نشست دوحه با موضوع افغانستان به میزبانی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل روز یکشنبه ۲۹ بهمن آغاز شد و روز دوشنبه نیز ادامه دارد. بر اساس اعلام وزارت امور خارجه قطر، در این نشست حدود ۲۸ نماینده از کشورهای مختلف دعوت شدهاند. علاوه بر این، چهار نماینده از زنان و جامعه مدنی افغانستان نیز در این نشست حضور دارند. از حکومت سرپرست افغانستان نیز برای شرکت در این نشست به طور رسمی دعوت شده بود، اما وزارت خارجه حکومت سرپرست افغانستان یک روز قبل از آغاز این نشست با انتشار بیانیهای از عدم حضور نماینده خود در نشست دوحه خبر داد.
دلیل امتناع کابل از حضور در نشست دوحه
حکومت سرپرست افغانستان با انتشار بیانیهای رسمی دلایل عدم شرکت خود را در نشست دوحه اعلام کرد. حکومت سرپرست افغانستان به رغم استقبال اولیه از این نشست بینالمللی، حضور نماینده خود را در این نشست به بررسی دستور کار نشست و مطالبات آن مشروط کرده بود. بر اساس شواهد، دعوت از حکومت سرپرست به عنوان تنها نماینده افغانستان، مشخص بودن دستور کار نشست دوحه و ملاقات نماینده حکومت سرپرست با بالاترین سطح مقامات سازمان ملل از جمله شروط کابل برای شرکت در نشست دوحه از سوی کابل مطرح شده بود.
تحلیلی بر شروط کابل و عدم موافقت با آن
بر اساس بیانیه حکومت حکومت سرپرست، کابل انتظار داشت که از آن به عنوان تنها نماینده کشور افغانستان در نشست دوحه دعوت شود. برآیند این سخن این است که حکومت سرپرست افغانستان مخالف دعوت و حضور نمایندگان جامعه مدنی و زنان افغانستان و چهرههای مستقل سیاسی افغانستان در نشست دوحه بوده است. این سئوال مطرح است که چرا سازمان ملل این شرط حکومت سرپرست افغانستان را نپذیرفت؟ به نظر میرسد که سازمان ملل و احتمالا کشورهای غربی به رهبری آمریکا پذیرش این خواسته را به منزله اعطای نوعی مشروعیت حکومت طالبان تلقی کردهاند و به همین دلیل از پذیرش این خواسته کابل سر باز زدند.
سئوال دیگر این است که چرا سازمان ملل، دیدار و گفتگوی مقامات حکومت سرپرست افغانستان را با سطوح عالی مقامات این سازمان، به عنوان یکی از شروط حضور آن در جلسه دوحه نپذیرفت؟ پاسخ به این سئوال ممکن است جنبهها و ابعاد حقوقی داشته باشد ولی قطع به یقین نگاه و ابعاد سیاسی قضیه پر رنگتر است. واضح است که نشست دوحه به میزبانی سازمان ملل ابعاد و لایههای پیچیده سیاسی دارد که قدرتهای کلان به ویژه آمریکا در ساز و کار این نشست نقش تعیین کننده داشتهاند. با این نگاه، به طور قطع بازیگران مخالف حکومت سرپرست افغانستان، اجازه ندادهاند که این حکومت بدون پرداخت هزینه در چانهزنیهای سیاسی، با دیدار بالاترین سطوح مقامات عالی سازمان ملل در نشست دوحه امتیاز سیاسی کسب کنند.
پیامد عدم شرکت حکومت سرپرست در نشست دوحه
تصمیم کابل مبنی بر عدم حضور در نشست دوحه، بدون تردید تبعاتی در پی دارد. در حالی که رویکرد واقعگرایی در سیاست بینالملل حکم میکند که حکومت سرپرست افغانستان از هر فرصتی که به تعامل با جامعه جهانی کمک کند، باید استفاده کند، اما به نظر میرسد که حکومت کابل این نگرانی را داشته است که ممکن است توسط نمایندگان جامعه مدنی و زنان افغانستان و برخی نهادهای حقوق بشری حاضر در نشست دوحه، تحت فشار قرار گیرد. با این وجود، این امکان هم وجود داشت که حکومت سرپرست افغانستان با چانهزنیهای سیاسی لازم، زمینه مانور سیاسی و تبلیغات رسانهای حاصل از حضور در این نشست را فراهم سازد.
در حالی که ادغام افغانستان تحت حاکمیت طالبان با نظام جهانی و خروج افغانستان از انزوا، به عنوان یکی از مهمترین اهداف گزارش سینیرلی اوغلو و سازمان ملل مطرح است، عدم شرکت کابل در نشست دوحه ممکن است به عنوان یک نوع انزوای خود خواسته نیز تحلیل و تفسیر شود.
ترسیم خطوط قرمز حکومت سرپرست افغانستان
با این وجود، حکومت سرپرست با امتناع از حضور در نشست دوحه به دلیل عدم دعوت به عنوان تنها نماینده افغانستان و عدم زمینهسازی برای ملاقات و گفتگو با سطح عالی مقامات سازمان ملل، عملا اقتدار و خط قرمز خود را در سطح نظام بینالملل واضح و مشخص ساخت. با این نگاه، حکومت سرپرست افغانستان نشان داد که برای تعامل با جهان و قدرتهای دخیل در مسئله افغانستان، به کمتر از عنوان قدرت حاکم و بلامنازع در افغانستان و به کمتر از احترام و جایگاه حقوقی و دیپلماتیک متقابل و برابر راضی نیست و این دو امر را به عنوان خطوط قرمز آن با هیچ امتیازی قابل معامله نمیداند. به احتمال زیاد، این نوع کنش و رفتار حکومت سرپرست افغانستان در عین حال که ریسک و تبعات خاص خود را دارد، ولی وزنه آن را در افکار عمومی و چانهزنیهای دیپلماتیک، سنگینتر خواهد ساخت.
منبع: بررسی تحولات افغانستان
در این رابطه مطالعه سهیل شاهین: دلیل غیبت کابل در نشست دوحه عدم پذیرش شروط توسط سازمان ملل است پیشنهاد می شود.