به گزارش ایراف، در حالی که فشارهای زیادی از سوی مهاجرستیزان داخلی و خارجی بر حمایتکنندگان از اتباع افغانستانی وارد شده، برخی فعالان فضای مجازی با انجام تحقیقات گسترده، موفق به کشف پشت پردههای این موج مهاجرستیزی و انگیزههای آن شدهاند.
کشف پشت پردهها: چگونه یک جریان هدایت میشود؟
ماجرا زمانی آغاز شد که حمیدرضا احمدی، فعال توییتری، چند ماه پیش ویدئویی در مورد تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به ایران منتشر کرد. در مدت کوتاهی، صدها نفر به صفحه او هجوم برده و کامنتهای توهینآمیز و نامناسبی در زیر پستهای او در یوتیوب و توییتر منتشر کردند. نکته جالب این بود که این کامنتها در بازه زمانی خاصی منتشر شده و محتوای آنها با یکدیگر همراستا بود. این هماهنگی عجیب، حمیدرضا احمدی را به تحقیق در این زمینه واداشت.
موج سازمانیافته
احمدی با جمعآوری ۲۰۰ هزار توییت مرتبط با هشتگ #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی، موفق به تهیه گزارشی از نحوه فعالیت این گروهها و اهداف پشت پرده آنها شد. این فعال فضای مجازی با بررسی نمونههای مشابه در کشورهای دیگر، مانند انگلیس و آلمان، تفاوتهای آشکاری را در نحوه اخراج مهاجران بین ایران و این کشورها مشاهده کرد. در آمریکا، برای اخراج مهاجران مکزیکی و دیگر افراد فاقد مدارک، سازمانهای مخصوصی مانند “آیس” وجود دارند که مبالغ هنگفتی برای انجام این عملیات صرف میکنند.
طبق گزارشهای جهانی، در سالهای اخیر هزینه اخراج مهاجران در کشورهایی چون آمریکا بالغ بر ۸.۵ میلیارد دلار بوده است. در ایران نیز طبق گفته مسئولان، سالانه یک میلیون نفر باید اخراج شوند که هزینهای تقریباً مشابه با هزینههای کشورهای دیگر دارد. با این حال، بسیاری از کشورها پس از تجربه هزینههای بالا و بینتیجه بودن پروژههای اخراج، به دنبال ایجاد موجهای هدفمند و رسانهای میروند، چیزی که در نهایت میتواند به بروز پدیدهای چون فاشیسم منجر شود.
ردپای یک شبکه منسجم و غیرایرانی
نتایج تحقیقات احمدی نشان داد که ۱۸۰ هزار توییت استفادهشده از هشتگ #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی توسط تنها ۷ هزار نفر منتشر شده است و ۵۰ نفر از این افراد، یک سوم از توییتها را به اشتراک گذاشتهاند.
نکته دیگری که به چشم میآید این است که بخش قابل توجهی از این توییتها، بهویژه ۲۵ درصد آنها، در ساعتهای اولیه صبح منتشر شدهاند که این موضوع حاکی از آن است که احتمالاً تعدادی از این افراد خارج از کشور فعالیت میکنند.
نمودارهای منتشر شده توسط احمدی نیز نشان میدهند که این توییتها توسط یک شبکه سازماندهی شده و منسجم بازنشر شدهاند که این خود نشان از برنامهریزی دقیق و هدفمند در پشت این موج دارد.
نژادپرستی و پیامدهای آن برای ایران
با توجه به یافتههای تحقیقات، موج مهاجرستیزی در ایران بیشتر از آنکه خواستههای واقعی مردم باشد، یک حرکت برنامهریزی شده و هدایتشده است. این افراد نه تنها خواهان اخراج افغانها از ایران هستند، بلکه در پی ترویج نژادپرستی و جداییاندازی میان اقلیتهای مختلف در کشور هستند. به عقیده کارشناسان، این رویکرد نه تنها به مشکلات مهاجران نمیپردازد، بلکه میتواند به بحرانهای اجتماعی و سیاسی بیشتر منجر شود.
حل مشکلات اقتصادی، نه اخراج مهاجران
در نهایت، باید گفت که عصبانیت مردم از شرایط اقتصادی و تحریمها تا حدی قابل درک است، اما این عصبانیت نباید به سمت اقلیتها و مهاجران سوق داده شود. افغانستانیها نه تنها عامل تحریمها و مشکلات اقتصادی ایران نیستند، بلکه مشکلات اقتصادی کشور ناشی از عواملی پیچیدهتر است. اخراج اتباع افغانستانی هیچ راهحلی برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران نخواهد بود و در واقع، چنین سیاستهایی میتواند تورم و مشکلات بیشتری ایجاد کند.
نتیجه
موج مهاجرستیزی که امروز در ایران مشاهده میشود، یک پدیده برنامهریزیشده است که پشت آن یک جریان خاص قرار دارد. آنچه که ضروری است، بررسی دقیقتر این جریانات و آگاهسازی افکار عمومی است تا مردم از حقیقت ماجرا آگاه شوند. نژادپرستی و دشمنی با مهاجران تنها به بحرانهای اجتماعی دامن میزند و باید برای بهبود وضعیت اقتصادی، به اصلاحات اساسی در سیاستهای اقتصادی و اجتماعی پرداخته شود.