به گزارش ایراف، او دیپلماسی آمریکا را پوششی برای حمله میداند، نه تلاش واقعی برای توافق، و سیاست خارجی آمریکا را آشفته و بیکفایت توصیف میکند.
بشاره در این مورد گفت: «هر ساعت که میگذرد، روشنتر میشود که ایالات متحده تا چه اندازه در حمله به ایران همدست بوده و تا چه حد آنچه «دیپلماسی» خوانده میشد، بیشتر پوششی برای حمله بود تا تلاشی واقعی برای دستیابی به توافق. بهویژه اینکه حتی در جریان مذاکرات نیز تغییرات چشمگیری در تاکتیکها و مواضع آمریکا دیده میشد. آقای ریتکوف در مقطعی گفت که ما غنیسازی ۳.۵ درصدی را میپذیریم، اما سپس گفت اصلاً هیچ سطحی از غنیسازی را در ایران نمیپذیریم، و این روند ادامه یافت. به نظر من نوعی وقتکشی عمدی در جریان بود، اما باز هم نمیتوان مطمئن بود که این تعلل از روی قصد بود یا ناشی از بیکفایتی. چرا که اگر چیزی از این دولت در چهار – پنج ماه گذشته، از ۲۰ ژانویه تاکنون، آموخته باشیم، این است که سیاست خارجی آن بسیار آشفته و عمدتاً فاقد صلاحیت است؛ چه در قبال روسیه، اوکراین، تجارت، چین، اسرائیل یا خاورمیانه.»
به باور این تحلیلگر ارشد الجزیره، حملات ژریم صهیونیستی نهتنها برنامه هستهای ایران، بلکه میانهروهای ایرانی را نیز هدف قرار داد و ممکن است تنشها را تشدید کند. او این اقدام را حملهای نیابتی از سوی آمریکا میبیند.
او تصریح کرد: در واقع میتوان گفت که این صرفاً اسرائیل نیست؛ بلکه ارتش اسرائیلی است که تحت حمایت کامل آمریکاست. چون در نهایت، هر آنچه در این بمبارانها بهکار رفت، آمریکایی بود؛ چه از لحاظ مالی، چه تجهیزات نظامی، چه اطلاعاتی و چه حمایت دیپلماتیک؛ پس این حمله کاملاً و صددرصد یک اقدام نیابتی از سوی ایالات متحده بوده است.