در روز سهشنبه، ۲۰ خرداد، مایک هاکبی، سفیر ایالات متحده در اسرائیل، در گفتوگویی با شبکه بیبیسی، اظهاراتی بحثبرانگیز درباره آینده فلسطین مطرح کرد. وی اظهار داشت که اگر کشورهای اسلامی واقعاً خواهان تشکیل یک دولت مستقل برای فلسطینیها هستند، میتوانند زمینه تأسیس آن را در قلمروهای خود فراهم کنند؛ چرا که مجموع مساحت این کشورها ۶۴۴ برابر وسعت اسرائیل است.
چنین سخنانی، گرچه در ظاهر رنگ و بوی یک پیشنهاد سیاسی دارند، اما در واقع بازتابی از نادیده گرفتن حقوق تاریخی ملت فلسطین هستند و بهنوعی مشروعیتبخشی تلویحی به تداوم اشغالگری اسرائیل بهشمار میآیند. پیشنهاد انتقال فلسطینیها به خاک کشورهای اسلامی، در تعارض آشکار با اصول عدالت تاریخی، حقوق بشر و قطعنامههای بینالمللی مربوط به حق بازگشت و تعیین سرنوشت است.
در کنار این اظهارات، نمیتوان نقش زیرساختهای نظامی موجود در منطقه را نادیده گرفت؛ زیرساختهایی که در اختیار قدرتهای فرامنطقهای قرار دارند و بعضاً زمینه اجرای عملیاتهایی را فراهم کردهاند که متأسفانه قربانیان آن، ملتهای مسلمان بودهاند. پایگاههایی مانند اینجرلیک، تبوک، العدید و العیسی، احمد الجابر، تنها تاسیسات نظامی ساده نیستند، بلکه کارکردهای استراتژیکی در تحولات منطقهای داشتهاند.
شاهد آن هستیم که در طول دو دهه گذشته، عملیاتهای نظامی متعددی در کشورهای اسلامی مانند افغانستان، عراق، لیبی، یمن و حتی غزه، از همین پایگاهها هدایت و پشتیبانی شدهاند. این موضوع، موجب نگرانی عمیق افکار عمومی جهان اسلام شده و ضرورت بازنگری در سیاستهای منطقهای را برجسته میسازد.
در واقع، آنچه امروز موجب تداوم وضعیت بحرانی فلسطین شده، صرفاً اقدامات رژیم اشغالگر نیست، بلکه فقدان انسجام مؤثر در مواضع کشورهای اسلامی نیز سهم بسزایی در این مسئله دارد. گاه دیده میشود که برخی از کشورها در ظاهر مدافع حقوق مردم فلسطین هستند، اما در عمل، با سکوت یا همکاری غیرمستقیم، زمینه استمرار این وضعیت را فراهم کردهاند.
بیتردید، این وضعیت پیامدهای گستردهای بر مشروعیت سیاسی دولتهای اسلامی دارد. اگر ملتهای مسلمان خواهان آیندهای روشن برای امت اسلامی هستند، ضروریست که آگاهی، وحدت و نظارت مردمی بر تصمیمات کلان سیاست خارجی افزایش یابد. مسئولیت تاریخی حفظ حرمت سرزمینهای مقدس، بر عهده همگان است؛ و تنها از مسیر بیداری و همبستگی میتوان آیندهای شرافتمندانه برای فلسطین و جهان اسلام رقم زد.