به گزارش ایراف، به نقل از Eurasia review، تاشکند بر این باور است که نمیتوان با چشم پوشی از واقعیتهای جغرافیایی، همسایگی همیشگی با افغانستان را نادیده گرفت، بلکه باید از مسیر همکاری، تعامل و اتصال، به ثبات دست یافت.
ازبکستان پیش از سقوط دولت پیشین افغانستان نیز تلاشهایی برای گفتگو میان طالبان و دولت کابل انجام داده بود، از جمله ابتکار «شش به علاوه دو» در سال ۱۹۹۷ و برگزاری کنفرانس تاشکند در سال ۲۰۱۸.
بر اساس این گزارش، با وجود اینکه در آن مقطع طالبان تنها حاضر به مذاکره با آمریکا بودند، اما پایههای سیاست تعاملمحور تاشکند در همان سالها بنا نهاده شد.
در سالهای اخیر، ازبکستان میزبان چندین نشست درباره آینده افغانستان بوده است، از جمله کنفرانس جولای ۲۰۲۲ که در آن ۳۰ کشور شرکت کردند. در آن نشست، رئیس جمهور ازبکستان با صراحت شروط جامعه جهانی برای به رسمیتشناختن حکومت طالبان را یادآوری کرد: تشکیل حکومتی فراگیر، رعایت حقوق اساسی به ویژه حقوق زنان و اقلیتها، و احترام به آزادیهای اجتماعی.
با وجود عدم شناسایی رسمی طالبان، بر بنیاد گزارش، تعامل عملی ازبکستان با این گروه روزبه روز نهادینهتر میشود. توافق اخیر میان دو کشور بر سر مدیریت منابع آبی حوزه آمو، نشانهای روشن از پیشروی تدریجی دیپلماسی فنی و محیط زیستی در روابط دوجانبه است. قوشتپه، پروژه جنجالی انتقال آب در شمال افغانستان، تهدیدی بالقوه برای کشاورزی در ازبکستان و ترکمنستان به شمار میرود.
اما رویکرد ازبکستان بر گفتگو، توافق نامههای مشترک و تلاش برای ایجاد چارچوبهای حقوقی متمرکز شده است، از جمله پیشنهاد عضویت افغانستان در توافقنامه آلماتی (۱۹۹۲) درباره تقسیم آب در آسیای مرکزی.
این گزارش افزود، در حوزه انرژی و ترابری نیز ازبکستان پروژههایی را با محوریت افغانستان پیگیری میکند. خط برق سرخان – پلخمری میتواند هم وابستگی برق افغانستان به کشورهای منطقه را بیشتر کند و هم زیرساخت های حمل و نقل از جمله خطآهن حیرتان – مزار شریف را برقی و ارزانتر سازد. همچنین پروژه راه آهن ترانس-افغان به ارزش ۷ میلیارد دلار، حلقه اتصال تاشکند به بندرهای پاکستان خواهد بود. در همین راستا، منطقه آزاد تجاری ترمذ بهعنوان یکی از نقاط کلیدی ترانزیتی تعریف شده و تسهیلاتی مانند روادید دو هفتهای برای افغانها در نظر گرفته شده است.
با رشد تجارت دو جانبه که در سال ۲۰۲۴ به ۱.۱ میلیارد دلار رسید (اغلب به نفع صادرات ازبکستان)، تاشکند تلاش دارد افغانستان را از تهدید به فرصت تبدیل کند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، همچنان بر سیاست فشار اقتصادی علیه طالبان پافشاری دارند. نویسنده مقاله معتقد است که آمریکا نباید از رویکرد عملگرایانه جمهوریهای آسیای مرکزی نگران شود، بلکه باید با حمایت فنی و مالی از پروژه های توسعه محور در افغانستان، به کاهش وابستگی به کشت خشخاش و افزایش مشروعیت حکومت طالبان از مسیر خدمات رسانی به مردم کمک کند.
از سوی دیگر، نقش ازبکستان در بهرهبرداری از منابع معدنی کمیاب منطقه نیز در حال افزایش است. افغانستان و آسیای مرکزی از ذخایر بالقوه عظیمی برخور دارند، اما مشکل اصلی، نبود زیرساخت های حمل و نقل و کمبود منابع آبی برای فرآوری معدنی است. چین فناوریهایی را ارائه داده که مصرف آب را کاهش میدهد و روند استخراج را تسریع میکند، اما آمریکا و اروپا برای جلوگیری از نفوذ بیشتر پکن، باید گزینههای جدیتری را به کشورهای منطقه پیشنهاد دهند.
در نهایت، ازبکستان به عنوان کشوری محصور در خشکی که نیازمند اتصال به بازارهای جهانی است، افغانستان را نه به عنوان «دولت شکست خورده» بلکه به عنوان حلقه واسطی برای ارتباط با جنوب آسیا، ایران و مسیر شمال – جنوب تلقی می کند. همزمان با نشست «گفتگوی ترمذ» در مه ۲۰۲۵، پاکستان، چین و افغانستان نیز از گسترش کریدور اقتصادی چین – پاکستان به افغانستان خبر دادند، نشانهای دیگر از رقابت پروژههای اتصال منطقهای در فضای پساغربی افغانستان.
اگرچه هنوز چالشهایی نظیر تهدید تروریسم فرامرزی، بحران مشروعیت طالبان و خطرات زیست محیطی پابرجاست، اما سیاستگذاران ازبکستان نشان دادهاند که منطقهگرایی، دیپلماسی فنی و همکاری اقتصادی، راه حل هایی واقعیتر از نسخههای ایدئولوژیک و انزواطلبانه غرب برای افغانستان امروز هستند.