نزدیک به چهار سال از سقوط جمهوریت در افغانستان میگذرد، اما تبعات سیاسی، اجتماعی و قومی این تغییر قدرت همچنان پابرجاست. یکی از مهمترین و در عین حال نگرانکنندهترین پدیدههایی که پس از تسلط دوباره طالبان در مناطق شمال افغانستان دیده میشود، تغییر ساختار جمعیتی و اعمال فشارهای سازمانیافته بر اقوام غیرپشتون است؛ سیاستی که بسیاری از فعالان حقوق بشر و رهبران قومی، آن را «جابهجایی قومی» میخوانند.
باتور دوستم، رئیس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و فرزند مارشال عبدالرشید دوستم، در نشستی در آنکارا برای نخستین بار بهطور علنی و صریح، طالبان را متهم به کوچ اجباری، غصب زمینهای مردم بومی و تلاش برای حذف اقوام شمال کرد. سخنانی که بازتابی گسترده در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت و بار دیگر موضوع حساس سیاست قومی در افغانستان را به صدر اخبار بازگرداند.
غصب زمین و کوچ اجباری؛ واقعیت یا تبلیغات؟
بر اساس گزارشهای متعدد، طالبان پس از تسلط بر مناطق شمال، خانوادههای وابسته به قوم پشتون را از جنوب و شرق افغانستان به ولایاتی چون فاریاب، جوزجان، سرپل، تخار و بدخشان کوچ دادهاند. این خانوادهها در برخی موارد، در خانهها و زمینهایی مستقر شدهاند که مالکان اصلی آنها یا مهاجر شدهاند یا با تهدید مجبور به ترک منطقه شدهاند.
باتور دوستم در سخنان خود تصریح کرده است: «ما با یک طرح حسابشده برای حذف اقوام ازبک، تاجیک و ترکمن مواجه هستیم. این چیزی فراتر از کوچ اجباری است؛ این پروژهای برای تغییر تاریخ و جغرافیای انسانی افغانستان است.»
او خواستار دخالت جامعه جهانی برای توقف این روند شده و تأکید کرده است که «تغییر بافت جمعیتی» نه تنها مشروعیت ندارد بلکه خلاف قوانین بینالمللی، حقوق بشری و اصول اخلاقی است.
همصدایی با دیگر رهبران شمال
دوستم در این موضوع تنها نیست. ژنرال عبدالملک شمس، از رهبران حزب آزادی افغانستان، نیز در مصاحبهای با خبرگزاری مهر در ایران، طالبان را به «سیستماتیکسازی کوچ قومی» متهم کرده و گفته است: «در فاریاب، روستاهایی که قرنها محل زندگی مردم ازبک بوده، اکنون به پشتونها واگذار شدهاند و این بحران خاموش، پیامدهای بسیار خطرناکی خواهد داشت.»
از سویی دیگر، عطا محمد نور، والی پیشین بلخ، در بیانیههایی جداگانه بارها هشدار داده است که «طالبان با ایجاد شهرکهای قومی و حذف سیستماتیک نیروهای بومی، در حال آمادهسازی بستر یک بحران تمامعیار قومی هستند.»
حتی رحمتالله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی، در شبکههای اجتماعی نوشت: «تحرکات قومی طالبان، افغانستان را به مرز انفجار اجتماعی میبرد. جامعه بینالمللی نباید در برابر این فاجعه خاموش بماند.»
مذاکره؛ ضرورت یا تاکتیک؟
در میانه این بحران، باتور دوستم برخلاف بسیاری از منتقدان تندرو طالبان، از درِ گفتوگو وارد شده است. او در سخنان خود تأکید کرد که راهحل این بحران «نه جنگ است و نه انکار»، بلکه باید به «توافق سیاسی» رسید که در آن همه اقوام احساس حضور، مشارکت و امنیت کنند.
اما سؤال اینجاست که طالبان تا چه اندازه به مذاکرهای واقعی تن خواهند داد؟ تاکنون نشانهای از پذیرش حضور معنادار اقوام غیرپشتون در سطوح قدرت از سوی طالبان دیده نشده است. برعکس، تصفیه ساختارهای قدرت از عناصر قومی و تمرکز قدرت در دست حلقههای نزدیک به رهبری قندهار، شکافها را عمیقتر کرده است.
پیامدهای منطقهای؛ از فرار مغزها تا تهدید همسایگان
تغییر بافت قومی در شمال افغانستان، نهفقط یک بحران داخلی، بلکه یک تهدید منطقهای نیز به شمار میرود. کشورهای آسیای میانه که اشتراکات قومی با مردم شمال افغانستان دارند، نگران موج جدیدی از پناهجویان، قاچاق، افراطگرایی و ناامنی مرزی هستند.
در کنار آن، فعالان تُرکتبار، ازبکتبار و تاجیکتبار در خارج از کشور، بهویژه در ترکیه، آلمان و ایران، خواستار تشکیل کمیسیون حقیقتیاب بینالمللی برای بررسی پروژه جابهجایی قومی شدهاند.
موضعگیری کشورهای ترکزبان و تقاضای تشکیل حکومت همهشمول در افغانستان
در تاریخ ۳۱ ثور ۱۴۰۴، سازمان دولتهای تُرک، متشکل از کشورهای ترکیه، آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان، با انتشار بیانیهای مشترک، خواستار تشکیل یک حکومت فراگیر در افغانستان شد. در این بیانیه تأکید شده است که ساختار قومی و فرهنگی افغانستان، بهویژه حضور تُرکتباران، پیوندی طبیعی میان افغانستان و «جهان تُرک» ایجاد کرده است؛ پیوندی که میتواند مبنایی برای حمایت و همکاری گستردهتر در جهت ثبات، آشتی ملی و توسعه افغانستان باشد.
رهبران این کشورها ضمن ابراز نگرانی جدی از وضعیت حقوق بشر در افغانستان، خواستار تعامل ساختاریافته جامعه جهانی با این کشور برای جلوگیری از پیامدهای منفی حاکمیت انحصاری طالبان شدهاند. همچنین بر مبارزه با تروریسم، مهار کشت و قاچاق مواد مخدر، و بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان نیز تأکید شده است. این موضعگیری نشان میدهد که حتی کشورهای منطقه با اشتراکات فرهنگی و دینی با افغانستان نیز، ادامه وضعیت کنونی را تهدیدی برای امنیت منطقه و خلاف مصالح مردم افغانستان میدانند.
واکنش ناظران سیاسی
در پی اظهارات سخنگوی طالبان مبنی بر اینکه تشکیل حکومت فراگیر «موضوع داخلی» افغانستان است، شماری از ناظران سیاسی این موضعگیری را به عنوان نادیدهگرفتن خواست جامعه جهانی و اقوام گوناگون افغانستان تعبیر کردهاند. آنان تأکید میکنند که نبود یک حکومت فراگیر، بحران مشروعیت طالبان را در سطح ملی و بینالمللی تشدید کرده و منجر به افزایش انزوا، فقر و بیثباتی در کشور شده است.
ناظران سیاسی میگویند که تشکیل یک دولت فراگیر، نه تنها خواست کشورهای خارجی بلکه یکی از نیازهای اساسی ملت افغانستان است که در ترکیب پیچیده قومی و مذهبی خود، نیازمند یک ساختار سیاسی نماینده و عادلانه میباشد. آنها هشدار میدهند که ادامه انحصار قدرت میتواند به افزایش نارضایتی و تشدید خشونتها منجر شود.
همچنین برخی تحلیلگران معتقدند که تأکید کشورهای ترکزبان بر حضور ترکتباران در ساختار حکومت آینده افغانستان، نشانهای از افزایش تمایل منطقهای برای ایفای نقش فعال در بازسازی ثبات سیاسی این کشور است.
جمعبندی: گفتوگو یا گسست؟
اظهارات باتور دوستم در نشست آنکارا تنها بازتاب یک اختلاف سیاسی نبود، بلکه نمایانگر یک هشدار تاریخی و منطقهای بود. این هشدار نسبت به تداوم حاکمیت تکقومی و ایدئولوژیک طالبان است که نهتنها برای داخل افغانستان بلکه برای منطقه نیز تهدیدی جدی محسوب میشود. در کنار این صدا، بیانیه سازمان دولتهای تُرک نیز نشانه دیگری از اجماع منطقهای است که خواهان تشکیل یک حکومت فراگیر، حفظ حقوق بشر، مهار افراطگرایی و بازگشت تدریجی مهاجران افغان است.
هم این هشدارها و هم این حمایتهای دیپلماتیک، نشاندهنده آن است که مشروعیت داخلی و بینالمللی طالبان با چالشهای فزایندهای روبهروست. اگر طالبان بهجای تکیه بر زور و حذف، بهسوی مشارکت و گفتوگو حرکت نکنند، خطر ورود به مرحلهای تازه از جنگ داخلی و شکاف قومی اجتنابناپذیر خواهد بود.
سخن از «میز مذاکره» همچنان در فضا وجود دارد، اما پرسش کلیدی این است که آیا طالبان آمادگی دارند واقعاً این میز را بچینند؟ یا همچنان به ساختن دیوارهای ایدئولوژیک ادامه میدهند؟ آینده افغانستان بسته به پاسخ طالبان به این پرسش است؛ پاسخی که یا کشور را به سمت آشتی و بازسازی میبرد، یا آن را وارد دور دیگری از بیثباتی و فروپاشی میکند.
منابع:
1. بیبیسی فارسی. (2025، 23 مه). باتور دوستم: طالبان در شمال افغانستان خانه و زمین مردم را غصب کردهاند. بازیابی از https://www.bbc.com/persian
2. ایندیپندنت فارسی. (2025، 23 مه). باتور دوستم: مردم شمال افغانستان با کوچ اجباری قومی مواجهاند. بازیابی از https://www.independentpersian.com
3. خبرگزاری مهر. (1404، فروردین). مصاحبه با ژنرال عبدالملک شمس درباره جابهجایی قومی در فاریاب. بازیابی از https://www.mehrnews.com