به گزارش ایراف، به نقل از اکسپرس تریبون، چین در روزهای اخیر با میزبانی از نشست سهجانبه با پاکستان و افغانستان در ۲۰ مه و دیدارهای دوجانبه با وزرای خارجه این دو کشور، بار دیگر نشان داد که نه تنها جایگاه اقتصادیاش در حال صعود است، بلکه در عرصه سیاسی نیز با اعتماد به نفس بیشتری عمل میکند.
دیدار وزیر خارجه چین، وانگ یی، با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان در ۲۳ مه در پکن، پیامی آشکار در مورد سیاستهای جدید و واقعگرایانه چین در قبال افغانستان به همراه داشت. در بیانیه منتشر شده پس از این دیدار، شش محور کلیدی قابل شناسایی میباشد که گویای جهتگیریهای نوین پکن در منطقه هستند.
نخستین پیام، حمایت از «دولت افغانستان» برای رسیدن به صلح و ثبات بلندمدت بود، عبارتی که با توجه به عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان از سوی جامعه جهانی، حاوی تغییری محسوس در ادبیات رسمی چین تلقی میشود.
این مسئله نشان دهنده رویکرد عملگرایانه پکن در قبال واقعیتهای میدانی است. چین از معدود کشورهایی است که هم سفیر به کابل فرستاده و هم سفیر طالبان را در پکن پذیرفته است، حرکتی که برخلاف رویکرد محتاطانه اکثریت کشورها، به ویژه ایالات متحده، صورت گرفته است.
دومین نکته، آمادگی چین برای ایفای نقش جایگزین در زمینه کمکهای مالی و انسانی به افغانستان است. با قطع حمایتهای دولت ترامپ از افغانستان، شکاف قابل توجهی در کمکهای بشردوستانه به وجود آمد، ایالات متحده پیش از خروج، تأمین کننده بیش از نیمی از کمکهای ۱۶۰ میلیون دلاری به افغانستان از مسیر سازمان ملل بود.
اکنون چین با وعده بازسازی و کمک به معیشت مردم افغانستان، سعی دارد، خلأ ایجاد شده را پر کرده و جایگاه خود را در کابل تثبیت کند. این موضوع به ویژه در حالی مطرح میشود که طالبان نیاز مبرمی به حمایت مالی و نیز به رسمیت شناختهشدن از سوی پنج عضو دائم شورای امنیت دارند.
پیام سوم از نشست سهجانبه، حمایت چین از تمامیت ارضی، حاکمیت و کرامت ملی پاکستان و افغانستان بود، پیامی که در گذشته عمدتا خطاب به پاکستان صادر میشد، اما اینک افغانستان نیز در آن جای گرفته است. چنین موضعگیری نشانهای از استراتژی سنجیده پکن برای افزایش نفوذ در کابل است، به ویژه در بحبوحه تنشهای مرزی پاکستان با افغانستان و گلایههای اسلامآباد از عدم برخورد جدی طالبان با جنگجویان تحریک طالبان پاکستان.
چهارمین نکته، تمایل چین به ایفای نقش میانجی میان اسلامآباد و کابل است؛ وزیر خارجه چین از توافق اصولی طالبان و دولت این کشور، برای تبادل سفرا و ارتقای سطح روابط دیپلماتیک خبر داد و آمادگی پکن برای تسهیل این روند را اعلام کرد. چنانچه این توافق پیش از نشست ششم سهجانبه در کابل عملی شود، میتوان آن را دستاوردی اختصاصی برای دیپلماسی چین دانست.
این تحول در حالی صورت میگیرد که چین پس از ماهها تردید در تعامل سیاسی با پاکستان، اکنون مجدداً وارد میدان شده و قصد دارد از روابط خود با اسلام آباد در رقابت با ائتلاف هند – آمریکا بهرهبرداری کند.
پنجمین محور، گسترش کریدور اقتصادی چین – پاکستان به افغانستان در چارچوب طرح کلان کمربند و جاده است. این ابتکار میتواند طالبان را ترغیب کند تا در سیاست غیررسمی خود در قبال گروههای شبه نظامی چون تحریک طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی و جنبش اسلامی ازبکستان تجدید نظر کنند، گروههایی که از افغانستان بهعنوان پایگاه برای عملیات خارجی استفاده میکنند.
نهایتا، تأکید مشترک بر مبارزه با تروریسم و تهدیدهای خارجی، بخش دیگری از بیانیه را تشکیل میدهد. هشدار نسبت به «مداخله خارجی در امور داخلی کشورهای منطقه»، بهوضوح اشارهای غیرمستقیم به پدیده تروریسم نیابتی دارد که از نگاه چین و پاکستان، ابزاری در دست رقبای منطقهای است.
مجموع این تحرکات حاکی از آن است که چین نه تنها به لحاظ دیپلماتیک فعالتر شده، بلکه آمادگی دارد تا با اتکا به تکنولوژی و منابع مالیاش، فضای منطقه را مطابق با منافع خود بازآرایی کند. در عین حال، کارشناسان چینی به روشنی تأکید دارند که پاکستان، فارغ از اینکه چهکسی بر آن حکومت کند، همچنان «اولویت نخست» پکن باقی خواهد ماند.
این سیاست با هدف مهار جاهطلبیهای هند برای تبدیلشدن به قدرت مسلط منطقه و در راستای مقابله با سیاست مهار چین از سوی آمریکا اتخاذ شده است.