به گزارش ایراف، به نقل از نیوز ۱۸، پاکستان برای تصدی چهار موقعیت کلیدی در ساختار تحریمی شورای امنیت تلاش کرده بود، از جمله ریاست بر کمیته ۱۲۶۷ (تحریمهای داعش و القاعده)، کمیته ۱۵۴۰ (عدم اشاعه سلاحهای کشتارجمعی)، کمیته ۱۹۸۸ (تحریم طالبان) و ریاست کمیته مقابله با تروریسم (۱۳۷۳). اما در نهایت تنها موفق شد به ریاست کمیته ۱۹۸۸ دست یابد و در کمیته ۱۳۷۳ نیز نقش تشریفاتی معاونت را دریافت کند – نقشی که از لحاظ تأثیرگذاری بسیار محدود است.
به باور نویسنده، دلیل این ناکامی، بیش از هر چیز، به سابقه ضعیف و پرسش برانگیز پاکستان در مقابله با تروریسم باز میگردد. آمارها نشان میدهند که از میان ۲۵۴ فرد و ۸۹ نهاد تحت تحریم های بینالمللی، بیش از ۵۰ مورد با پاکستان در ارتباط مستقیم هستند. از جمله، نامهایی چون مسعود اظهر و سعد حسین رضوی که از سوی سازمان ملل بهعنوان تروریست شناسایی شدهاند، در فهرست ۱۲۶۷ به چشم میخورند. این پیشینه باعث شد تا کشورهای عضو شورای امنیت از سپردن ریاست این کمیته حساس به پاکستان اجتناب کنند، تا مانع از هرگونه سوءاستفاده احتمالی اسلامآباد از این جایگاه شوند.
نکته مهم دیگر، ترکیب نهادهای همکار با پاکستان در کمیته ۱۹۸۸ است. روسیه و گویان، که هر دو روابط نزدیکی با هند دارند، به عنوان معاونان این کمیته منصوب شدهاند. این ترکیب به طور هدفمند طراحی شده تا مانع از آن شود که پاکستان بتواند آزادی عمل کامل در اداره این کمیته به دست آورد. علاوه بر این، پاکستان در دو کارگروه کاری دیگر نیز با کشورهایی همچون دانمارک و یونان همکاری دارد – دو کشوری که مواضع شان در حوزه مبارزه با تروریسم و روابطشان با هند، مانعی دیگر بر سر راه ابتکار عمل یک جانبه پاکستان ایجاد میکند.
در همین حال، هند که خود تجربه ریاست بر کمیته ۱۹۸۸ را در دوره ۲۰۲۱ – ۲۰۲۲ در کارنامه دارد، بارها در مجامع بینالمللی تأکید کرده است که پاکستان نه تنها محل استقرار گروههای تروریستی متعددی بوده، بلکه از آنها برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی خود استفاده کرده است. اشاره مکرر به کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان، تنها یکی از مصادیق این ادعاست.
از منظر سیاسی، این تحولات را میتوان نه تنها شکست در دیپلماسی تهاجمی پاکستان برای کسب نفوذ بیشتر در ساختارهای سازمان ملل دانست، بلکه نشانهای از افزایش حساسیت جامعه بینالمللی نسبت به نقش دوگانه این کشور در مبارزه با تروریسم نیز میباشد.
اگرچه پاکستان توانسته جایگاهی ظاهری در کمیته نظارت بر تحریم طالبان به دست آورد، اما عدم تحقق سایر مطالباتش، نشان از بیاعتمادی عمیق اعضای شورای امنیت به نیتها و عملکرد واقعی این کشور دارد.
در یک جمع بندی کلی، نگارنده مقاله نگاشته که ریاست پاکستان بر کمیته نظارت بر تحریم طالبان بیش از آن که یک پیروزی استراتژیک باشد، سازوکاری کنترلی است، تدبیری از سوی جامعه بین المللی برای محدود کردن نفوذ یک بازیگر متهم به پناهدادن و حمایت پنهانی از تروریسم، در یکی از حساسترین ساختارهای امنیتی سازمان ملل.