به گزارش ایراف، نشست سقوط اصفهان و تاثیر آن بر شناخت و تصویر جامعه ایرانی از مهاجرین افغانستانی با سخنرانی سید جواد میری، جامعه شناس و مجتبی نوروزی، کارشناس و پژوهشگر حوزه افغانستان پنجشنبه، ۸ خرداد ماه در خانه اندیشه ورزان برگزار گردید
سید جواد میری در این نشست گفت: بنده سالها به عنوان مهاجر زندگی کرده ام و با چشم خود دیده ام که در کشور میزبان نسبت به مهاجران بی طرفانه رفتار نمی شود و گاهی مواقع در یک برهه خاصی آنها در مرکز اتهامات مختلف قرار میگیرند.
وی افزود: گاهی در کشور میزبان یک سیاستگذاری هایی اجرا میشود که با موفقیت اجرا نمیشود و با شکست روبرو میشود و در این حالت مشکلات را به مهاجران آن جامعه نسبت می دهند. این روند در تمام دنیا وجود دارد یعنی زمانی که سیاستگذاری ها با شکست روبرو میشود مهاجران به عنوان مقصران معرفی میشوند.
این جامعه شناس در ادامه توضیح داد: در برخی جامعه ها مهاجران بیشترین کار را میکنند و بدون داشتن بیمه و شرایط یک شهروند عادی زندگی میکنند و همیشه در حاشیه قرار دارند، آنها هرگز نمیتوانند مانند یک شهروند آن جامعه زندگی کنند.
میری در ادامه بیان کرد: مسئله تاریخ نگاری در ایران همچنان مطرح است. زمانی که می خواهیم تجربه ایرانیان با اروپاییان را مطرح کنیم نقطه عطف آن شکست ایران از روسیه است، یعنی می گویند از اینجا بود که ایران با اروپا آشنا شد اما از چه زمانی روسیه به عنوان یک کشور اروپایی مطرح شده است؟ چون درباره اینکه روسیه جزء غرب است یا جزء شرق، اتفاق نظری وجود ندارد، یعنی گروهی در روسیه معتقدند روسیه باید به غرب نگاه کند و گروهی معتقدند روسیه باید به شرق نگاه کند.
وی ادامه داد: آیا واقعا ایرانیان تا قبل از جنگ ایران و روس با اروپاییان در ارتباط نبودند؟ یا آنها را نمی شناختند؟ ما در تاریخ نگاری خودمان نقطه عطف قرار می دهیم. اگر میخواهیم در تاریخ نقطه عطف قرار دهیم باید با نگاه مثبت نقطه عطف انتخاب کنیم نه اینکه صرفا شکست ها را به عنوان نقطه عطف قرار دهیم.
این جامعه شناس در ادامه تصریح کرد: در تاریخ ما مفروضاتی وجود دارد که میتوان به آن ایراد و یا انقلت وارد کرد و درباره سقوط اصفهان نیز چنین چیزی وجود دارد.تصمیم ندارم دولت _ ملت ها را نفی کنم و نمی گویم که مثلا افغانستان برای ما بوده است زیرا افغانستان امروز خود یک کشور است.
میری گفت: نگاه اروپا مدارانه به تاریخ ما وجود دارد یعنی با نگاه خودم، خودم را صورت بندی نمیکنم بلکه با نگاه دیگری خودم را صورت بندی میکنم. در تقسیم بندی آسیا نگاه روسی غالب است در قدیم منطقه ای بنام آسیا میانه وجود نداشت اما امروز وجود دارد زیرا کسی که از روسیه به آسیا نگاه کرد این منطقه را میانه آسیا دید و گفت نامش آسیای میانه است و متاسفانه امروز هم درباره تمام مناطق نتوانستیم مسائل را برای خودمان صورت بندی کنیم.
وی تشریح کرد: ما با یک سری معیار هایی که امروز برای خودمان ساختم میخواهیم تمدن دیروز را بسنجیم. ما واحد بزرگی بهنام تمدن اسلامی داریم و اگر میخواهیم از این وضعیت رهایی پیدا کنیم باید خودمان را متعلق به آن واحد بزرگتر بدانیم. ما روایتی بهنام ایران تمدنی داریم و روایتی هم بنام تمدن اسلامی باید خودمان را جزئی از یکی از این واحد ها بدانیم این باعث کاهش تنش میان دو ملت میشود و دو کشور ایران و افغانستان میتوانند از این فرصت نزدیکی بههم استفاده کنند.
این جامعه شناس در پایان تاکید داشت: ایرانی بودن یک عنصر فرهنگی است و اگر کسی وارد کشوری شد چند نسل در آن کشور ماند، جزئی از آن کشور محسوب میشود.