فدرالیسم در افغانستان؛ پادزهر مشکلات یا زهر هلاهل؟

فدرالیسم در افغانستان؛ پادزهر مشکلات یا زهر هلاهل؟

فدرالیسم به نظامی گفته می‌شود که در آن قدرت بین دولت مرکزی و دولت‌های منطقه‌ای تقسیم می‌شود. شماری از چهره‌های فراری پس از سقوط جمهوریت و آمدن امارت اسلامی طالبان، نظام فدرالی را برای افغانستان پیشنهاد کرده و آنرا راهی برای برون‌رفت از مشکلات کنونی عنوان می‌کنند که در این مقال به بررسی این نظام و فدرالیسم در افغانستان می‌پردازیم.

  • افغانستان و جنگ‌های بی‌پایان

جنگ از چالش‌های بوده که در طول چهار و نیم دهه گذشته در افغانستان وجود داشته و علل و عوامل زیادی داشت که در این مقال گنجایش ندارد، و اما یکی از علت‌های اصلی جنگ و منازعه در این کشور، دخالت قدرت‌های بیرونی بوده که نگذاشته‌اند امنیت و آسایش در این جغرافیا وجود داشته باشد و هر کدام به نحوی با استفاده از موقعیت ژئوپلتیکی افغانستان تلاش کرده اند منفعت خود را با خریدن چندی از چهره‌های به‌ظاهر سیاسی دنبال کنند.

وقتی شوروی سابق به افغانستان لشکرکشی کرد و این کشور را اشغال نمود، ناشی از «کش‌و‌گیرک» دو قدرت شرق و غرب بود که تاریخ آنرا به صراحت نوشته است. جنگ‌های داخلی دهه هفتاد هم که اظهر من الشمس بود و شماری از چهره‌ها به‌خاطر قدرت این کشور را به ویرانه‌ای مبدل ساختند و پس از آن هم حضور نظامی امریکا که به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکرکشی کرد، ولی پهلوهای پنهان این حضور بعدا مشخص شد و اشغال دیگری شکل گرفت.

به این معنا که هیچکدام این جنگ‌ها ربطی به افغانستان و مردم افغانستان نداشته و خودفروختگی برخی از چهره‌های سیاسی بود که کشور را به باد فنا داد و امروز هم بعد از فرار، برای افغان‌ها و افغانستان نسخه‌پیچی می‌کنند.

افغانستان سال ها درگیر جنگ هایی بوده که هیچ کدام از آنها ربطی به افغانستان و مردم این کشور نداشته است!
  • آیا فدرالیسم در افغانستان، چاره بحران افغانستان است؟

نظام فدرالی ممکن است در کشورهای جهان اول نتیجه بدهد که از هر نیازی تکمیل باشد و سبب نشود که یک ایالتی بر دیگر ایالتی برتری داشته باشد، هرچند که امروز در امریکا همین مورد وجود دارد و سیاه‌پوستان به‌شدت به حاشیه رانده شده و نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌ها ندارند.

در افغانستان اما هستند شماری از چهره‌های که نظام فدرالی و فدرالیسم در افغانستان را راه‌حل می‌خوانند. سرور دانش که خود در زمان جمهوریت پست‌های مهمی از جمله وزارت و معاونت ریاست جمهوری را داشت، بعد از فرار و یکسال سکوت، سرانجام بعد از اینکه قبولی نیوزیلند را گرفت، حزبی را تحت نام «عدالت و آزادی» تشکیل داد و نسخه فدرالی را برای افغانستان ترسیم کرد.

در شرح دیدگاه این حزب در مورد نظام فدرالی آمده است: با توجه به اینکه ما در تاریخ قدیم و جدید افغانستان، ناکامی نظام‌های مختلفی را شاهد بوده‌ایم، اکنون برای رسیدن به ثبات دایمی، پایان دادن به جنگ‌ها و منازعات، حل عادلانه مناسبات ملی، تحکیم وحدت ملی و سرزمینی، تامین رفاه و توسعه متوازن، توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات ملی و مشارکت معنادار همه اقوام در امور محلی و ملی، نظام جمهوری اسلامی فدرالی را مناسب‌ترین سیستمی می‌دانیم که می‌تواند حقوق مشروع تمام مردم افغانستان را تامین کند.

این در حالیست که آقای دانش در ۳۰ اسد سال ۱۳۹۶ زمانی که در پست معاونت ریاست جمهوری بود، نظام فدرالی را رد کرد و گفت که این نظام در افغانستان قابل اجرا نیست.

با این وجود اما آنچه برای افغانستان مفید است، نظام فدرالی و فدرالیسم در افغانستان نیست. چرا که فدرالیسم معایب زیادی دارد و نه تنها سبب افزایش جنگ‌ها خواهد شد، بلکه زمینه فساد، بی‌عدالتی و کشمکش‌های داخلی را نیز فراهم کرده و از همه مهم‌تر دست دخالت کشورهای خارجی را نیز درازتر خواهد نمود.

فدرالیسم فقر را از بین نمی‌برد، جنگ را خاتمه نمی‌دهد، فساد را نابود نمی‌کند، چونکه در کشوری مثل افغانستان که هم فقیرترین است و هم فساد در آن به کمال رسیده بود، جوابگو نیست و حتا در کشورهای جهان اول هم این نسخه نتوانسته گره مشکلات را باز کند.

وقتی چهره‌های مثل سرور دانش و امثالهم نظام فدرالی را پیشنهاد کرده و آنرا راهی برای برون‌رفت از مشکلات می‌دانند، چرا زمانیکه خود قدرت و جایگاه داشت، آنرا رد می کرد، در حالیکه انحصار حکومت اشرف غنی در تاریخ کم‌پیشنه بود. اگر امروز بی‌عدالتی وجود دارد، چرا دیروز شما معامله کردید و سرانجام پا به فرار گذاشتید.

پس از این اعمال تان برمی آید که خواسته شما منافع ملی افغانستان نه، بلکه هوس رسیدن به قدرت است. از جانبی هم فدرالیزه کردن افغانستان همان حرفی است که جوبایدن گفته بود، شخصی که امروز رییس جمهور کشوری است که ۲۰ سال افغانستان را به فقیرترین و فاسدترین و غمگین‌ترین کشور دنیا مبدل ساخت و اینک هم دست بردار نیست و از طریقه‌های مختلف و از چهره‌های مختلف استفاده می‌کند تا افغانستان را بار دیگر وارد بحران کرده و دست دخالت‌های خود را مجددا دراز نماید.

  • راه چاره ای به غیر از فدرالیسم در افغانستان

گفته‌های من در این نبشته به معنی تایید حکومت یا حکومتداری طالبان نیست و نخواهد بود، زیرا این حکومت نیز معایب زیادی دارد که مهم‌ترین‌ آن انحصار قدرت توسط یک گروه و یک قوم خاص است.

ولی تقسیم قدرت در کشوری مثل افغانستان به هیچ وجه به نفع افغان‌ها و کشورشان نیست و نخواهد بود. لازم است نظام متشکل از همه اقوام و گروه‌ها شکل بگیرد و چارچوکات انحصار از بین برود. طالبان هم بدانند و می دانند که به‌تنهایی هیچگاهی نمی‌توانند حکومت کنند و یگانه چاره کار برای عبور از مشکلات فعلی افغانستان، تشکیل حکومت فراگیر و همه‌شمول با حضور نمایندگان واقعی مردم است، نه چهره‌های فراری و دزدی که سال‌ها به‌نام همین مردم چور و چپاول کردند و امروز از خارج برای همین مردم نوعیت حکومت پیشنهاد می‌دهند.

نظامی که جنگ قومی را افزایش دهد، فساد را یکبار دیگر موج دهد، بی‌عدالتی را به بی‌انتها برساند و تنش‌ها را افزون کند، هیچگاهی به‌خیر و صلاح افغانستان و مردم افغانستان نخواهد بود. چهره‌های که نسخه فدرالیسم در افغانستان را پیشنهاد می‌دهند، می دانند که فدرالیسم برای افغانستان ساخته نشده، ولی حرف، حرف خودشان نیست، بلکه از بیرون ریشه می‌گیرد.

 

الیاس احمدی، تحلیلگر مسائل افغانستان

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=549
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها