نگاه کارشناسان به نشست دوحه؛ به نام افغانستان به کام آمریکا

دومین نشست سازمان ملل با موضوع افغانستان، امروز در دوحه قطر برگزار می شود؛ واکنش مردم افغانستان به این نشست متفاوت بوده است.

به گزارش ایراف؛ برخی آن را نشست به رسمیت شناختن حکومت سرپرست افغانستان از سوی جامعه جهانی تلقی کرده اند و برخی دیگر آن را نمایشی بی فایده می دانند. عده دیگری هم معتقد هستند که صحنه گردان اصلی این نشست، نه سازمان ملل که امریکاست و هدف آن تامین منافع امریکا است و نه منافع افغانستان. برخی به دعوت نشدن تمام گروه های سیاسی به نشست دوحه اشاره می کنند و اعتقاد دارند که تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان تنها در حد یک شعار است.

در عین حال امریکا اعلام کرده که بنا ندارد روابط با حکومت سرپرست افغانستان را عادی سازی کرده یا به رسمیت بشناسد؛ چرا که آنان به تعهدات خود عمل نکرده اند.

در مقابل سازمان ملل توضیح می دهد که به دنبال آن است که فرستاده ویژه خود را در افغانستان مستقر کند‌. واشنگتن در واکنشی اعلام کرده که از این موضوع “قویا حمایت می کند” اما حکومت سرپرست افغانستان این موضوع را نپذیرفته است و حتی تاکید کرده که ممکن است در نشست دوحه شرکت نکند.

*** امتیازگیری انتخاباتی امریکا از افغانستان

عبدالحمید نورزایی، پژوهشگر حوزه افغانستان دومین نشست دوحه را ادامه نشست قبلی قطر می‌داند و در همین راستا به خبرگزاری ایراف گفت که این نشست بیشتر برای امریکا کارکرد انتخاباتی دارد.

وی اظهار داشت: “جمهوری‌خواهان می‌خواهند ناکامی دولت جو بایدن در نحوه‌ی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را به نمایش بگذارند؛ اما اگر دولت بایدن موفق به گرفتن پاره ای امتیازات از حکومت سرپرست افغانستان شود و جای پای خود را به نحوی در افغانستان مستحکم‌تر کند، می‌تواند از آن به عنوان یک برگ برنده در انتخابات استفاده کند.

وی ادامه می دهد: “قضیه فلسطین و جنگ غزه از یک سو و تحولات لبنان و درگیری‌های پراکنده یمن و غیره از سوی دیگر امریکا را زیر فشار گذاشته و چنانچه نشست دوحه برای آمریکا دستاوردی داشته باشد، دموکرات‌ها می‌توانند آن را به عنوان یک موفقیت و پیروزی در سیاست‌خارجی‌ به نمایش بگذارند. بنابراین افغانستان می‌تواند تاثیر به‌سزایی در جریان رقابت‌ها و گفتگوهای انتخاباتی آمریکا داشته باشند.”

این کارشناس امور افغانستان البته تاکید دارد هر نتیجه‌ای که در این نشست رقم بخورد، چندان قابل اعتنا نیست چرا که هیچ ضمانتی برای پایبندی امریکا به آن تعهدات وجود ندارد؛ چنانکه مشابه این رفتار را در مذاکرات هسته‌ای ایران و امریکا و برجام مشاهده کردیم.‌

نورزایی درباره پیش بینی خود از توافقات دوحه گفت: به نظر نمی‌رسد حکومت سرپرست افغانستان جز توافقات پشت پرده‌ای که در تفاهم‌نامه‌ی دوحه داشته‌اند، به موارد دیگری تن دهند. تجربه‌ی دو سال حکومت‌داری آنان نشان می‌دهد که آنان به هیچ عنوان از سیاست‌های خویش کوتاه نخواهند آمد. بنابراین، آنان خروجی نشست‌های دوحه را در صورتی قبول خواهند کرد که به تقویت حاکمیت آنان در آینده کمک کند.

*** حفظ منافع آمریکا محور نشست دوحه

محمدنظیف شهرانی، استاد مطالعات آسیای میانه و خاورمیانه دانشگاه ایندیانا بلومینگتون امریکا هم با پیش بینی اینکه دلیل برگزاری این نشست، انتخاب نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان باشد، به ایراف گفت: به احتمال زیاد محورهای نشست قبلی دوحه و تعهدات پیشین حکومت سرپرست افغانستان به خصوص در موارد تشکیل حکومت فراگیر، مسائل حقوق بشری و غیره در معاهده صلح با ایالات‌متحده که همگی تا امروز مورد نقض قرار گرفته‌اند، از دیگر مسائل مطروحه این نشست باشد.

پیشنهاد:   گروه بحران: آمریکا اهرم فشاری برای تشکیل دولت فراگیر در افغانستان ندارد

وی تاکید می کند که در این نشست احتمالا موضوع حقوق زنان افغانستان به صورت ویژه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. همچنین  با توجه به بحران انسانی که مردم افغانستان  تجربه می کنند، احتمالا شیوه تعامل با حکومت سرپرست افغانستان برای ارسال کمک های اقتصادی به افغانستان هم بررسی شود.

این چهره شناخته شده علمی-دانشگاهی افغانستانی تاکید می کند که امریکا در منطقه به دنبال منافع خود است.

به گفته وی، من فکر می‌کنم آمریکایی‌ها تلاش می کنند مشکلاتی که در خاورمیانه وجود دارد، حادتر نشود؛ به خصوص مساله رژیم صهیونیستی و فلسطین. به ویژه اینکه باید به مسائلی مانند جنگ اوکراین و انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده آمریکا هم توجه کرد. از همین رو، سیاست‌های ایالات‌متحده در تمام تحولات مناطق همجوار افغانستان توجه به حفظ و پیشبرد منافع‌ خود است و امریکا تلاش می کند که منافعش حفظ شود تا منافع مردم افغانستان و منطقه.”

*** مساله نشست دوحه مطالبات مردم افغانستان نیست

داوود عرفان، نویسنده و استاد دانشگاه هریوا معتقد است “صحنه‌گردان اصلی نشست دوحه، آمریکا و متحدین آمریکاست اما باید گفت که هدف اصلی آنها در لفافه پنهان است و چیزی بروز نمی‌دهند اما من فکر می‌کنم که هدف از برگزاری نشست به نوعی شروع یک حرکت برای تعامل بیشتر با حکومت سرپرست افغانستان و از یک طرف دیگر به نحوی تحت فشار قرار دادن آنان باشد به خاطر تعهداتی که در کنفرانس دوحه قبلی، متعهد شده بودند.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم که مطالبات آمریکا و متحدین آمریکا در صدر این اِعمال فشار وجود دارد، اما این اِعمال فشار الزاما به خاطر حقوق مردم افغانستان نیست و مباحث اصلی، فراتر از این حرف‌هاست. یک رقابت منطقه‌ای بزرگ در حوزه ژئوپولتیک افغانستان و آسیای میانه از قدیم وجود داشته و حالا هم وارد فاز جدید شده است، بنابراین پیگیری این مسئله، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در نشست دوحه تمام نمایندگان گروه های مختلف افغانستانی حضور ندارند، توضیح داد که به نظر نمی رسد این نشست دستاورد چندانی برای مردم افغانستان داشته باشد.

عرفان در ادامه گفت: از طرف دیگر افغانستان، محل نزاع و رقابت بین کشورهای منطقه است. همچنین باید به نوعی منافع کشورهای بزرگ جهانی در افغانستان، برآورده شود که به یک دورنمای مثبت از صلح پایدار و حل بحران در افغانستان برسیم که به نظر من این خواسته بزرگ از عهده و توان نشست دوحه خارج است.

*** هیچ گربه‌ای از برای رضای خدا موش نمی‌گیرد

غفران بدخشانی، شاعر نامدار افغانستانی و فعال مسائل اجتماعی-سیاسی افغانستان اعتقاد دارد بحث اصلی این نشست، تعامل با طالبان است و گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که سازمان ملل، کرسی افغانستان را برای دو سال به آنان واگذار کند و به نحوی که طالبان را به پایبندی به ارزش‌های حقوق بشری و بویژه حقوق زنان و این موضوعات وادار نماید که باید بنگریم چگونه پیش می‌رود.

وی تاکید می کند که “اصل مسئله این است که از مردم افغانستان کسی در این نشست نیست. این دوره هم پشت دروازه‌های بسته برگزار می‌شود، در نشست قبلی دوحه، مقامات حکومت سرپرست افغانستان بودند و دولت آمریکا، در این نشست دوحه هم برخی مقامات حکومت سرپرست افغانستان هست و دولت آمریکا و مابقی کشورها منطقه و جهان. بنابراین از این لحاظ این نشست با نشست دوره قبل تفاوتی ندارد ولی در این دوره، حکومت سرپرست افغانستان حاکم است  و بحث، بحث کنار آمدن آنان با مردم افغانستان و گروه‌های مخالف در خارج افغانستان نیست؛ بحث این است که آیا حکومت سرپرست افغانستان در این نشست راه به رسمیت شناخته شدن‌ خود را می‌تواند هموارتر کند و آیا طالبان می‌تواند اعتماد جامعه جهانی را برای تعاملی با آنها به دست بیاورند یا نه؟”

پیشنهاد:   حکمتیار معاهده بن را ننگین‌ترین معاهده تاریخ و عامل اشغال افغانستان دانست

این کارشناس اعتقاد دارد که مقامات حکومت سرپرست افغانستان دنبال تشکیل حکومت فراگیر نیست؛ خود را پیروز میدان می‌دانند و هم با هوشیاری و زیرکی تحولات منطقه را رصد می‌کنند و به دنبال این هستند که با توجه به شرایط جنگ اوکراین و مسئله رژیم صهیونیستی و فلسطین، جامعه جهانی را متقاعد به تعامل با خود کنند.

بدخشانی با اشاره به نگرانی امریکا از نزدیکی چین و طالبان می گوید: “جهان در یک چهار راه با طالبان مانده است. کسانی که با هیچ چیزی کنار نمی‌آید و جهان می‌بیند با چنین وضعیتی در افغانستان رو به رو است. همچنین بسیاری در غرب بر این باور هستند که اگر وارد تعامل با آنان نشوند انگار همه‌ درها را به روی خودشان می‌بندند و هیچ گونه تغییری را نمی‌توانند در افغانستان رقم بزنند. اینکه قدرت‌های جهانی واقعا دنبال تغییر در افغانستان هستند یا نه، پرسشی دیگری‌ است و ما  می‌دانیم که هیچ گربه‌ای از برای رضای خدا موش نمی‌گیرد.”

*** افغانستان بلاگردان سیاست‌های شکست خورده آمریکا

جعفر حق‌پناه، عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا و کارشناس امور افغانستان معتقد است آمریکا به عنوان کشوری که بالاترین سرمایه‌گذاری و هزینه را در افغانستان در دو دهه اخیر داشته و به همان میزان هم کمترین بهره را هم برده است در واقع بیش از سایر بازیگران دچار بی‌میلی و تردید و ابهام در مورد وضعیت آینده افغانستان است و در حال حاضر اولویت‌های آمریکا بسیار جابه‌جا شده، به خصوص توسط ریس‌جمهور بایدن؛ به طوری که برخی از مقامات آمریکایی از آوردن نام افغانستان مقابل جو بایدن ابا و امتناع دارند و جوبایدن تمایل کمتری دارد که واژه افغانستان را بشنود. ضمن اینکه جوبایدن از زمانی که معاون ریس‌جمهور بود هم خاطرات شخصی خوب و موفقیت‌آمیزی در رابطه با افغانستان نداشته است.

این کارشناس ایرانی در ادامه توضیح می دهد: نکته‌ی دیگر آنکه، به هر حال اولویت‌های ثابت آمریکا در منطقه، ادعای تهدیداتی بوده که از ناحیه افغانستان به صورت مستقیم و غیرمستقیم به منافع حیاتی آمریکا، یکپارچگی سرزمینی‌ و متحدان بلافصل آن می‌توانست مربوط باشد که اوج آن حادثه یازده سپتامبر بود.

این اولویت‌های ثابت همچنان به قوت خودش باقی هستند که مبنای مذاکرات قبلی دوحه و توافق با طالبان شد اما در حال حاضر آیا آمریکا می‌تواند به صورت مستقل و بدون تعامل با سایر کشورهای همسو  یا رقیب، سیاست‌های خود را در رابطه با افغانستان و منطقه انجام بدهد یا خیر؟ به نظر می‌رسد بخشی از آن طی همه‌ی این سال‌ها دنبال می‌شده است، گزاره‌های زیادی مبنی بر همکاری بین حکومت سرپرست افغانستان و آمریکا در زمینه‌های اطلاعاتی وجود دارد و ما هم عملا دیدیم که هیچ تهدیدی از جانب طالبان معطوف به آمریکا و متحدان آن نبوده است،

بنابراین آنچنان نمی‌توانیم نشست دوحه را دنباله‌ی نشست قبلی آن بدانیم اما در سطح دیگری باید گفت به طور کلی آمریکایی‌ها نیاز دارند در رقابت‌های انتخاباتی، دستاوردهایی داشته باشند و به صورت کلی نمی‌توانند پرونده افغانستان را مختومه و به شکل بلاتکلیف معرفی کنند.

در این باره مطالعه موضع جریان های سیاسی افغانستان در مورد نشست دوحه را مطالعه کنید.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=6178
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها