به گزارش ایراف، نشریه فارین پالیسی در مقالهای با عنوان «چرا غرب سوریه را پذیرفت و افغانستان را کنار گذاشت» به قلم آدام واینستین، از برنامه خاورمیانه در موسسه کوئینسی، به تحلیل تفاوت رویکرد کشورهای غربی به دو بحران مهم منطقهای در سوریه و افغانستان میپردازد و دلایل اصلی این تفاوت سیاستها را واکاوی میکند.
نویسنده اشاره میکند که سوریه، با وجود جنگ طولانی و پیچیده، همچنان برای غرب اهمیت ژئوپولیتیکی و امنیتی دارد، زیرا این کشور در قلب منطقه خاورمیانه قرار گرفته و منافع حیاتی کشورهای غربی، به ویژه آمریکا و متحدانش، در آنجا درگیر است. همچنین سوریه به واسطه حضور بازیگران بینالمللی و قدرتهای منطقهای، به کانون رقابت و تعامل سیاسی تبدیل شده که غرب نمیتواند به سادگی آن را کنار بگذارد.
از سوی دیگر، افغانستان که بیش از دو دهه مرکز عملیات نظامی گسترده آمریکا و ناتو بود، پس از خروج نیروهای غربی و تسلط طالبان، جایگاه خود را به عنوان اولویت سیاست خارجی غرب از دست داده است. دلایل این تغییر شامل خستگی سیاسی و نظامی غرب از جنگ طولانی، هزینههای هنگفت اقتصادی، عدم موفقیتهای پایدار در تثبیت حکومتهای حامی غرب و افزایش تهدیدات امنیتی از سوی گروههای تروریستی است. به علاوه، منطقهای بودن بحران افغانستان و نبود منافع مستقیم و فوری برای غرب در مقایسه با سوریه، سبب کاهش تمرکز و سرمایهگذاری غرب بر این کشور شده است.
مقاله به نقش طالبان و تغییر رفتار این گروه پس از تسلط مجدد به افغانستان اشاره میکند. طالبان علیرغم وعدههای اولیه، نتوانستهاند تهدیدهای امنیتی و تروریستی را به طور کامل مهار کنند، و همچنین وضعیت حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و آزادیهای مدنی در افغانستان به شدت رو به وخامت گذاشته است. این موضوعات، تصویر منفی از افغانستان در افکار عمومی و سیاستمداران غربی ایجاد کرده که مزید بر علت کنار گذاشتن این کشور شده است.
در مقابل، به باور نویسنده، سوریه به رغم مشکلات فراوان، همچنان در مذاکرات دیپلماتیک و توافقات بین المللی حضور فعال دارد. این حضور باعث شده که کشورهای غربی تلاش کنند نقش خود را در سوریه حفظ کنند تا نفوذ رقبای منطقهای و جهانی مثل روسیه و ایران محدود شود. در واقع، سوریه به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات قدرت منطقهای و جهانی اهمیت بالاتری دارد.
نویسنده به این نکته نیز اشاره میکند که غرب با توجه به منافع بلندمدت و استراتژیک، ترجیح داده است تا روی سوریه تمرکز کند و در مقابل در افغانستان بیشتر به مدیریت بحران بسنده کند. این رویکرد موجب شده که سیاستهای غرب به سمت «پذیرش واقعیت ها» و «کاهش تعهدات» در افغانستان سوق پیدا کند.
در نهایت، مقاله بر این نکته تأکید میکند که تغییر اولویتهای غرب در برخورد با سوریه و افغانستان، بازتابی از واقعیتهای جدید ژئوپولیتیکی و تغییر در محاسبات سیاسی است. این تغییرات نه تنها در سیاست خارجی، بلکه در نوع تعامل غرب با جهان اسلام و منطقه خاورمیانه نیز تاثیرگذار بوده است.