۱. تناقض در توصیف وضعیت عربستان سعودی
ادعای ترامپ:
«عربستان بیابانهای خشک را به زمین کشاورزی حاصلخیز تبدیل کرده است.»
واقعیت:
عربستان با بحران شدید منابع آب زیرزمینی روبروست؛ برداشت از آبخوانهای فسیلی منجر به کاهش شدید منابع شده است.
طبق گزارش FAO و UNEP، بیش از ۵۰٪ خاک عربستان در معرض بیابانزایی است.
بخش کشاورزی عربستان عمدتاً غیرپایدار و وابسته به آبشیرینکنها یا واردات غذای خام است.
برنامههایی مانند ابتکار سبز سعودی (Saudi Green Initiative) و Vision 2030 تازه در مرحله آغاز اصلاح ساختاری هستند و هنوز به موفقیت گسترده نرسیدهاند.
تناقض: ستایش عربستان به عنوان یک الگوی موفق محیطزیستی با واقعیت محیطی آن در تضاد است.
۲. اغراق در نابودی ایران و مقایسههای نادرست
ادعای ترامپ:
«ساختمانهای ایران در حال فروپاشیاند؛ در مقابل، عربها بزرگترین زیرساختهای جهان را میسازند.»
واقعیت:
در ایران نیز پروژههای بزرگی مانند متروها، سدها، نیروگاهها و نوسازی شهری در جریان است؛ در حالی که عربستان هم با مشکلات توسعه نامتوازن، بیکاری جوانان، فقر منطقهای در جنوب و شرق کشورش روبروست.
مقایسه ایران با جده یا دبی همانقدر اشتباه است که مقایسه زاهدان با موناکو. توسعه شهری وابسته به ساختار اقتصادی، جمعیت، منابع و جغرافیاست.
تناقض: استفاده از الگوهای ساختوساز بهعنوان معیار مقایسه کشورها، سادهانگارانه و تحریفشده است.
۳. نادیده گرفتن نقش عربستان در بیثباتی منطقه
ادعای ترامپ:
«ایران عامل اصلی بیثباتی در منطقه است؛ عربها ستونهای ثبات و تجارتاند.»
واقعیت:
عربستان نقش مستقیمی در جنگ یمن، حمایت از گروههای تندرو در سوریه، و تسلیح گروههای شبهنظامی در عراق و لبنان ایفا کرده است.
خود ایالات متحده در اسناد رسمی، برخی اقدامات عربستان را در دهههای گذشته در گسترش ایدئولوژی وهابی در منطقه بهعنوان منبع افراطگرایی معرفی کرده است.
تناقض: نادیده گرفتن مشارکت عربستان در خشونتهای منطقهای و مقصر دانستن یکجانبه ایران، بازتاب یک نگاه سیاسی جانبدارانه است.
۴. ادعای قطع کامل منابع مالی ایران برای «تروریسم»
ادعای ترامپ:
«ایران پولی نداشت؛ ورشکسته بود؛ هیچ تأمین مالی برای حزبالله یا حماس انجام نمیداد.»
واقعیت:
حتی در شدیدترین دوره تحریمها، ایران همچنان روابط منطقهای خود را حفظ کرده بود؛ تأمین مالی برخی گروهها قطع نشد، بلکه با کاهش مواجه شد.
بر اساس گزارش نهادهای غربی، ایران در دوره فشار حداکثری، شبکههای مالی غیررسمی را برای عبور از تحریمها فعال کرد.
تناقض: تصویرسازی صفر و صد از وضعیت ایران، باز هم به سبک «نمایشی» ترامپ است، نه تحلیلی.
۵. ادعای عدم حمایت از دشمنان دائمی
ادعای ترامپ:
«من به دشمنان دائمی باور ندارم. میخواهم با ایران توافق کنم.»
واقعیت:
او با خروج یکجانبه از برجام و ترور سردار سلیمانی عملاً پلهای دیپلماتیک را سوزاند.
در عمل نهتنها به گفتوگو روی نیاورد، بلکه حتی موانع مذاکره دولتهای بعدی را نیز افزایش داد.
تناقض: ادعای میل به صلح، در تضاد کامل با اقدامات او در دوره ریاست جمهوری است.
نتیجهگیری
سخنان ترامپ سرشار از:
تناقض میان گفتار و عملکرد خودش
قیاسهای نادرست میان کشورها با ساختارهای متفاوت
اغراق در موفقیت عربستان و نابودی ایران
نادیدهگرفتن مسئولیت عربستان در بحرانهای منطقه است.
این سخنان بیشتر خطابهای سیاسی برای ایجاد همگرایی عربی – آمریکایی علیه ایران است تا تحلیلی واقعی از شرایط منطقه.