ایراف؛ در سالهای اخیر، شرق الاوسط شاهد تنشهای فزایندهای میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده است. یکی از مهمترین محورهای این تنش، برخوردهای مستقیم و غیرمستقیم میان رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران است که با پشتیبانی همه جانبه ایالات متحده وارد مرحلهای تازه و بسیار خطرناک شده است.
حملات نظامی اخیر اسرائیل بر تأسیسات علمی، نظامی و هستهای ایران در ۱۳ جون ۲۰۲۵ که به شهادت جمعی از فرماندهان، دانشمندان و افراد ملکی انجامید، زنگ خطر را برای تمام منطقه به صدا درآورده است. در این میان، افغانستان به عنوان کشوری که روابط عمیق فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و تاریخی با جمهوری اسلامی ایران دارد، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و میگیرد.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از اصلی ترین شرکای تجاری افغانستان، سالانه بیش از سه میلیارد دلار مبادله اقتصادی با این کشور دارد. افزون بر این، در سال ۱۴۰۲ پنج تفاهمنامه مهم همکاری در زمینههای ترانسپورت بینالمللی، معادن، حمل و نقل هوایی ، همکاریهای مناطق آزاد و کمیسیون مشترک اقتصادی میان دو کشور به امضا رسید که بیانگر عمق وابستگی متقابل اقتصادی است. در چنین شرایطی، گسترش جنگ تحمیلی علیه ایران، نه تنها بنیانهای اقتصاد این کشور را هدف قرار میدهد، بلکه پیامدهای جدی و مستقیم بر افغانستان نیز برجای میگذارد.
حملات مکرر به تأسیسات نفتی و هستهای ایران میتواند منجر به کاهش تولید و صادرات انرژی از این کشور شود که طبیعتاً باعث افزایش قیمت جهانی نفت و اختلال در بازارهای انرژی منطقه خواهد شد.از آن جمله، افغانستان که بخش بزرگی از نیازهای سوختی، مصالح ساختمانی و حتی مواد غذایی خود را از ایران تأمین میکند،با افزایش شدید قیمتها، کاهش واردات و فشار تورمی مواجه میشود. این مسئله به ویژه برای کشوری که به دلیل تحریمها، قطع ارتباط بانکی بینالمللی و چالشهای داخلی، اقتصادی شکننده دارد، بسیار خطرناک است.
جنگ میان ایران و اسرائیل همچنین میتواند تأمین برق افغانستان را که بخشی از آن از ایران وارد میشود، با مشکل مواجه سازد. کمبود انرژی نه تنها بر زندگی روزمره مردم، بلکه بر فعالیتهای اقتصادی و صنعتی کشور نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت. در عین حال، اختلال در مسیرهای ترانزیتی و افزایش هزینههای ترانسپورتی نیز از دیگر پیامدهای این بحران است که فشار مضاعفی بر مردم افغانستان وارد خواهد ساخت.
در سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران در چارچوب اصول بینالمللی، حق دفاع مشروع از خود را دارد و پاسخهای موشکی این کشور به تجاوزات رژیم صهیونیستی در همین چارچوب قابل توجیه است. با این حال، تداوم این درگیری، زمینه گسترش بحران،بیثباتی منطقهای و حتی بروز درگیریهای ناخواسته در کشورهای همسایه را فراهم میسازد. برای افغانستان که به دنبال ثبات و بازسازی است، گسترش جنگ در منطقه، یک تهدید حیاتی به شمار میرود.
در چنین شرایطی، ضرورت گفت وگو، عقلانیت و بازگشت به راهحلهای سیاسی بیش از پیش احساس میشود. کشورهای منطقه، سازمانهای بینالمللی و نهادهای اسلامی باید برای پایان دادن به جنگ و جلوگیری از گسترش آن، نقش فعال تری ایفا کنند. تجربه نشان داده است که هیچ راهحلی جز مذاکره، احترام به حاکمیت کشورها و پرهیز از مداخله خارجی، به تأمین صلح و ثبات در منطقه منجر نخواهد شد.
جمهوری اسلامی ایران، علی رغم تمامی فشارها، همواره بر اصل گفت وگو و همکاری منطقهای تأکید کرده و این فرصت باید برای پایاندادن به بحران، به درستی مدیریت شود. صلح و ثبات منطقه ای تنها از مسیر تفاهم و تعامل ممکن است، نه از مسیر تجاوز و تحمیل.
بیشتر بخوانید:
پیامدهای امنیتی، ژئوپلیتیک و زیستمحیطی حمله آمریکا به مراکز هستهای ایران
بروجردی: اسرائیل کم آورده است؛ افزایش قدرتنمایی ایران در روزهای آینده
بمباران سایتهای هستهای ایران توسط آمریکا؛ ایران خواستار برگزاری نشست فوری شورای امنیت شد