به گزارش ایراف،هشت هفته بعداز ورود تانک های ارتش سرخ به افغانستان با هدف حفظ نظام کمونیستی در این کشور کابل در روز جمعه سوم اسفند 1358 پیش قراول نخستین و به گفته مورخان بزرگترین قیام مردمی علیه اشغال شوروی بود.
شبهنگام پشتبامهای خانههای کابل صدای گرم الله اکبر در سرمای سرد اشغال شوروی به نشانه نارضایتی از حضور ارتش سرخ در افغانستان سر دادند. به گفته تاریخ نویسان قیام سوم اسفند یکی از جنبش های مدنی شهروندان کابل بود که به سرعت به چهار طرف پایتخت گسترش یافت. این قیام حتی حضور جمعی از زنان در میان تظاهرکنندگان را به همراه داشت.
برخی میگویند هرچند در روستاها مقاومتهایی علیه پیشروی شوروی در افغانستان صورت گرفته بود اما این مقاومتها پراکنده،نامنظم و با تاثیرات اندک بود.اما این قیام نخستین جرقههای جدی اعتراض علی اشغال شوروی را رقم زد.به طوری که چند هفته بعد هرات نیز در برابر سیطره ارتش سرخ قیام کرد.
اما قیام شهروندان کابل آنگونه که تاریخ روایت میکند به خاک و خون کشیده شد.شبکه تحلیلگران افغانستان در گزارشی در این باره به نقل از شاهدان این حادثه نوشته است که«در جریان برخورد تانک های شوروی با تظاهرکنندگان در نزدیکی قصر چهل ستون تنها در همان جا 72 تن کشته شدند».
این درحالی است که کاکر از تاریخ نویسان افغانستان به این شبکه گفته است که اعتراضات که به مدت 6 روز دوام یافت نزدیک به 800 تن از شهروندان کابل در این رویداد جان خود را از دست دادند.
در آن سوی این مبارزه برخلاف دستان خالی تظاهرکنندگان کابلی مقامات شوروی اعتراض را به خاک و خون کشیدند.حکایت شده است که در این روز مقامات شوروی و متحدان افغان آنها به شدت واکنش نشان دادند و از تانک ها برای سرکوب تظاهرکنندگان استفاده کردند، نبردهای خیابانی شروع شد و تظاهرکنندگان شکست های غم انگیزی را متحمل شدند.
در ادامه این سرکوب اواخر روز سوم اسفند حکومت حاکم تجمع بیش از 4 نفر را ممنوع و منع تردد شبانه را در کابل وضع کرد. دستگیری های دسته جمعی آغاز شد و تا هفته ها و ماه های بعدی ادامه یافت. به گفته مردم تعداد زیادی از این دستگیرشدگان هرگز بازنگشتند.
شاهدان عینی می گویند که در هنگام رگبار نیروهای شوروی و حاکمان کابل بسیاری جانهایشان را از دست دادند.درهمین حال مردم نتوانستن شهدا را انتقال بدهند و در مکان هایی پنهان کردند تا در زمانی مناسب آنها را دفن کنند. اما زمانی که برای دفن اجساد به محل برگشتن چیزی نیافتن و به نشانه یادبود آنها پرچم در آن مکان ها قرار دادند. به گفته این افراد گفته شده بود که با هر وسیله ای که در دست دارید از بیل و کلنگ برای مقاومت استفاده کنید.
هدایت قیام با چه کسی بود؟
اما یکی از پرسش هایی که در رابطه با این قیام وجود داشت، رهبری و سازماندهی آن بود. پاسخ های متعددی به آن داده شده است. برخی می گویند که گروه هایی مثل حرکت اسلامی از میان شیعیان و حزب اسلامی از میان سنی ها و حتی یک گروه چپی مخالف شوروی در میان سازمان دهندگان بوده اند.
از سوی دیگر روزنامه کریسچن ساینس مونیتور در تهران در ژانویه 1980 مدعی شد که محمد آصف محسنی قندهاری یکی از رهبران مذهبی تبعیدی با صدورفرمانی خواستار قیام سه روزه در کابل پایتخت افغانستان شد. این فرمان که به رویترز ارسال شد، خواستار ایجاد نظام جمهوری اسلامی در افغانستان و اخراج تمام نیروهای شوروی شد.
شبکه تحلیلگران افغانستان در پژوهشی در این رابطه در گفتگو با افراد دخیل در این قیام نوشته است که این افراد گفته اند که بخش تنظیم شده قیام کنندگان شیعیان کابل بودند که در اطراف مساجد و شوراهای محلی تجمع کرده بودند.همچنین سیدمحمدباقر مصباح زاده، در یادداشتی نوشته است که مرکز هماهنگی قیام کنندگان در خانه شخصی مربوط به حاجی سید ابراهیم قبادی در منطقه ای به نام «قلعه شهاده» قرار داشت.
اما باید گفت که این قیام که به گفته برخی وقوع آن «لو رفته بود»فراتر از آنکه چه گروهی آن را سازماندهی کرده است گفته میشود طیفهای مختلفی از مردم را به میدان اعتراض علیه سلطه شوروی بر افغانستان کشاند.
میراث قیام سوم اسفند
قیامهای تاریخی همواره با هدف خاص و میراثی متفاوت آغاز و پایان یافته است.این قیام نیز در تاریخ افغانستان به عنوان یک حرکت مدنی بزرگ در برابر اشغال شوروی ثبت شده است.هرچند سریعا سرکوب شد اما پیامدهای آن بر روند تحولات تاریخی افغانستان تاثیرگذار بود.
این قیام به عنوان نقطه عطفی در برابر اشغال شوروی بر جغرافیای افغانستان پدیدار گشت. مردم افغانستان با دستانی خالی هرچند که دکترین یا سیاست مشخصی نداشت در برابر ارتش تا دندان مسلح شوروی ایستادند. قیام مردم کابل نشان از آن داشت که ارتش سرخ برای تسلط بر افغانستان برخلاف تصور اولیه از ایجاد یک نظام نزدیک به آنها و خروج آسان از این کشور با مبارزه چریک گونه مواجه هستند.
شوروی تصور نمی کرد که حضور آنها در افغانستان مقاومت های سیاسی و مسلحانه ای را رقم بزند که ۹ سال به درازا بیانجامد که در نهایت مجور به واگذاری میدان به طرف های افغان شود و در نتیجه توافقنامه ژنو خروج قطعی خود از افغانستان را رقم بزند.