به گزارش ایراف، رسانههای پاکستان اعلام کردهاند که آمارهای ارائه شده از سوی دولت پاکستان نشان میدهد که صادرات کالا از طریق بندر گوادر دچار تغییراتی شده است که عمده مسئله به تغییر مسیرهای صادراتی افغانستان بازمیگردد.
این موضوع موجب شده است تا هفته پیش، حکومت پاکستان از طالبان بخواهد که دوباره کالاهای خود را به پاکستان ارسال کند و حتی مشوق هایی برای این کار در نظر گرفته است.
به گفته صادق خان، فرستاده ویژه پاکستان در امور افغانستان، پاکستان اقدامات جدیدی را برای تسهیل تجارت برای تاجران افغان با استفاده از بندر گوادر ارائه کرده و ضمانتهای بانکی را با تضمین های بیمه ای برای محموله های فله جایگزین کرده است.
صادق خان گفت که این تغییر به طور خاص به نفع واردات دی آمونیوم فسفات (DAP) و سایر کالاهای فله مانند گندم، شکر و کودهای شیمیایی است. وی گفت: “این اقدام به جامعه تجاری و مصرف کنندگان افغانستان کمک خواهد کرد و گامی در جهت سهولت تجارت از طریق پاکستان است.”
تعدیل الزامات تجاری، بخشی از تلاش های جاری پاکستان برای تسهیل تجارت منطقه ای و رسیدگی به چالش های پیش روی تاجران افغان است که بسیاری از آنها برای دسترسی به بازارهای بین المللی به شدت به مسیرهای ترانزیتی از طریق پاکستان متکی هستند.
افغانستان یک کشور محصور در خشکی است و به شدت به پاکستان برای تجارت و مسیرهای عرضه متکی است، زیرا بیشتر مواد غذایی و سوخت از مرز پاکستان به افغانستان می گذرد.
گوادر از بندر تجاری تا پایگاه نظامی
بندر گوادر، واقع در ایالت بلوچستان جنوب غربی پاکستان، از زمان شروع ساخت آن در اوایل دهه 2000 توجه منطقه ای و ژئوپلیتیکی را به خود جلب کرده است. این بندر که در ابتدا به عنوان یک مرکز اقتصادی متحول کننده برای پاکستان در نظر گرفته شده بود، جنجال برانگیخت و در اوایل سال 2005 ادعاها حاکی از آن بود که می تواند به عنوان یک پایگاه نظامی برای چین باشد. در حالی که اسلام آباد به طور مداوم این ادعاها را رد کرده است، اگرچه این ادعاها همچنان توسط اندیشکده های مستقر در ایالات متحده مطرح می شود.
با این شرایط این سوال مهم مطرح است که چرا این دهکده ماهیگیری ساده که به بندر تبدیل شده است همچنان توجه را به خود جلب می کند تا جایی که چین از رها کردن آن خودداری نمی کند و با وجود چالشهای اقتصادی و امنیتی ایالات متحده، چین همچنان به دنبال توسعه آن است.
جذابیت جغرافیایی گوادر
اندیشکده های مستقر در ایالات متحده اغلب توسعه گوادر را به عنوان بخشی از استراتژی «طرح قدرت» چین تفسیر می کنند. آنها استدلال می کنند که یک پایگاه دریایی بالقوه در گوادر می تواند نفوذ منطقه ای چین را افزایش دهد.
در همین حال، خود ایالات متحده در حال حاضر حضور قدرتمندی در تنگه مالاکا دارد و تمرینهای نظامی و رزمایشهای مشترکی را با شرکای محلی مانند مالزی و سنگاپور، همراه با متحدانی مانند آلمان، استرالیا و کانادا انجام میدهد. از دیدگاه چین، این نشان دهنده تسلط رقیب ژئوپلیتیکی آن بر یک خط حیاتی اقتصادی است. این پویایی چین را وادار به تقویت روابط با مالزی از طریق سرمایه گذاری های زیرساختی کرده است.
در یک رویداد فرضی درگیری، کنترل تنگه می تواند زنجیره تامین دریایی چین را به خطر بیندازد. در حالی که درگیری مستقیم بین ایالات متحده و چین بعید به نظر برسد، اما دعواهای اقتصادی بین دو کشور همچنان بالاست.
چابهار، پاسخ راهبردی هند
تنها در ۷۰ کیلومتری غرب گوادر، بندر چابهار ایران قرار دارد، چابهار دروازه استراتژیک کلیدی به افغانستان و آسیای مرکزی است که بندر گوادر و کراچی پاکستان را دور میزند.
هند سرمایه گذاری هنگفتی در چابهار کرده است و هدف آن باز کردن یک مسیر زمینی برای کالاهای هندی به آسیای مرکزی است و در عین حال بندر را به عنوان موازنه ای برای نفوذ فزاینده چین در منطقه، به ویژه در همسایه گوادر، قرار می دهد.
چابهار تنها بندر ایران است که از تحریم های آمریکا معاف شده است. این استثنا که در سال 2018 اعطا شد، توسعه بندر، اتصال راه آهن آن به افغانستان و ترانزیت کالاهای غیرتحریمی را شامل میشود.
تصمیم واشنگتن برای معافیت بندر چابهار از برخی تحریمها و اجازه سرمایهگذاری هند نشان می دهد این کشور با توسعه این بندر به خاطر رقابت با چین موافق هستند و می داند اگر هند از چابهار خارج شود چین جای آنها را نیز خواهد گرفت.
از این رو در ماه می 2024، هند یک قرارداد عملیاتی 10 ساله برای توسعه چابهار امضا کرد. علیرغم عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط ایران، کابل در اواخر فوریه اعلام کرد که ۳۵ میلیون دلار در بندر چابهار ایران سرمایه گذاری کرده است. محاصره تجارت افغانستان توسط پاکستان نیز باعث شد که کابل چابهار را بر گوادر ترجیح دهد.
از نظر جغرافیایی، چابهار و گوادر شباهت هایی دارند، اما اهداف سیاسی متفاوتی را دنبال می کنند.
هر دو بندر گوادر و چابهار به عنوان گره های حیاتی در پویایی در حال تحول تجارت جهانی و استراتژی های قدرت منطقه ای هستند.