به گزارش ایراف، سعدی، فراتر از شاعر گلستان و بوستان، اندیشمندی سیاسی-اجتماعی است که در آثارش، نشانههایی روشن از عقلانیت واقعگرا، مصلحتسنجی مدبرانه و دعوت به حکمرانی عادلانه دیده میشود. در عصری که سیاست در ایران نیازمند بازتعریف مفاهیم و ارتقاء عقلانیت راهبردی است، بازخوانی سعدی نه صرفاً یک رجعت ادبی، بلکه ضرورتی استراتژیک است.
سعدی با نگاهی فراتر از تعصبات قومی، مذهبی و ایدئولوژیک، به انسانیت بهمثابه پیوند مشترک بشر مینگرد؛ نگرشی که اگر در سیاست خارجی ما جاری بود، میتوانست بنیانی برای تعامل هوشمندانه و مسئولانه با جهان باشد:
بنیآدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
در زمانهای که برخی سیاستورزان، مصالحه را با ضعف و تعامل را با تسلیم یکی میانگارند، سعدی از قدرت حکمت نرم، عقلانیت اخلاقی و تدبیر در قدرت سخن میگوید. او نهتنها پنددهنده شاهان بود، بلکه آموزگار سیاستورزی واقعنگرانه و اخلاقمحور است؛ چرا که سیاستِ بدون اخلاق، قدرتی بیریشه است و اخلاقِ بدون واقعبینی، رؤیایی بیثمر.»
بازگشت به سعدی، بازگشت به سنتی از حکمت اعتدالی و مصلحتمحور است؛ سنتی که در آن، سیاست با اخلاق پیوند میخورد و ارزشها با واقعیتها در توازن قرار میگیرند. اگر امروز سیاست در ایران در تعارضی فرساینده میان اصولگرایی و واقعگرایی گرفتار است، اندیشهی سعدی میتواند پلی باشد برای تعادل میان ارزش و مصلحت، میان حکمت کهن و عقلانیت راهبردی نوین.