تجاوز به ایران؛ پروژه‌ای استعماری که از افغانستان آغاز شد

گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، در واکنش به حمله گسترده و ناگهانی اسرائیل علیه ایران، بیانیه‌ای صریح، هشدارآمیز و پر از ارجاعات و پیشینه تاریخی صادر کرده است. او این حمله را نه صرفاً یک رویداد نظامی بلکه بخشی از یک نقشه استراتژیک بزرگ ‌تر دانسته که هدف آن، تضعیف پیاپی کشورهای اسلامی و گسترش سلطه غرب در منطقه است. به گفته حکمتیار، این حمله در حالی صورت گرفت که مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده به دور پنجم رسیده بود و حتی صحبت ‌هایی از امید به توافق شنیده می‌ شد. در چنین فضایی، آن‌ گونه که حکمتیار توصیف می‌ کند، حال و هوا در تهران دچار نوعی خوش ‌بینی شده بود و همین موضوع باعث شد تا زمینه‌ را برای غافلگیری کامل فراهم کند.

فریب مذاکرات و توهم امنیت: درس‌هایی از غزه برای ایران

حکمتیار با مقایسه این وضعیت با رخدادهای اخیر در غزه، تأکید می ‌کند که توافق ‌ها و آتش ‌بس ‌ها در این بازی ژئوپلیتیکی صرفاً بهانه ‌هایی برای ایجاد توهم امنیت هستند. حمله ‌ای که در غزه پس از بازگشت مهاجران و اعلام آتش ‌بس رخ داد و منجر به دو برابر شدن شمار قربانیان فلسطینی شد، از نظر حکمتیار، نشان ‌دهنده‌ ماهیت فریب ‌کارانه مذاکرات و توافق ‌هایی است که با ابتکار عمل غرب و به نفع اسرائیل طراحی می ‌شوند. او هشدار می ‌دهد که همین سناریو اکنون در قبال ایران تکرار شده است.

اسرائیل به عنوان «ژاندارم غرب»: تداوم پروژه‌ای از ۲۰۰۱ تا امروز

حکمتیار این جنگ را صرفاً نبردی میان اسرائیل و ایران نمی ‌داند. او آن را امتداد مستقیم پروژه ‌ای می‌ داند که در سال ۲۰۰۱ از افغانستان آغاز شد و تاکنون کشورهایی چون عراق، لیبی، یمن، سوریه، سودان، لبنان و فلسطین را درگیر کرده و حتی اوکراین را نیز به ‌عنوان نخستین قربانی غیرمسلمان در برگرفته است. به باور او، اگر اسرائیل در این مرحله پیروز شود، مقصد بعدی ‌اش کشورهای مهم دیگری چون پاکستان، سوریه و ترکیه خواهند بود. او این حمله را بخشی از مأموریت بلندمدت اسرائیل به‌عنوان ژاندارم غرب در منطقه می ‌داند؛ مأموریتی که ریشه در انگیزه‌ های استعمار کلاسیک دارد.

پیشنهاد:  ناآرامی‌های بدخشان؛ درگیری داخلی طالبان چندین کشته و زخمی بر جای گذاشت

نقش آمریکا، بریتانیا و فرانسه: شرکای پنهان و آشکار در تجاوز

در این بیانیه، همچنین نقش مستقیم و تعیین‌ کننده آمریکا، بریتانیا و فرانسه برجسته شده است. حکمتیار به سخنان ترامپ استناد می ‌کند که گفته است حمله با سلاح ‌های پیشرفته آمریکایی انجام شده و ایالات متحده از همه جزئیات آن آگاه بوده است. به باور حکمتیار، پرواز ۲۰۰ جنگنده اسرائیلی از آسمان دست‌ کم دو کشور عربی، که احتمالاً اردن و عراق بوده اند، بدون رضایت و همراهی آن کشورها ممکن نبود و سکوت آن ‌ها نشانه تأیید غیررسمی این عملیات است.

در بخش دیگری از بیانیه، حکمتیار وضعیت کشورهای اسلامی را ترسیم می کند که به ‌زعم او، اکنون تنها دو گزینه دارند: یا تسلیم کامل به محور غرب و اسرائیل همراه با پذیرش خفت، پرداخت جزیه و اسارت؛ یا انتخاب راه مقاومت و ایستادگی در برابر تجاوز، همان‌ گونه که مجاهدین غزه و پیش از آن مجاهدین افغان در برابر اتحاد جماهیر شوروی ایستادند. او به صراحت اشاره می‌ کند که برخی از کشورهای اسلامی نه ‌تنها تسلیم شده ‌اند، بلکه از اینکه جزیه ‌شان پذیرفته شده، سجده شکر به ‌جا می ‌آورند.

فلسفه وجودی اسرائیل: ابزاری برای فشار بر کشورهای نفت‌خیز

در ارزیابی حکمتیار، تبیین اهداف اسرائیل بدون درک انگیزه‌ و فلسفه‌ تأسیس این کشور ممکن نیست. او اسرائیل را کشوری مصنوعی و ساخته ‌شده توسط استعمارگران غربی می ‌داند که مأموریتش اعمال فشار دائمی بر کشورهای نفت ‌خیز منطقه است. به باور او، همین اسرائیل بود که در اوج حملات غزه، به ترامپ امکان داد تا در سفر به سه کشور حوزه خلیج فارس، میلیاردها دلار قرارداد فروش اسلحه امضا کند و دو تریلیون دلار سرمایه ‌گذاری را تضمین بگیرد.

پیشنهاد:  واگذاری کرسی افغانستان در سازمان ملل؛ استقبال طالبان، نگرانی مخالفان

«جنون جنگی» و تهدید اتمی: روایتی از یک تجاوز بی‌سابقه

حکمتیار همچنین رفتار اسرائیل را به ‌عنوان مصداقی از «جنون جنگی» توصیف می‌ کند. به باور او، این جنگ صرفاً جنگی وحشیانه نیست، بلکه مرحله‌ ای فراتر از تروریسم و نقض اخلاق انسانی است. وی اشاره می ‌کند که در حالی‌که شش دور مذاکرات میان ایران و آمریکا برنامه ‌ریزی شده بود، اسرائیل با نقض حریم هوایی چند کشور دیگر، ۲۰۰ جنگنده را شبانه به خاک ایران فرستاد و بیش از ۷۰۰ هدف را بمباران کرد. این اقدام، از نظر او، چنان جنون ‌آمیز است که اکنون در تل‌آویو به ‌طور رسمی از تهدید به بمباران اتمی تهران سخن گفته می ‌شود.

نفوذی‌ها و جاسوسان: تهدید از درون و راه حل نهایی

در پایان، حکمتیار به نقش نفوذی ‌ها و شبکه‌ های اطلاعاتی نیز اشاره می‌ کند و می‌ گوید عامل موفقیت موساد در این حمله، نه توان صهیونیست ‌ها بلکه همکاری جاسوسان ایرانی ‌تبار بوده است. او آن ‌ها را مصداق آیه قرآنی می ‌داند که دشمنان اصلی از درون خودی‌ ها هستند. از نگاه او، تا زمانی که حمایت بدون قید و شرط آمریکا از اسرائیل ادامه دارد و جنون جنگی این رژیم مهار نشود، نه تنها این جنگ پایان نخواهد یافت، بلکه دامنه آن به کشورهای بیشتری نیز گسترش خواهد یافت. شکست تل‌آویو، از نظر او، می‌ تواند مسیر را برای صلحی واقعی و فراگیر در منطقه باز کند.

قابل ذکر است بیانیه گلبدین حکمتیار، بیش از آن‌ که صرفاً واکنشی به یک رویداد نظامی باشد، تلاشی است برای ترسیم یک چارچوب ژئوپلیتیکی گسترده ‌تر که در آن، حمله اسرائیل به ایران تنها یک حلقه از زنجیره ‌ای بلندمدت برای مهار قدرت ‌های اسلامی، تغییر نقشه منطقه و تحکیم سلطه غرب تفسیر می ‌شود. او با ارجاع به تاریخ، هشدار می ‌دهد که ساد ه‌انگاری، خوش ‌باوری و اعتماد به گفتگوهای نمایشی می ‌تواند کشورها را به کام ویرانی بکشاند؛ همان‌ گونه که در غزه، افغانستان، لیبی و دیگر نقاط جهان اسلام رخ داد.

پیشنهاد:  عمان: به نقش میانجیگری در مذاکرات ایران و آمریکا ادامه می‌دهیم

در نهایت باید عنوان کرد که از نگاه حکمتیار، اکنون همه کشورهای اسلامی در برابر یک انتخاب تاریخی قرار گرفته ‌اند: یا باید به تبعیت از نظم تحمیلی غرب تن دهند و هزینه آن را با از دست دادن استقلال و کرامت خود بپردازند، یا با انتخاب راه مقاومت، در کنار ملل تحت ستم، در برابر این روند سلطه ‌گر بایستند. بیانیه او در نهایت، دعوتی است به بیداری، بازنگری در خوش ‌باوری ‌ها، و آمادگی برای مواجهه ‌ای هوشیارانه و متحدانه با چالشی که صرفاً یک کشور یا یک دولت را هدف نگرفته، بلکه تمام امت اسلامی را نشانه رفته است.

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=67820
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x