ایراف، پستی که هدایت آن برعهده «شیرمحمد عباس استانکزی» بود. این دستور درحالی صادر شده است که بیش از سه ماه است که استانکزی به دلیل آنچه اختلاف با رهبری طالبان گفته میشود، افغانستان را به مقصد امارات متحده عربی ترک کرده و سرنوشت او نامعلوم است.
این نخستین بار نیست که بخش معاونت سیاسی هدف تصمیمگیریهای جنجالی رهبر طالبان قرار گرفته است. در دی ماه سال گذشته، عبدالکبیر، معاون سیاسی نخست وزیر طالبان به دستور هبت الله آخوندزاده و پس از صد روز بلاتکلیفی از وضعیت سرپرست وزارت مهاجرین به عنوان سرپرست این وزارتخانه انتخاب شد. تنزل مقامی که باعث شد که او برای مدتی دفترش در ارگ را ترک نکند و امور را از محل کار سابقهش به پیش ببرد. بسیاری از ناظران این اقدام او را نشانه عدم رضایت این مقام طالبان از تصمیم رهبری این گروه میدانند. از سوی دیگر، تحلیلگران معقتدند که نزدیکی او به خانواده حقانی از یک سو و قدرت رو به افزایش او پس از حاکمیت دوباره طالبان در کابل از سوی دیگر، باعث انتقال او به وزارت مهاجرین شده است.
به نظر میرسد که بخش معاونت سیاسی در نهادهای کلیدی طالبان خط قرمز رهبر طالبان و جایگاهی است که او بر سر آن حساسیت بسیار زیادی دارد و شاید حتی وجود آن را خطری برای خود بداند.
اختلاف یا لیاقت؟
رسانهها به نقل از منابع خود میگویند که دلیل حذف استانکزی از این سمت «بیکفایتی» بوده است. قندهار در شرایطی استانکزی را لایق این مقام نمیداند که او کارنامه درخشانی حداقل برای طالبان از جهاد تا روی کار آمدن دوباره به قدرت داشته است. استانکزی از چهرههای کلیدی روند مذاکرات طالبان بود. او نقشی محوری در پیشبرد مذکرات این گروه تا زمان به قدرت رسیدن دوباره آنها داشته است. روندی که او را به مذاکره کننده ارشد طالبان تبدیل کرد و بعدتر از او به عنوان چهرهای میانهرو، عملگرا و قابل مذاکره در درون طالبان نام برده شد.
اما حالا او به منتقد ارشد سیاستهای رهبر طالبان بدل شده است. چهرهای که سکوت اختلافات درون گروهی طالبان را شکست و در نقش یک ناراضی جدی ظهور کرد و سیاستهای هبتالله را به ویژه در بخش تحصیل و آموزش زنان زیر سوال برد. همچنین از او فایلهای صوتی در نقد هبتالله و تصمیم برای برکناری او منتشر شد. گسترش دامنه اختلافات او به ویژه پس از سخنان جنجالیاش در مورد آموزش دختران در ولایت خوست به قیمت حکم بازداشت او از سوی هبتالله تمام شد اما او توانست قبل از اجرای حکم از افغانستان خارج شود. حالا استانکزی نخستین فردی است که مقامش به دلیل بیکفایتی حذف شده است.
آیا آخوندزاده همچنان دست برتر را دارد؟
علیرغم ادعای طالبان مبنی بر عدم وجود اختلافات درون گروهی در ماههای اخیر دامنه اختلاف نظر میان مقامات طالبان بسیار خبرساز و جنجالی شده و ابعاد تازهای به خود گرفته است تا آنجا که کنترل آن از دست طالبان محافظه کار خارج شد. قهر و آشتیهای مکرر مقامات طالبان و خروج از افغانستان به بهانه سفر و درمان احتمالات آینده سیاسی این گروه را تا مرز فروپاشی برجسته کرده بود. به طوری که برخی از ناظران بر این باورند که فروپاشی طالبان نه به دست یک نیروی خارجی بلکه از درون این گروه رقم خواهد خورد و خود آنها زمینه سقوط «امارت اسلامی» را فراهم خواهند کرد.
اما حالا پس از تلاشهای قندهار برای حفظ قدرت، به نظر میرسد که شرایط حداقل در ظاهر به نفع این شهر آرام شده است. استانکزی که نه تنها سیاستهای رهبر طالبان بلکه مشروعیت و اقتدار او را زیرسوال برده بود و با سخنرانیهای خود میتوانست به عنوان عاملی تهییج کننده برای دیگر مخالفان باشد، حالا دیگر در صحنه قدرت نقشی ندارد و عملا حذف شده است. (هرچند احتمالا او به فعالیت خود در خارج از افغانستان ادامه میدهد).
سراجالدین حقانی، دیگر منتقد جدی و قدرتمند رهبر طالبان (برخلاف استانکزی) پس از یک قهر طولانی و استعفا از مقامش، بازگشت به افغانستان را به جای مبارزه از راه دور تا پیدا شدن مسیری مناسب برای آنچه به دنبال آن است، انتخاب کرده است.
او که به نظر میرسد تنها رقیب جدی قندهار است که در صحنه مانده و دوام آورده آرام به وزارت تحت امرش بازگشته، هرچند به گفته ناظران سراج مسئولیت وزارت کشور طالبان را که یک نهاد امنیتی است برعهده دارد، اما در واقع این اداره استخبارات طالبان به ریاست عبدالحق وثیق نزدیک به شبکه قندهار است که مسئول امنیت داخلی و کنترل نهادهای مهم امنیتی را برعهده دارد.
مرور این روندها در کنار سیاستهای رهبر طالبان از صدور فرمانهای مختلف حکومتی تا حذف و نصبها و گماشتن افراد نزدیک به خود در مقامهای مهم تا خلع سلاح نهادهای مهم نشان میدهد که قندهار همچنان هدایت کننده امور است و مبارزه با آن با دارا بودن منابع نظامی و نیروی انسانی که اطاعت از امیر را یک امر مذهبی می دانند برای رقبا کاری سخت و دشوار است.
اما فراموش نکنیم که سراج فردی زیرک و متخصص در امور نظامی با شبکهای از فداییان خاص خود است که نشان داده به راحتی حاضر به کنار رفتن از صحنه نیست. فردی که توانست حق شبکه حقانی را در جریان شورش طالبان از این گروه بگیرد و با حضور در برخی از وزارتخانه ها از یک بازوی نظامی به شریک قدرت در افغانستان بدل شود.