بحران افغانستان، مسئولیت جهان و نقش ایران

در ماه‌ها و هفته‌های اخیر، تحولات مهمی پیرامون بحران افغانستان در حال رخ دادن بوده است؛ از تشکیل نشست‌های مکرر مخالفان طالبان تا افزایش فشارها بر طالبان با تغییر مواضع استراتژیک قدرت‌های جهانی و بازیگران بزرگ. در این میان، کشورهای همسایه و منطقه و به طور ویژه جمهوری اسلامی ایران همچنان در کانون محوری تحولات مرتبط با افغانستان قرار دارند. بر آن تاثیر می‌گذارند و از آن تاثیر می‌پذیرند؛ چیزی که نقش‌آفرینی آنان در معادلات افغانستان و پیامدهای آن را ناگزیر و اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.

اتخاذ مواضع و رویکردهای خصمانه از سوی دولت دوم دونالد ترامپ علیه حاکمیت طالبان در افغانستان و پیامدهای اقتصادی، معیشتی و حتی سیاسی و امنیتی آن، مسئولیت قدرت‌های منطقه به ویژه ایران در قبال بحران جاری در افغانستان را دوچندان می‌کند.

در این میان، تفاوتی نمی‌کند که حاکمان کنونی کابل تا چه زمانی چشم به راه چراغ سبز واشنگتن می‌مانند و بر سیاست یکجانبه و از موضع ضعف خود مبنی بر عادی‌سازی روابط و برقراری ارتباطات خوب با همه کشورهای جهان از جمله ایالات متحده آمریکا پافشاری می‌کنند. آنچه واقعیت دارد این است که افغانستان دیگر در فهرست اولویت‌های دست چندم آمریکا نیز قرار ندارد و این همان چیزی است که حاکمان کابل را در نهایت وادار به ارتقای روابط منطقه‌ای و تقویت تعامل نزدیک با بازیگران نزدیک‌تر می‌کند.

در چنین شرایطی، ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و بازیگری که تقریبا با همه طرف‌های درگیر در بحران افغانستان، روابط خوب دارد، می‌تواند نقشی محوری در رهبری روندهای منطقه‌ای در قبال افغانستان ایفا کند تا از بروز بحرانی دیگر در کشوری که دست‌کم ۴۰ سال درگیر بحران‌های فراگیر و پردامنه بوده جلوگیری به عمل آورد.

پیشنهاد:   فراگیری علوم مدرن در افغانستان: حلال برای طالبان، حرام برای دیگران؟

در همین راستا اخیراً گزارش شد که یک هیات بلندپایه ایرانی به منظور گفتگو با مخالفان سیاسی طالبان به ترکیه رفته و با شماری از رهبران اپوزیسیون درباره بن‌بست و بحران سیاسی و چشم‌انداز آینده افغانستان رایزنی کرده است. اگرچه وقوع این سفر از سوی دستگاه‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران تکذیب شد؛ اما وجود چنین ظرفیتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان قابل انکار نیست.

از جانب دیگر، عبدالرب رسول سیاف؛ از رهبران سرشناس و پرنفوذ سیاسی و جهادی افغانستان نیز پس از نیم قرن به ایران سفر کرد؛ سفری که بازتاب گسترده‌ای داشت و علی‌رغم اینکه با انگیزه‌های «شخصی و درمانی» صورت گرفت؛ اما مورد توجه اغلب ناظران و تحلیلگران مسائل افغانستان واقع شد و یک بار دیگر نقش و نفوذ موثر و محوری جمهوری اسلامی ایران در مدیریت بحران سیاسی افغانستان و جلوگیری از تشدید و توسعه آن را در کانون توجهات قرار داد.

به این ترتیب در شرایطی که قدرت‌های بزرگ در حال بازبینی راهبردهای منفعت‌اندیشانه و سلطه‌جویانه خود در قبال افغانستان و منطقه هستند و تحت تاثیر این تحول، نه تنها منطقه ما؛ بلکه سراسر جهان، آبستن تحولات بزرگ سیاسی، طوفان‌های عظیم امنیتی و امواج متلاطم تنش و تقابل شرکای پیشین و رقبای جدید است، مدیریت بحران افغانستان بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک ابتکار و رهبری مسئولانه منطقه‌ای است و جمهوری اسلامی ایران با توجه به جایگاه منحصر به فرد خود در ارتباط با اغلب بازیگران داخلی و منطقه‌ای این بحران چندضلعی، از جایگاه و موقعیت ویژه‌ای برای ایفای این نقش تاریخی برخوردار است.

پیشنهاد:   طالبان تحولات سوریه را بررسی کردند

با توجه به این واقعیت‌ها حتی اگر سفر هیات بلندپایه ایرانی به ترکیه انجام نشده باشد و انگیزه آقای سیاف از سفر به ایران، صرفاً شخصی و درمانی بوده باشد، این امر، چیزی از ضرورت نقش‌آفرینی محوری و مسئولانه جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران افغانستان و رهبری روندهای منطقه‌ای در این راستا از سوی تهران نمی‌کاهد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=54664
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x