افغانستان پساطالبان؛ رویایی خوش‌بینانه یا واقعیتی در شرف وقوع؟

پس از سقوط نظام جمهوریت همزمان با خروج نیروهای خارجی و بازگشت دوباره طالبان به قدرت، افغانستان از اولویت جهان کنار گذاشته شد. هرچند نوع رابطه با حاکمان کنونی افغانستان و سردرگمی در میان دوراهی تعامل یا تقابل از گزینه های پررنگ محافل سیاسی کشورهای مختلف در روزهای نخست بازگشت طالبان بود؛ اما به مرور جهان و بیشتر منطقه به این باور رسیدند که برای گفتگو با افغانستان پس از 2021 در پیش گرفتن مسیرها تعامل بر تقابل با رویکردی محتاطانه و حساب شده اولویت دارد.

بیشتر کشورهایی چون چین و روسیه و آسیای مرکزی به استثنای تاجیکستان در تلاش آن بودند تا با پررنگ کردن اشتراکات اقتصادی، در ظاهر، و پی‌گیری نگرانی های سیاسی و امنیتی در باطن، طالبان دوم را با خود همراه کنند. این در حالی بود که در درون افغانستان علیرغم شکل گیری جریان های مخالف سیاسی و نظامی و حتی حضور گروه هایی چون داعش، حاکمیت طالبان برای پیشرانی حکمرانی خود با چالشی جدی مواجه نبود.

پس از گذشت بیش از سه سال از عمر دور دوم حکومت طالبان گویا تغییراتی آرام در زیر پوست نظام طالبانی درحال رخ دادن است. اتفاقاتی که کسی نمی داند مشخصا و دقیقا چیست و یا چگونه رقم خواهد خورد؛ اما اکنون بیش از هر زمان دیگری پس از آگوست 2021 زمزمه ایجاد تغییرات و تحولاتی از درون افغانستان به گوش می رسد. گمانه هایی که مخالفان خارج نشین طالبان از آن نوید تغییر و حتی فراتر از آن «سرنگونی حکومت طالبان» را می دهند.

این فضا در شرایطی ایجاد شده است که اختلافات درون گروهی طالبان و غیبت های طولانی و سفرهای مبهم مقامات این گروه به کشورهای منطقه که زمانی محور لابی‌گری آنها برای بازگشت به افغانستان بود، شدت گرفته است. به طور مثال، سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت کشور (داخله) طالبان مدتی است پس از سفر به امارات از انظار عمومی پنهان است. هرچند ذبیح الله مجاهد، سخنگوی ارشد حکومت طالبان به تازگی گفته است که او در کابل است؛ اما ابهام درباره سرنوشت او همچنان وجود دارد.

این درحالی است که از سرنوشت عباس استانکزی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه طالبان هم وجود دارد که پس از انتقاداتی بی سابقه از رهبر طالبان و سیاست های او و انتشار گزارش هایی مبنی بر ممنوع الخروجی و صدور حکم بازداشت اش به دبی رفته بود و علیرغم ادعای مجاهد مبنی بر ماهیت درمانی و استراحتی سفر او هنوز به کابل بازنگشته است.

این در حالی است که در یک فایل صوتی منتسب به او آمده بود که برخی رهبران طالبان به دنبال راه هایی برای کنار گذاشتن هبت الله آخوندزاده از قدرت هستند و هنوز به اجماع نرسیده‌اند؛ اظهاراتی که نشان می‌دهد تغییر رهبری در لیست برنامه های گروه های مختلف طالبان است.

پیشنهاد:   رایزنی طالبان و پاکستان برای بازگشایی گذرگاه راهبردی تورخم

اما این غیبت‌های مداوم درحالی پرسش برانگیز شده و بی پاسخ مانده است که به موازات آن، مخالفان سیاسی و نظامی طالبان در بیرون از افغانستان از آن به عنوان وقوع تحولاتی متفاوت در افغانستان یاد می کنند. یونس قانونی، عضو رهبری شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان اخیرا گفته است که در سال پیش رو برای مردم افغانستان تحول مهمی رخ خواهد داد. او مستقیما از سرنگونی طالبان در سال جاری میلادی خبر داد.

اختلافات داخلی طالبان محرک انگیزه مخالفان؟ 

همزمان با تشدید اختلافات داخلی و انتشار گزارش هایی از چنددستگی درونی و انتقادهای شدت یافته از سیاست های رهبری طالبان بر تحرکات تازه مخالفان آنها نیز تاثیر گذاشته است و به نوعی مقوم و محرک انگیزه آنها برای از سرگیری و تداوم مبارزات سیاسی شان شده است.

به عبارت دیگر، این اختلافات جانی دوباره به مبارزه مخالفان خارج نشین طالبان داده است. اخیرا نشست هایی متفاوت با ماهیت ارائه طرح هایی برای مقابله با طالبان و گزینه های بدیل در کشورهای مختلف اروپایی از سوی مخالفان طالبان پررنگ شده است. این نشست ها به موازات گزارش هایی از درون افغانستان مبنی بر اختلافات طالبان قوت یافته و شاید هم روزنه امیدی است برای پس زدن طالبان از صحنه قدرت و سیاستِ افغانستان.

این در حالی است که پیش از این نیز گزارش هایی از دیدار مقامات امنیتی و اطلاعاتی کشورهای مختلف با مخالفان طالبان در بیرون از افغانستان نیز منتشر شده بود. ملاقات ‌هایی که به نظر می رسید محتوای اصلی آن ایجاد اجماعی مشترک برای تحت فشار قرار دادن طالبان باشد.

افغانستان پساطالبان: توهم یا واقعیت؟ 

همانطور که گفته شد همزمان با گزارش‌هایی از تشدید اختلافات درون گروهی طالبان امیدها برای تغییر نظام در افغانستان در میان جبهه های مختلف برجسته شده است و تغییرات سیاسی در این کشور پس از سه سال دوباره جان گرفته است.

بسیاری از این جریان‌ها با برگزاری نشست، کمپین در شبکه های اجتماعی و لابی گری با بازیگران خارجی به دنبال همراهی گروه های مختلف جهت سنگین کردن وزنه خود برای مقابله با طالبان‌اند.

هرچند فصیح الدین فطرت، رئیس ستاد ارتش طالبان چندروز پیش گفته بود که «افغانستان پساطالبان» وجود ندارد. همچنین محمد نعیم وردک، معاون اداری و مالی وزارت خارجه طالبان نیز گفته بود جلسات و سفرهای مخالفان حکومت سرپرست طالبان در خارج از کشور تاکنون بی ثمر بوده است؛ اما باید گفت هرچند افغانستان سرزمین اتفاق های «غیرمنتظره و پیش بینی ناپذیر» است و احتمال وقوع هر سناریویی وجود دارد؛ اما پرسش هایی جدی همچنان وجود دارد که پاسخ آن سخت است؛ چرا که در یک تقسیم بندی اکنون سه گروه برای افغانستان و آینده این کشور در رقابت پیدا و پنهان هستند: نخست هبت‌الله آخوندزاده و حلقه قندهار که کنترل عمیق بر افغانستان دارند. دوم: جریان های طالب مخالف هبت‌الله چون شبکه حقانی و افرادی مانند استانکزی که آنها نیز ضمن کنترل بخشی از قدرت در افغانستان همراهی بخشی از جهان را نیز با خود دارند و سوم: مخالفان در تبعید طالبان.

پیشنهاد:   طالبان ادعای درخواست پول از پاکستان را تکذیب کرد

به نظر می رسد اکنون در درون گروه طالبان جریاناتی به دنبال تغییر رهبری با حفظ نظام سیاسی موجود هستند. این افراد که در رأس آن‌ها چهره هایی چون عباس استانکزی، سراج الدین حقانی و احتمالا ملا یعقوب مجاهد هستند شاید در پی تغییراتی در سطح رهبری باشند؛ اما اولویت آنها «حفظ نظام» است؛ امری که تحقق هدف تغییر رهبری را دشوار کرده است. چرا که آنها باید مسیری را انتخاب کنند که ضمن تغییراتی در سطح رهبری صدمه ای به ماهیت نظام طالبان نزند.

اما در سوی دیگر این بازی جریان هایی هستند که به دنبال تغییراتی بزرگتر در نظام طالبان هستند. آنها ادعا دارند خواهان ایجاد نظامی دموکراتیک با حضور همه جریان ها و گروه های سیاسی با تقسیم عادلانه قدرت هستند؛ گروه هایی که برای تحقق این اهداف نیازمند حمایت گسترده ای از سوی جامعه جهانی هستند. حمایتی که طبیعتا باید در قبال آن امتیازاتی در آستین داشته باشند؛ اما امتیازات این گروه ها به جهان در قبال پشتیبانی چیست؟ آیا آنها ظرفیت مقابله با تغییراتی بزرگ را دارند؟

به عبارت دیگر، آیا گروه های مخالف طالبان در شرایطی که نه جغرافیایی را در اختیار دارند و نه امکاناتی فراتر دارند می‌توانند نیازمندی های جامعه جهانی را برطرف کنند؟در حالی که جهان دیگر تمایلی به یک درگیری دیگر در افغانستان ندارد (هرچند اکنون آنها نیز دیدارهایی پنهانی با مقاماتی از کشورهای مختلف دارند).

از سوی دیگر، پرسش این است که آیا طالبان مخالف ملا هبت الله با مخالفان متعلق به دوره جمهوریت برای ایجاد نظامی که مدنظرشان است دست دوستی می دهند؟ آیا این دو گروه با حمایت جهان توانایی تغییراتی در افغانستان را دارند؟

به هر روی، ایده افغانستان پساطالبان که در مسیری از افسانه یا واقعیت بودن در تردد است نشان از آن دارد که ثبات در این کشور، هیچگاه طولانی و پایدار نبوده است و حاکمان این کشور با هر نوع نظام سیاسی نتوانسته‌اند ایده افغانستانی آرام و باثبات را تحقق بخشند.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=54573
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x