پکن اخیرا میزبان نشستی سهجانبه با حضور مقامات پاکستانی و طالبان بود. در جریان این نشست، طرفهای شرکتکننده بر همکاریهای منطقهای در حوزههایی چون امنیت، تروریسم و اقتصاد تأکید کردند. براساس بیانیه منتشرشده از سوی وزارت خارجه پاکستان، قرار است افغانستان بخشی از پروژه «سیپک» میان چین و پاکستان باشد. همچنین گفته شده است که کابل میزبان دور بعدی این نشست خواهد بود.
اما فراتر از تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی، این نشست در شرایطی برگزار شده است که منطقه فضای ملتهب و بهنوعی آتش زیر خاکستری را تجربه میکند. هند و پاکستان در هفتههای گذشته شاهد دور تازهای از تنشها بودند؛ تنشهایی که خطر فروغلتیدن منطقه به یک جنگ تمامعیار را بیش از هر زمان دیگری محتمل کرده بود. از سوی دیگر، پاکستان همچنان در باتلاق روابط تیره و پرچالش با طالبان گیرمانده است و تاکنون راهی برای خروج از آن پیدا نکرده است. وضعیتی که منجر به کاهش نفوذ اسلامآباد در کابل شده است. فاصلهای که بهنظر میرسد حالا هند بهسرعت در حال پر کردن آن است.
بازگشت هند به صحنه تحولات افغانستان، جدا از اسلامآباد، چین را نیز نگران کرده است. به عبارت دیگر، باید گفت که نزدیکی هند و طالبان زنگ هشدار را برای پکن و اسلامآباد به صدا درآورده است؛ بهطوری که اکنون بیش از هر زمان دیگری، آنها را وادار کرده است تا طالبان را از طریق شراکت و سهیمسازی در پروژههای اقتصادی و همکاریهای سیاسی به خود نزدیک کنند.
بهرهبرداری هند از ویرانی رابطه طالبان و پاکستان
در ژانویه ۲۰۲۴، زمانی که ویکرام میسری، دیپلمات ارشد هند، با امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان دیدار کرد، نشان داد که هند پس از گذشت سه سال به دنبال تعمیق روابط با طالبان است. بهطوری که پس از این دیدار، طالبان هند را به عنوان یک «شریک منطقهای مهم» به رسمیت شناخت؛ نشانهای از تمایل دوطرف برای برداشتن موانع و تعمیق روابط.
دهلی نو، با بهرهبرداری از روابط پرتنش میان پاکستان و طالبان — درحالی که اسلامآباد افغانستان را متهم به حمایت از «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) میکند — اکنون با موفقیت با حکومت سرپرست طالبان در تعامل است. آغاز روابطی که بهنظر میرسد دو طرف از آن بسیار راضی هستند، اما شکلگیری این اتحاد به مذاق چین و پاکستان چندان خوش نیامده و برای آنها نگرانکننده بوده است.
در چنین شرایطی، چین و پاکستان به عنوان دو رقیب منطقهای هند، بیش از هر زمان دیگری به دنبال نزدیکی طالبان به خود و خنثیسازی طرحهای دهلی نو هستند. این دو کشور که هریک سهم بزرگی در همراهی با طالبان — چه در جریان شورش و چه پس از رویکار آمدن — داشتند، حالا گمان میکنند که در حاشیه سیاست خارجی طالبان قرار گرفتهاند و این هند است که شرایط بر وفق مرادش فراهم شده و با پسزدن رقبا، به متحد دوستداشتنی این روزهای طالبان تبدیل شده است.
چین، حالا در ظاهر ضمن بازی کردن نقش میانجی میان پاکستان و طالبان، به دنبال تثبیت موقعیتی است که از زمان بازگشت طالبان به قدرت به آن چشم دوخته بود. اکنون با سهیمسازی طالبان در پروژه کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC) — که هند از مخالفان آن است — ضمن حفظ نفوذ خود در افغانستان، جای پای خود را تا آسیای مرکزی محکم میکند. درواقع، چین با گامهایی حسابشده به دنبال آن است که ضمن مهار نفوذ فزاینده هند، جایگاه خود در افغانستان را از طریق مشارکت دادن طالبان در پروژههای اقتصادی و برنامههای سیاسیاش تثبیت کند.
در چنین شرایطی، بهنظر میرسد طالبان حالا تبدیل به یک وزنه تعادل منطقهای در میان رقابت این کشورها شده است؛ بازیگری که طرفهای منطقهای برای حفظ توازن باید به نحوی آن را با خود همراه کنند. اما این شرایط برای طالبان به مثابه یک بازی دو سر سود است. نزدیکی یکجانبه به هریک از این کشورها در ازای امتیازات و دستودلبازیهای بسیار، همانقدر که میتواند به نفع این گروه باشد، به همان میزان ظرفیت بهچالشکشیدن طالبان در سطح داخلی و منطقهای را خواهد داشت. طالبان اکنون در بازیای که با هند راه انداخته است، باید به گونهای عمل کند که از چاه به چاله نیافتد.