به گزارش ایراف، به نقل از شرق، در سالهای اخیر با بازگشت طالبان به قدرت، موجی تازه از مهاجران افغانستانی وارد ایران شده است؛ از جمله نظامیان، خلبانان، مأموران امنیتی و کارمندان دولت پیشین؛ گروهی خاص که به واسطه پیشینه شغلی و پیوندشان با ساختار سابق قدرت در افغانستان، اکنون از سوی طالبان تهدید میشوند و از سوی دیگر، در کشور میزبان نیز با بیثباتی حقوقی و فقدان حمایت مؤثر مواجهاند.
گزارشها نشان میدهد برخی از بازگشتکنندگان بلافاصله پس از ورود، قربانی دادگاههای صحرایی شده و حتی در مرز، اعدام شدهاند.
این در حالی است که در هفته گذشته، خبری تلخ در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت: خودسوزی محمدامیر توسلی، خلبان ارتش پیشین افغانستان در مشهد، پس از آنکه برگه اخراجش صادر شد و امیدش به تمدید اقامت از بین رفت؛ روایتی دردناک از انسانی که از ترس بازگرداندهشدن به افغانستان و تهدید جانی به زندگی خود پایان داد.
هرچند برخی سایتها و منابع رسمی در درستی این روایت ابراز تردید کردهاند و اصل ماجرا را در هالهای از ابهام دانستهاند، اما آنچه انکارناپذیر است، واقعیت زندگی هزاران نظامی افغانستانی در ایران است که در سایه ناامنی روانی، بلاتکلیفی حقوقی و تهدید اخراج، روزگار میگذرانند.
بسیاری از این افراد نه تنها از امکان دریافت اقامت پایدار محروماند، بلکه فاقد هرگونه مسیر قانونی برای ثبت درخواست پناهندگی یا دریافت حمایتهای موقت هستند.
فشار روانی ناشی از این وضعیت، بهویژه برای کسانی که سابقه جنگ با طالبان را دارند، بسیار سنگین است. روایتهای متعددی از بازداشت یا حتی اعدام نظامیان بازگشتی به افغانستان در دست است و همین امر، بر عمق بحران انسانی افزوده است.
آرش نصر اصفهانی در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشهایی که مهاجران نظامی افغانستانی در ایران با آن مواجه هستند، چیست، گفت: به طور کلی، پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران با چالشهای متعددی در زندگی روزمره مواجهاند؛ اما افراد نظامی، علاوه بر تمام این مسائل و محرومیتها، همواره با ترس شناسایی و مجازات از سوی طالبان نیز روبهرو هستند. بسیاری از آنها حتی در داخل ایران نگراناند که نیروهای طالبان آنها را شناسایی کنند و بههمیندلیل، مراجعه به سفارت افغانستان نیز برایشان با اضطراب و نگرانی همراه است.
از سوی دیگر، خطر اخراج از ایران و آنچه ممکن است در افغانستان بر سرشان آید، بهویژه در مواجهه با طالبان، یک وحشت دائمی در ذهن آنها ایجاد کرده است.
این وضعیت روانی تنها شامل خود فرد نظامی نمیشود، بلکه به طور طبیعی خانواده او را نیز در بر میگیرد، چراکه آنها نیز نگران سرنوشت عضو نظامی خانواده هستند. این هراس در میان کسانی که فاقد مدرک اقامتاند و نتوانستهاند به طور رسمی در ایران ثبت شوند، بسیار شدیدتر است؛ چراکه در هر لحظه امکان بازداشت در سطح شهر و بازگرداندن به افغانستان برای آنها وجود دارد.
افزون بر این، افرادی که به صورت رسمی عضو نیروهای نظامی نبودهاند و عمدتا در قالب گروههای شبهنظامی یا مقاومت مردمی علیه طالبان فعالیت کردهاند، بهراحتی نمیتوانند نظامیبودن خود را اثبات کنند؛ موضوعی که خطر اخراج و بازگشت اجباری را برای آنها افزایش میدهد.
در طرح اخیر وزارت کشور ایران مبنی بر ابطال برگه سرشماری دو میلیون افغانستانی که طی سه سال گذشته به عنوان مهاجران قانونی در کشور اقامت داشتهاند، بخش قابل توجهی از نظامیان نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. این اقدام، موجب افزایش اضطراب و نگرانی در میان آنان شده است.
اگرچه دولت مهلت ششماههای برای تعیین تکلیف این افراد در نظر گرفته، اما سرنوشت آنان پس از پایان این مهلت همچنان نامعلوم است. بهطور کلی، وضعیت افراد نظامی افغانستانی در ایران، آمیخته با سطح بالایی از تردید و ترس از خشونت طالبان در صورت بازگشت است.
این پژوهشگر حوزه مهاجران در پاسخ به سوال آیا بازگرداندن این افراد به کشورشان با رعایت حفظ جان آنها امکانپذیر است، گفت: یک افغانستانی که زمانی با طالبان جنگیده است، اگر به این کشور بازگردانده شود، به دلیل بافت قبیلهای و روستایی جامعه افغانستان، بهسادگی در محل زندگی خود شناسایی میشود. این خطر تنها متوجه خود فرد نیست، بلکه ممکن است اعضای خانواده و بستگان او نیز تحت تأثیر قرار گیرند.
علاوه بر اطلاعاتی که طالبان از نیروهای رسمی نظامی در اختیار دارد، افراد عضو گروههای شبهنظامی نیز بهراحتی قابل شناسایی هستند و بههمیندلیل در معرض خطر جدی قرار دارند. گزارشهایی از داخل افغانستان منتشر شده که براساس آنها، برخی از بازگشتکنندگان بلافاصله پس از ورود، قربانی دادگاههای صحرایی شده و حتی در مرز، اعدام شدهاند. این موضوع بهویژه درباره افرادی که متهم به واردآوردن خسارت یا مرگ یکی از اعضای طالبان هستند، بسیار جدیتر است، چراکه چنین افرادی در لیستهای سیاه طالبان قرار دارند.
وی در پاسخ به این سوال خبرنگار شرق که در این شرایط، تکلیف کسانی که اکنون در ایران با مدارک خانواری زندگی میکنند، چیست؟ آیا آنها نیز در معرض خطر قرار دارند، اظهار داشت: بله، در مواردی افراد نظامی یا شبهنظامی وجود دارند که در جنگهای منتهی به اولین دور قدرتگیری طالبان مشارکت داشتهاند و امروز با مدارک خانواری (پاسپورت خانوادگی) در ایران زندگی میکنند. با طرح اخیر وزارت کشور ایران برای حذف این نوع پاسپورتها، آنها نیز در معرض خطر جدی قرار گرفتهاند. حذف این مدارک میتواند منجر به بیمدرکی، اخراج و بازگشت اجباری آنان به افغانستان شود؛ بازگشتی که بدون شک برای بسیاری از این افراد مساوی با شکنجه، زندان، محرومیت و حتی مرگ خواهد بود.
این خطر در حالی وجود دارد که نه رسانههای مستقل در افغانستان اجازه فعالیت دارند و نه نهادهای بینالمللی امکان نظارت مؤثر بر شرایط داخلی این کشور را دارند. از سوی دیگر، دولتهای غربی نیز عموما چشم خود را بر سیاستهای غیرانسانی طالبان بستهاند و واکنش قابلتوجهی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در این کشور نشان نمیدهند. در نتیجه، بسیاری از موارد نقض حقوق انسانی در افغانستان امروز در سکوت رخ میدهد و هیچ ضمانتی برای حمایت از جان و امنیت بازگشتکنندگان وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سوال «در صورت عدم حمایت مناسب، این مهاجران چه پیامدهای اجتماعی و روانی را تجربه میکنند و چه راهکارهایی برای بهبود وضعیت روحی و اجتماعی آنها پیشنهاد میکنید؟» گفت: آنچه برای کاهش رنج این گروه از پناهجویان ضروری است، حداقلی از اطمینان نسبت به جلوگیری از بازگشت اجباری آنها تا زمان بهبود شرایط در افغانستان است. اجرای طرح ابطال برگههای سرشماری، ضربهای جدی به زندگی بسیاری از افرادی وارد کرده است که در پی تحولات پس از بازگشت طالبان، به ایران پناه آوردهاند.
این طرح، امنیت روانی و زیستی این گروه را که در سالهای اخیر تلاش کردهاند، زندگی خود را در شرایطی پایدارتر بازسازی کنند، به طور مستقیم هدف قرار داده است. برای زنان و کودکان، بهویژه دختران، ترس از اخراج، فشاری روانی و خردکننده ایجاد کرده است.
این ترس نهتنها ناشی از بیثباتی اقامت در ایران، بلکه برخاسته از تصویری است که از آینده افغانستان دارند؛ جایی که دختران در صورت بازگشت، از حق تحصیل محروم خواهند شد و حتی خطر ازدواج اجباری با اعضای طالبان تهدیدی بسیار جدی برای آنها به شمار میآید.