افغانستان که زمانی در مرکز سیاست خارجی ایالات متحده قرار داشت، پس از بازگشت طالبان به قدرت در تابستان 2021 به حاشیه تصمیم گیری های اصلی سیاست خارجی واشنگتن تنزل یافت. طالبان دور دوم و حکومت بایدن در کمترین تعامل با یکدیگر بودند. هرچند دیدارهایی محدودی در این مدت میان دوطرف صورت گرفت؛ اما بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا و به دست گرفتن سکان هدایت کاخ سفید، افغانستان را دوباره در سیاست خارجی این کشور مطرح کرد.
پرسش اساسی این است که افغانستان در این بازه زمانی به دلیل اهمیت وجودی خودش در اداره ترامپ برجسته می شود و دوباره به متن تصمیم گیری های کاخ سفید بازمیگردد یا نگاه آمریکا تنها به تعامل محدود و مبتنی بر منافع ایالات متحده است؟
از دیپلماسی معامله محور تا خروج افغانستان از ماتریس تهدید آمریکا
طالبان سال جدید خورشیدی را در حالی آغاز کردند که هیاتی آمریکایی به رهبری آدام بویلر با حضور زلمی خلیلزاد به افغانستان سفر کردند. این سفر موجب آزادی جورج گلزمن، شهروند آمریکایی از زندان های طالبان شد. امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان این اقدام را نشانه «انسان دوستی» تعبیر کرد.
در بیانیه های رسمی دوطرف این سفر «مثبت» ارزیابی شد و خلیلزاد از این ملاقات به عنوان «روز خوب» توصیف کرد؛ رویدادی که مسیر دیپلماسی معامله محور ترامپ را باز کرد؛ به طوری که چند روز بعد از این ملاقات، ایالات متحده سه رهبر شبکه حقانی از جمله سراج الدین حقانی را از برنامه «پاداش برای عدالت» خود حذف کرد. پس از این قدام بحث برانگیز، نام افغانستان پس از دو دهه از فهرست ارزیابی تهدید سالانه ایالات متحده خارج شد.
حذف نام طالبان از این فهرست که هیچ توضیح مشخصی در مورد آن تاکنون ارائه نشده است، سرعت نگاه معاملاتی اداره ترامپ به افغانستان را نشان داد؛ اما همچنان پاسخ به این پرسش که جایگاه افغانستان در سیاست خارجی آمریکا دچار دگردیسی اساسی شده یا خیر، داده نشده است.
برخی ناظران می گویند که افغانستان دیگر نقطه کانونی سیاست خارجی ایالات متحده نیست، بلکه جامعه هدفی با نگاه ابزاری و معاملاتی است که از قبل آن اهداف واشنگتن چون فشار بر رقبا، استخراج مزایای تاکتیکی و احتمالا رسیدن به آسایش خاطر آمریکا از جانب افغانستان تحقق باید؛ چرا که ترامپ با انبوهی از مسائل داخلی، جنگ روسیه و اوکراین، بحران عزه و مساله هستهای ایران رو به رو است که منجر به آن می شود زمان و انگیزه کمی برای مقابله با افغانستان باقی بماند.
به عبارت دیگر، آمریکا با استفاده از زمین بازی افغانستان و در شرایطی که طالبان سخت تشنه روابط با این کشور هستند فعلا در نظر دارد با اعطای امتیازاتی طالبان را در کفه ترازوی خود حفظ کند. به ویژه آنکه اکنون نام خلیلزاد، متحد طالبان نیز شنیده می شود. هرچند او هیچ مقام رسمی دریافت نکرده و دیدگاه مثبتی در میان جمهوریخواهان نسبت به او وجود ندارد، اما او که خود در تلاش است تا دوباره به مهره ای تاثیرگذار تبدیل شود، در تداوم مسیری که آغاز شده لابی گری خود را افزایش خواهد داد.
از سوی دیگر، مایکل کوگلمن، مدیر موسسه جنوب آسیا در مرکز ویلسون معتقد است که طالبان دلایل خاص خود را برای حمایت از تعامل بیشتر ایالات متحده دارند. آزادی شهروندان آمریکایی اولویت اصلی ترامپ است. این مساله به طالبان اهرمی می دهد که میتواند برای پیشبرد اهداف خود از جمله بازگرداندن زندانیان گوانتانامو، لغو جوایز، ارائه کمک های مالی و حتی کاهش تحریم ها از سوی ایالات متحده استفاده کند.
طالبان به خوبی درک کرده اند که دیپلماسی گروگانگیری آنها اکنون جواب داده و می تواند به خواسته های این گروه حداقل برای شکستن یخ های روابط کمک کند.
دولت ترامپ ممکن است به دنبال انجام یک بازی طولانی باشد و محاسبه کند که کارهای بیشتر با طالبان البته در سطوح محدود و به روش هایی که به رسمیت شناخته نشده است به مقابله با نفوذ رقبا در افغانستان بپردازد.
افغانستان احتمالا فعلا با بده و بستان هایی که در داخل آمریکا خیلی حساسیت برانگیز نباشد در سیاست خارجی ترامپ باشد، اما بازبینی جدی بر تغییر جایگاه این کشور احتمالا زود باشد یا نیاز به یک جرقه یا اتفاقی که مستقیما امنیت ملی آمریکا را تحت الشعاع قرار دهد که همه معادلات را تغییر دهد. برخلاف طالبان که به دنبال یک معامله جدی با آمریکا هستند تا جایی که درخواست بازگشایی سفارت این کشور در کابل را دادند، آمریکایی ها ضمن بی اعتمادی به طالبان تمایلی به برقراری روابط عمیق تر و رسمی تر ندارند حداقل در ظاهر امر؛ اما اکنون بیش از هر زمان دیگری باید در روابط میان طالبان و آمریکا تیزبین تر بود.