فغانستان، با موقعیت ژئوپلیتیک استراتژیک خود، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به چهارراه اصلی ترانزیت جادهای منطقه دارد. این کشور از طریق جاده ابریشم و همچنین بنادر گوادر و چابهار، به آبراههای جنوب آسیا و بازارهای بزرگ جهانی دسترسی پیدا کرده است. در این میان، بندر چابهار در دهههای اخیر نقشی کلیدی در رشد اقتصادی افغانستان ایفا کرده و افقهای جدیدی را برای توسعه این کشور گشوده است.
حکومت پیشین افغانستان بهویژه حکومت طالبان، در راستای توسعه زیرساختهای جادهای و ترانزیتی با جهان خارج، تلاشهای گستردهای برای توسعه ترانزیت جادهای و تبدیل کشور به محور ترانزیتی منطقهای انجام دادهاند. اگرچه این تلاشها با چالشهایی مانند عدم به رسمیت شناختن بینالمللی حکومت طالبان و درگیریهای داخلی مواجه است و سرمایهگذاریها و توسعه زیرساختها را تحت تأثیر قرار داده، اما همچنان امیدواریهایی برای آینده و ارتقای جایگاه افغانستان در تجارت و ترانزیت منطقهای وجود دارد.
تاریخچه مختصر شاهراههای ترانزیتی و جادههای تجارتی افغانستان
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، افغانستان شاهد پیشرفتهای قابلتوجهی در زیرساختهای جادهای بود. پروژههایی چون کابل-قندهار، قندهار-هرات، تونل سالنگ و جاده کابل-شمال (با حمایت شوروی) و جادههای مناطق شمالی و غربی (با حمایت آلمان و چین) باعث توسعه شبکه راهها و اتصال شهرهای اصلی و کشورهای همسایه شدند. این دوره، «عصر طلایی» توسعه زیربنایی افغانستان نامیده میشود. اما در دهه 1980 تا 2001 جنگ و ناآرامی، از اشغال شوروی گرفته تا جنگهای داخلی و دوران حکومت طالبان ، ضربه مهلکی به زیرساختهای افغانستان وارد کرد. بسیاری از جادهها و پلها عمداً توسط طرفهای درگیر به منظور اهداف نظامی و جلوگیری از پیشروی دشمن تخریب شدند.
پس از سال ۲۰۰۱، با کمکهای جامعه بینالمللی، تلاشهای گستردهای برای بازسازی زیرساختها، بهویژه شبکه راهها، آغاز شد. میلیاردها دلار به پروژههای جادهسازی اختصاص یافت و ایران نیز با بهرهگیری از تجربیات خود در ساخت جادههای منتهی به مرز افغانستان، در این تلاشها مشارکت کرد تا تجارت و ارتباطات منطقهای احیا شود. با این حال، این تلاشها به دلیل چالشهایی مانند فساد گسترده در قراردادها، ناامنی شدید در برخی مناطق و فقدان ظرفیت فنی و مدیریتی کافی در نهادهای دولتی افغانستان برای نظارت و نگهداری، به طور کامل و مطلوب به ثمر ننشست.
شاهراهای ترانزیتی و جاده های تجارتی در داخل افغانستان
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی، همواره نقش مهمی در ترانزیت و ارتباطات منطقهای ایفا کرده است. این کشور، که از طریق گذرگاههای تاریخی و مسیرهای تجاری (شرق و غرب) را به هم متصل میساخت، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک هاب ترانزیتی منطقهای دارد. توسعه و نگهداری شبکه راهها و جادهها برای کشوری محاط در خشکی مانند افغانستان، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
برای بررسی این موضوع، لازم است حداقل یک مرور اجمالی بر شبکه ترانزیت جادهای، بنادر تجاری و شبکه ریلی افغانستان داشته باشیم.
شبکه شاهراههای ترانزیتی افغانستان
شبکه اصلی ترانزیتی افغانستان، شاهراه حلقوی به طول تقریبی ۳۳۶۰ کیلومتر است که چهارده ولایت کشور را به هم متصل میکند. این شبکه از کابل آغاز شده و پس از عبور از ولایتهای پروان، بغلان، سمنگان، بلخ، شبرغان، میمنه، بادغیس، هرات، فراه، هلمند، قندهار، غزنی و وردک، به شکل حلقوی به کابل باز میگردد. این شبکه سراسری، افغانستان را به شبکههای ترانزیتی کشورهای همسایه متصل میکند. به عنوان نمونه، ولایت قندوز از طریق شیرخانبندر به شبکه ترانزیتی تاجیکستان و قزاقستان، و مزارشریف از طریق حیرتان به شبکه ترانزیتی ازبکستان و قزاقستان، ترکمنستان از طریق بندر آقینه به ولایت فاریاب متصل میشود و کابل از سمت جلال آباد پس از عبور از بندر تورخم به پیشاور، مرکز ایالت خیبرپختونخوا پاکستان ارتباط می گیرد.
با وجود اهمیت استراتژیک شبکه ترانزیتی افغانستان و ظرفیت بالای آن برای اتصال منطقه، متأسفانه کیفیت و استاندارد جادههای داخلی کشور بسیار پایین است و ضریب ایمنی این مسیرها نیز در سطح نامطلوبی قرار دارد. شاهراه سراسری که نقش اصلی در ترانزیت کشور دارد، بهدلیل حجم بالای ترافیک، هرگز ظرفیت کافی برای پاسخگویی به نیازهای ترانزیتی منطقه را نداشته است.
شبکه راهآهن افغانستان
راهآهن در افغانستان بهطور رسمی با پروژههای شوروی و بریتانیا آغاز شد و در دهه ۱۹۲۰، شاه امانالله سه لوکوموتیو کوچک بخاری از آلمان خریداری کرد که هنوز در موزه کابل نگهداری میشوند. در گذشته، تنها خط راهآهن بندر حیرتان با ازبکستان در شهر مزارشریف فعال بود که در زمان اشغال شوروی برای انتقال تدارکات نظامی و بعدها برای حمایت از ناتو استفاده میشد. پس از بسته شدن موقت مرز پاکستان، این خط اهمیت ویژهای در ترانزیت افغانستان داشت.
از سال ۱۳۸۵، پروژه راهآهن خواف-هرات بهصورت مشترک بین ایران و افغانستان آغاز شد و این همکاریها به توسعه شبکه ریلی منطقهای ادامه یافته است. امارت اسلامی افغانستان طی تفاهمنامههایی با ایران و چین برای گسترش خطوط ریلی، از جمله خط شیرخانبندر به هرات، امضا شده که با تکمیل این خط، شبکه راهآهن ایران به بندر حیرتان و آسیای مرکزی متصل خواهد شد و افغانستان به شبکه ترانزیت ریلی منطقه وارد میشود.
بنادر ترانزیتی افغانستان
بندر به معنای لنگرگاه و محل بارگیری و بارگذاری کشتیها است؛ اما در افغانستان این کلمه به معنای محل انتقال و تبادل کالاهای تجارتی در نواحی مرزی است که در ادبیات تجارت افغانستان به آن «بندر خشکه» نیز گفته میشود. افغانستان دارای چندین بندر مهم است که بهعنوان شریانهای اصلی ترانزیت برونمرزی این کشور عمل میکنند. مهمترین این بنادر عبارتند از: شیرخان بندر، بندر حیرتان، بندر تورغندی، بزرگراه اسالمقلعه- دوغارون، بندر سپین بولدک- چمن، بندر تورخم.
مسیر های ترانزیتی افغانستان با جهان
1- حضور افغانستان در مسیر ترانزیتی از طریق بندر چابهار
در سالهای اخیر، منازعات سیاسی میان هند، پاکستان و افغانستان باعث شد کشورهای درگیر به دنبال مسیرهای جایگزین برای ترانزیت کالا باشند. کابل و دهلینو مسیری را انتخاب کردند که به جای عبور از پاکستان، به بندر چابهار در جنوب ایران متصل میشود. این مسیر، دسترسی به آبراه آزاد جنوب آسیا و سپس هند را فراهم کرده و به تدریج به یکی از کریدورهای مهم منطقهای تبدیل شده است. پس از سالها تلاش، این کریدور موفق شده سه کشور افغانستان، ایران و هند را به هم متصل کند. به عنوان نمونه محمولههای چندصد تنی کالا و کمکهای گندم هند از طریق بندر چابهار به شهرهای افغانستان ارسال شدند.
2- حضور افغانستان در مسیر استراتژیک راه ابریشم (یک کمربند – یک راه)
افغانستان در طول تاریخ به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود همواره نقطهی اتصال تمدنهای شرق و غرب بوده است. این کشور در بطن جاده باستانی «راه ابریشم» قرار دارد؛ جادهای که از سال ۱۳۰ قبل از میلاد تا ۱۴۵۳ میلادی فعال بود و افغانستان را به چهارراهی برای تجارت و تمدن تبدیل کرده بود. این مسیر نه تنها محل تبادل کالا، بلکه راهی برای انتقال فرهنگها، ادیان و اندیشهها به شمار میرفت. با کاهش اهمیت راههای زمینی و رشد مسیرهای هوایی و دریایی، نقش راه ابریشم کمرنگ شد، اما با ابتکار «یک کمربند، یک راه» که در سال ۲۰۱۳ توسط چین مطرح شد، امیدی تازه برای احیای جایگاه تاریخی افغانستان در ترانزیت جهانی به وجود آمد.
افغانستان به منظور حضور در پروژه راه ابریشم مذاکراتی را با چین انجام داد، سرانجام در تاریخ ۱۶ می ۲۰۱۶ یادداشت تفاهم «یک کمربند، یک راه» را در پکن به امضا رساند. هدف احیای این طرح تاریخی (راه ابریشم) افزایش ترانزیت و حملونقل کالا میان کشورهای واقع در این حوزه است. منطقه تحت پوشش این طرح، نزدیک به ۴۵ درصد جمعیت جهان، یعنی بیش از سه میلیارد نفر را شامل میشود.
بر اساس طرح راه ابریشم نوین، مبلغ ۱۲۴ میلیارد دلار از طرف چین برای ساخت جادهها، خطوط آهن، بازسازی و احداث بنادر در کشورهای واقع در حوزه جاده ابریشم نوین سرمایهگذاری خواهد شد. این پروژه ترانزیتی برای افغانستان اهمیت حیاتی دارد، زیرا این کشور از طریق راه ابریشم به بازارهای مهم جهانی متصل میشود و میتواند صادرات خود را به کشورهای شرق دور و اروپا گسترش دهد. به باور توسلی غرجستانی، مشاور پیشن معاون رئیسجمهور افغانستان، با قرار گرفتن در قلب راه ابریشم، افغانستان قادر خواهد بود شریانهای اقتصادی منطقه را فعال کرده و منافع کشورهای منطقه را با منافع خود همسو سازد.
موانع ترانزیتی جادهای و تجاری در افغانستان
- عدم شفافیت و مشکلات مدیریتی در ادارات دولتی باعث افزایش فساد و ناکارآمدی در مدیریت ترانزیت و گمرکها شده است.
- کاهش کمکهای بینالمللی و محدودیتهای مالی، منابع کافی برای نگهداری و توسعه زیرساختهای ترانزیتی را محدود کرده است.
- تحریمها و عدم شناسایی رسمی طالبان، همکاریهای منطقهای و تجاری با کشورهای همسایه را محدود ساخته است.
- ضعف زیرساختها و نگهداری نامناسب جادهها و تجهیزات ترانزیتی به دلیل کمبود منابع و مدیریت ناکافی همچنان به چشم میخورد.
چشمانداز آینده ترانزیت جاده های تجاری افغانستان
افغانستان به عنوان «قلب آسیا» در نقطه اتصال آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، خاورمیانه و اروپا قرار دارد و اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی دارد. توسعه زیرساختهای حملونقل، به ویژه جادهها و راهآهن، میتواند این کشور را به پل زمینی استراتژیک تبدیل کرده و تجارت میان این مناطق را تسهیل کند. این موقعیت فرصتی بزرگ برای رشد اقتصادی افغانستان از طریق درآمد ترانزیتی، توسعه خدمات لجستیکی و جذب سرمایهگذاری خارجی است.
در همین راستا، پروژههای منطقهای متعددی، مانند راه راجورد، واخان، و پروژههای ارتباطی با ازبکستان، تاجیکستان، و تاپی، چشمانداز اتصال افغانستان به شبکههای حملونقل بینالمللی را بهبود میبخشند که هر یک نقش مهمی در گسترش تعاملات تجاری و اقتصادی افغانستان با کشورهای همسایه و فراتر از آن دارند.
نتیجهگیری:
افغانستان به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود در قلب آسیا و قرار گرفتن در مسیر تاریخی راه ابریشم، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک هاب ترانزیتی منطقهای دارد. این کشور نقطه اتصال مهمی میان آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، خاورمیانه و اروپا است و میتواند نقش حیاتی در تسهیل تجارت و ارتباطات منطقهای ایفا کند. پروژههای متعدد راهآهن، جادهای و بنادر مانند بندر چابهار، همراه با همکاریهای منطقهای با ایران، چین، هند و کشورهای همسایه، چشماندازی روشن برای گسترش زیرساختهای ترانزیتی افغانستان فراهم کرده است.
به منظور دستیابی به جایگاه واقعی افغانستان به عنوان چهارراه ترانزیتی منطقه، اتخاذ تدابیر جامع و هماهنگ از جمله تأمین ثبات سیاسی و اقتصادی، به رسمیت شناختن حکومت طالبان و برقراری ارتباط مطلوب با کشورهای همسایه امری ضروری است.