پس از دیدار هیات آمریکایی از کابل برای نخستین بار از زمان کنترل قدرت در افغانستان منابعی از این گروه به رسانه ها گفتهاند که در جریان این سفر طرف آمریکایی از طالبان خواست اند یا تسلیحات باقی مانده آمریکایی در افغانستان را پس دهند و یا هم کنترل پایگاه نظامی بگرام را در اختیار ایالات متحده قرار دهند. این درخواست ها درحالی مطرح شده است که در بیانیه های رسمی و لفاظی های طالبان از این دیدار به دیده مثبت نگریسته شده و امیدواری ها در دل این گروه برای ازسرگیری روابط با آمریکا با هدف تحقق شناسایی بین المللی دوباره جوانه زده است.اما در میانه سرمستی طالبان برای ازسرگیری روابط با ایالات متحده، رهبر این گروه اعلام کرده است که اگر فکر کند که حضور آمریکا در افغانستان به سمت مداخله جویی حرکت می کند به «گزینه جنگ هم ممکن است فکر کند.»
هشدار هبت الله آخوندزاده که روابط با غرب را خط قرمز خود می داند یک پیام واضح به واشنگتن دارد: برهم زدن همه معاملات در صورت احساس خطر. او در حالی این پیام را ارسال کرده است که برای طالبان جنگیدن در مقابل ایالات متحده کار سختی نیست. این گروه به مدت دو دهه در برابر نیروهای آمریکایی مقاومت کردند.
چرخش آرام هبت الله به سمت آمریکا: اجبار یا ضرورت؟
رهبری طالبان از زمان کنترل قدرت سیاست سفت و سختگیرانهای در برابر خواستههای جهانی به ویژه غرب و در راس آن ایالات متحده در دست گرفته است. رویکرد سخت رهبر قندهارنشین طالبان در برابر مطالبات جهانی منجر به آن شده که کشورهای منطقه و فرامنطقه ای برای پیگیری اهداف خود در این کشور دست دوستی به سوی مهره های میانه رو تر و عملگرای طالبان دراز کنند. حذف نام رهبرانی چون سراج الدین حقانی از فهرست تحت تعقیب که برخلاف سیاست سنتگرای هبت الله درتلاش بوده تا خود را به عنوان چهره ای خیرخواه، عملگرا و گزینه قابل اعتماد برای گفتگو نشان دهد، سفرهای پی در پی او به خارج از افغانستان درمیانه تحریم های و دیدارهای پیدا و پنهانش با مقامات خارجی از نشانه هایی است که جهان به دنبال بدیل هبت الله در افغانستان برای گشایش روابط با هدف تحقق منافع افتاده است.
در چنین شرایطی،هبت الله با درک این موضوع و در فضایی که در برابر مخالفان داخلی قدرت مقاومت می کند با خط و نشان کشیدن و اعلام شروطی مسیر را برای طالبان در تعامل با جهان غرب که خط قرمز او است، باز کرده است. به طوری که در پیام عیدانه او به روابط خارجی حکومت سرپرست با جهان بیرون نیز پرداخته است. او با تقسیم بندی کشورهای جهان به اسلامی و سایر، خواستار روابطی مبتنی بر عدم مداخله در امور افغانستان شده است.اما او همچنان بر سیاست محتاطانه خود با ایالات متحده تاکید دارد. این اقدام می تواند دو احتمال داشته باشد: نخست آنکه با هدایت مستقیم به تعامل با ایالات متحده از تقویت قدرت رقبای خود جلوگیری کند. به عبارت دیگر،فضای تشدید یافته اختلافات رهبری این گروه را مجبور به نشان دادن انعطافی محتاطانه کرده است.به عبارت دیگر، هبت الله برای حفظ کنترل بر اوضاع و جلوگیری از سرکشی های بیشتر مقامات مخالف طالبان شاید مجبور شود سیاستی منعطف تر اتخاذ کند. چنانچه که قندهار این روزها میزبان وزیر قهر کرده کشور(داخله) بوده است.
احتمال دوم آن است که قندهار دریافته است که اکنون زمان گشایش روابط با غرب و به ویژه ایالات متحده برای تحکیم بیشتر نظام طالبانی در افغانستان در بدل اعطای امتیازاتی فرارسیده است و ضرورت آن احساس شده است تا حداقل از سوی تهدیدات خارجی در امان باشد و فراتر از آن گرفتن امتیاز شناسایی بین المللی از امریکا که مسیر برای دیگر کشورها نیز باز خواهد کرد.
اما آنچه مهم است که مسیر پیش رو دو طرف چگونه تداوم خواهد یافت؟ آیا این روابط در حد امتیازاتی اندک باقی می ماند و مقطعی است و یا خیر و مسیر دیگری را اتخاذ خواهند کرد؟
مایکل کوگلمن در یادداشتی در نشریه فارن پالیسی نوشته است که رویکرد جدید دولت ترامپ در برابر طالبان نشانگر تغییری واقع گرایانه و معامله گرایانه است. به گفته این کارشناس ارشد مسائل افغانستان،دولت ترامپ به دنبال ارائه امتیازات تاکتیکی به دنبال پیشبرد منافع خود بدون به رسمیت شناختن طالبان است. به گفته فارین پالیسی این رویکرد همچنین بر همکاری با رهبران سیاسی طالبان در کابل متمرکز است تا ازدرگیری با رهبران تندرو در قندهار که نفوذ کمتری برغرب دارند، اجتناب کند. از سوی دیگر، نگرانی از افزایش نفوذ کشورهای قدرتمند منطقه در افغانستان نیز انگیزه ای برای آمریکا شده تا با تعامل محدود حضور ژئوپلتیکی خود را حفظ کند.
این درحالی است که خروج آمریکا از افغانستان روابط این کشور با طالبان را در مداری از خصومت، بی اعتمادی، تحریم و انزوا قرار داده بود، با روی کار آمدن ترامپ گزینه معامله به آن نیز اضافه شده است.این تحولات در جهان به شدت واقع گرای کنونی با دو مولفه اصلی حفظ بقا و حفظ امنیت ملی دو طرف را به گفتگو نزدیک کرده است. مساله ای که آخوندزاده بر آن واقف است.
بنابراین دو طرف، که ظاهرا آغاز پردستاوردی را شروع کرده اند به مسیر بده و بستان با حضور مهره هایی چون خلیلزاد که پرسش های بسیاری در مورد نقش احتمالی او وجود دارد و با لابی گری کشورهایی چون قطر ادامه خواهند داد. تداوم این روند مشروط به تحولات پیش رو انعطاف پذیری طرفین و امتیازاتی و اهرم های فشاری است که هریک در دست دارند. هرچند لحن تهدید امیز مانند آنچه هبت الله گفته و یاهم اظهارنظر اخیر معاون دونالد ترامپ مبنی بر خواندن طالبان به عنوان بدترین گروه تروریستی نیز وجود خواهد داشت.اما باید گفت که هنوز صحبت بر روی این مساله که روابط دو طرف که چهارسال پیش در پایین ترین مرتبه خود قرار گرفته بود به کدام سو خواهد رفت،زود است.