متصل میکند. زمان انتقال کالا از ۳۵ روز به ۵ روز کاهش مییابد و هزینه ها تا ۴۰ درصد پایین میآید.
روند آمادهسازی راهآهن ترانسافغان از مدتی پیش آغاز شده است. از سال ۲۰۲۳ دفتر هماهنگی این پروژه در تاشکند فعال است و در ماه مه ۲۰۲۵ وزیر حملونقل ازبکستان با مهندسان این کشور به کابل سفر کرد. روسیه نیز اعلام کرده که مطالعات امکانسنجی این پروژه را آغاز کرده است. قرار است این راهآهن تا پایان ۲۰۲۷ تکمیل شود.
طرح اقتصادی چین – پاکستان که از سال ۲۰۱۵ میان چین و پاکستان آغاز شد، زیرمجموعهای از ابتکار کمربند و راه چین است. این طرح بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر طول دارد و چین را از طریق ایالت سین کیانگ به بنادر گوادر و کراچی در پاکستان متصل میسازد. هدف اصلی آن تقویت تجارت، سرمایهگذاری و زیرساختهای انرژی در منطقه است.
پیوند TAR با CPEC نشانگر چرخش مهمی در راهبرد زیرساختی چین است؛ مسیری که هدف آن ایجاد شبکهای مقاوم از ارتباطات خشکی محور است تا هم راههای دریایی آسیب پذیر (مانند تنگه مالاکا) را دور بزند و هم حضور اقتصادی و ژئوپولیتیکی چین در اوراسیا را گسترش دهد. سین کیانگ که پیشتر بیشتر با نگاه امنیتی دیده میشد، اکنون در حال تبدیل شدن به دروازه تجاری چین به آسیای مرکزی و جنوبی است.
با این حال، چالشهای مهمی همچنان باقی است. رقابتهای منطقهای، ضعف نهادهای حکومتی، گروههای تروریستی فعال و ناامنی داخلی افغانستان از جمله موانع جدی هستند. این مسیر ریلی از مناطقی عبور میکند که مستعد بیثباتی، درگیری و خرابکاری اند. خطرات امنیتی میتواند هزینه بیمه و حمل و نقل را افزایش داده و سود تجاری مسیر را کاهش دهد.
از نظر فنی نیز، پروژه با موانع زیادی روبه رو است: تفاوت در عرض ریل در سه کشور، ناهماهنگی گمرکی، نبود زیرساخت های پیشرفته و زمین های سختگذر کوهستانی از جمله مشکلات مهندسی و اجرایی است.
در نهایت، اگر چین موفق به تحقق این طرح شود، میتواند نظم جدیدی در حوزه انرژی، ترانزیت و سیاست منطقهای ایجاد کند. اما تحقق این چشم انداز مستلزم عبور از موانع عظیم سیاسی، امنیتی و فنی است.
بیشتر بخوانید:
تمایل سرمایهگذاران چینی و هلندی برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر در افغانستان
گسترش روابط روسیه با طالبان: از منافع سیاسی-اقتصادی تا رقابت با چین