افغانستان، واقع در قلب آسیای مرکزی، با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی منحصربهفرد خود، میتواند بهعنوان بازیگری مهم در پروژههای منطقهای انرژی مطرح شود. در این راستا، حضور فعال افغانستان در نشستهای بینالمللی انرژی و همکاریهای منطقهای، فرصتی طلایی برای توسعه زیرساختها و ارتقای جایگاه اقتصادی و سیاسی آن در منطقه به شمار میرود. پنجمین نشست بینالمللی انرژی ازبکستان با عنوان «همکاری منطقهای برای انرژی پایدار» که از ۱۳ تا ۱۵ مه ۲۰۲۵ در تاشکند برگزار شد، نمونهای از این رویدادها بود که افغانستان در آن شرکت داشت.
چالشهای عمده افغانستان در حوزه انرژی
وابستگی به واردات انرژی
افغانستان با توجه به منابع محدود داخلی انرژی، بهویژه برق، به شدت به کشورهای همسایه وابسته است. بر اساس گزارشهای اخیر، این کشور سالانه حدود ۶۰۰۰ گیگاوات ساعت برق نیاز دارد که تنها حدود ۱۴ درصد آن از منابع داخلی و ۸۶ درصد از طریق واردات تأمین میشود. بخش عمدهی این واردات از کشورهای آسیای مرکزی، بهویژه تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و ایران صورت میگیرد. این وابستگی به واردات، نه تنها امنیت انرژی افغانستان را تهدید میکند، بلکه موجب نوسانات در تأمین برق نیز میشود. در طول سالهای اخیر، قطع مکرر برق از کشورهای همسایه به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی در آن کشورها، امنیت انرژی افغانستان را آسیبپذیر کرده است.
مسئولین شرکت برق افغانستان میگویند: سطح تولید برق داخلی نسبت به سال گذشته افزایش یافته و اکنون ۲۱ درصد برق کشور از منابع مختلف داخلی تأمین میشود. صفیالله احمدزی، رئیس عملیاتی شرکت برق افغانستان، تأکید میکند: «خوشبختانه با نگاهی به سال جاری، حدود ۲۱ تا ۲۲ درصد برق داخلی و ۷۱ درصد برق وارداتی است. همچنین، قراردادهای جدید با تاجیکستان برای تأمین برق در سال ۲۰۲۵ امضا شده و بیش از ۱۰۲ میلیون دلار برق طی ده ماه نخست سال جاری از تاجیکستان به افغانستان صادر شده است.»
کمبود زیرساختهای انتقال انرژی
شبکههای انتقال برق در افغانستان از کارایی لازم برخوردار نیستند و به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی، بسیاری از آنها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. طبق آمار، تلفات انرژی در شبکهی انتقال برق افغانستان به بیش از ۳۰ درصد میرسد که بهطور چشمگیری بهرهوری را کاهش میدهد. این وضعیت نه تنها منجر به مشکلات تأمین برق در مناطق مختلف کشور میشود، بلکه هزینههای انرژی را افزایش داده و فشار بر دولت برای تأمین منابع مالی را بیشتر میکند.
کمبود فناوریهای نوین و سرمایهگذاری خارجی
افغانستان با وجود منابع غنی انرژی، به دلیل کمبود فناوریهای پیشرفته و نبود سرمایهگذاری خارجی کافی، نتوانسته است از ظرفیتهای موجود خود به شکل بهینه بهره ببرد. برای نمونه، این کشور با وجود پتانسیل بالای انرژی خورشیدی، کمتر از ۱ درصد از نیاز انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند. این در حالی است که کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان در این زمینه پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند، اما افغانستان هنوز در مراحل ابتدایی توسعهی این منابع قرار دارد.
فرصتهای افغانستان در نشستهای منطقهای انرژی
پتانسیل منابع انرژی تجدیدپذیر
افغانستان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، از منابع قابل توجهی در زمینهی انرژیهای تجدیدپذیر برخوردار است و ظرفیت تولید بیش از ۳۱۰ هزار مگاوات برق را از منابع آبی، خورشیدی و بادی دارد. این کشور میتواند با سرمایهگذاری در حوزههای انرژی خورشیدی، بادی و آبی، به تولید انرژی پایدار و کاهش وابستگی به واردات دست یابد. طبق گزارشهای سازمان ملل، افغانستان بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال دارد که این مسئله آن را به یکی از بهترین کشورها برای توسعهی انرژی خورشیدی تبدیل میکند. همچنین، مناطق کوهستانی این کشور پتانسیل بالایی برای نصب توربینهای بادی دارند. علاوه بر این، رودخانههای متعدد افغانستان میتوانند بهعنوان منابع مهم تولید برق آبی در نظر گرفته شوند. با این حال، در حال حاضر تنها حدود ۳۵ درصد جمعیت کشور به برق دسترسی دارند و ۶۵ درصد همچنان فاقد برق هستند.
مشارکت در پروژههای منطقهای و چالشهای آن
یکی از مسائل مهم برای افغانستان، مشارکت در پروژههای انرژی منطقهای مانند تاپ، تاپی و کاسا-۱۰۰۰ است. این پروژهها با هدف انتقال برق و گاز از ترکمنستان و تاجیکستان به افغانستان، پاکستان و هند طراحی شدهاند. با این حال، مشارکت طالبان در این پروژهها با انتقادات و چالشهای جدی مواجه شده است.
۱. فقدان منابع مالی و انسانی
افغانستان تحت حاکمیت طالبان با بحران اقتصادی عمیقی دست و پنجه نرم میکند. قطع کمکهای مالی بینالمللی، اقتصاد وابسته به کمکهای خارجی را فلج کرده است. پروژههایی مانند کاسا-۱۰۰۰ و تاپی نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و زیرساختهای پیشرفته هستند، اما طالبان فاقد منابع مالی کافی و نیروی انسانی متخصص برای اجرای مؤثر این پروژهها است. فرار گسترده متخصصان و تعطیلی بسیاری از نهادهای دولتی نیز توانایی طالبان برای مدیریت این پروژهها را به شدت تضعیف کرده است.
۲. ناامنی و تهدیدات امنیتی
ناامنی مزمن در افغانستان یکی از بزرگترین موانع اجرای پروژههای انرژی است. ظهور گروههای مسلح مخالف، مانند داعش شاخه خراسان و جبهه مقاومت ملی در پنجشیر، تهدیدی جدی برای زیرساختهای این پروژهها ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، خطوط انتقال برق کاسا-۱۰۰۰ و لولههای گاز تاپی در مناطق ناآرام افغانستان، مانند جنوب و شرق کشور، در معرض حملات قرار دارند. علاوه بر این، شکافهای داخلی در طالبان، از جمله اختلافات بین شاخههای نظامی و سیاسی، توانایی این گروه برای تأمین امنیت پایدار را کاهش داده است.
۳. عدم مشروعیت سیاسی و بینالمللی
طالبان پس از تسلط بر کابل با بحران مشروعیت مواجه شدهاند. هیچ کشوری، حتی متحدان سنتی مانند پاکستان، دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است. این عدم شناسایی، دسترسی طالبان به منابع مالی بینالمللی و همکاریهای فنی را محدود کرده است. پروژههای منطقهای مانند تاپی نیازمند هماهنگی بینالمللی و اعتماد متقابل هستند، اما رویکرد تکقومی طالبان و کنار زدن اقوام دیگر از ساختار قدرت، به بحران مشروعیت دامن زده است. این وضعیت، کشورهای منطقه را نسبت به همکاری با طالبان محتاط کرده است.
۴. رقابتهای منطقهای
رقابتهای سیاسی و اقتصادی بین کشورهای منطقه، مانند ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان، اجرای پروژههایی مانند تاپی و کاسا-1000 را پیچیده کرده است. بهعنوان مثال، ترکمنستان تمایلی به مشارکت ازبکستان و تاجیکستان در پروژه تاپ ندارد و ترجیح میدهد نام پروژه را بهصورت انحصاری تبلیغ کند. این رقابتها، همراه با اختلافات قومی و سیاسی داخلی در افغانستان، تصمیمگیری در مورد مسیرهای پروژهها را دشوار کرده است. طالبان نیز فاقد ظرفیت دیپلماتیک برای میانجیگری بین این کشورها هستند.
۵. دخالت قدرتهای خارجی
قدرتهای جهانی مانند چین، روسیه، آمریکا و هند نقش مهمی در پروژههای انرژی منطقهای دارند. چین، با توجه به پروژه کمربند-راه، به دنبال ثبات در افغانستان برای تأمین امنیت انرژی و دسترسی به منابع آسیای مرکزی است. با این حال، نگرانیهای امنیتی، مانند تأثیر تحولات افغانستان بر مسئله ایغورها، چین را نسبت به همکاری گسترده با طالبان محتاط کرده است. از سوی دیگر، آمریکا با وجود خروج نظامی، همچنان از طریق کمکهای مالی و نظارت بر طالبان بر اوضاع تأثیر میگذارد. این دخالتها، همراه با رقابتهای ژئوپلیتیکی، تصمیمگیری مستقل طالبان را محدود کرده و پروژهها را به ابزارهایی برای بازی قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است.
نتیجهگیری
حضور افغانستان در نشستهای منطقهای انرژی، مانند پنجمین نشست بینالمللی انرژی ازبکستان، فرصتی برای تقویت جایگاه طالبان در همکاریهای منطقهای است. با وجود منابع غنی خورشیدی، بادی و آبی، افغانستان میتواند با سرمایهگذاری مناسب و جلب همکاریهای بینالمللی، وابستگی خود به واردات انرژی را کاهش دهد. اما با این حال، چالشهای جدی مانند فقدان منابع مالی و انسانی، ناامنی، عدم مشروعیت سیاسی طالبان، رقابتهای منطقهای و دخالت قدرتهای خارجی، مشارکت مؤثر در پروژههای منطقهای را با چالش مواجه کرده است. بدون رفع این چالشها، چشمانداز موفقیت پروژههای انرژی منطقهای و نقش افغانستان در آنها همچنان مبهم خواهد ماند.