توطئه ژئوپلیتیکی آمریکا علیه ایران، روسیه و چین در آب‌های آسیای میانه

به گزارش ایراف، کاسپین پست در یک یادداشت تحلیلی با عنوان «چگونه ایالات متحده نفوذ خود را از طریق سیردریا و آمودریا گسترش می دهد» نوشته است: آسیای مرکزی مدتهاست صحنه رقابتهای ژئوپلیتیکی بر سر منابع بوده است. اگر نفت و گاز در گذشته قوانین را دیکته می کردند، اکنون آب در مرکز توجه قرار گرفته است. دو رودخانه بزرگ منطقه، آمودریا و سیر دریا، به کانون توجه شدید ایالات متحده تبدیل شده اند، که به طور فعال در مدیریت آب منطقه ای از طریق آژانس توسعه بین المللی خود( USAID) شرکت می کند.

 این تحلیل می افزاید این طرح‌ها که به عنوان پروژه‌های زیست‌محیطی و بشردوستانه ارائه می‌شوند،در واقع با هدف به دست آوردن کنترل بر جریان‌های استراتژیک آب هستند. به عنوان مثال، ایالات متحده در حال حاضر برنامه هایی را در حوزه سیر دریا اجرا می کند و به دنبال ایجاد جای پایی در آمودریا از طریق ساخت کانال قوش تپه در افغانستان است.

در همین حال این سؤال را ایجاد می کند که آیا این اقدامات با تمایل به کمک به منطقه انجام می شود یا تلاشی برای تقویت نفوذ ایالات متحده و در عین حال تضعیف مواضع روسیه، چین و ایران ؟

رویکردهای متفاوت به مصرف آب

در ادامه آمده است که مسائل مربوط به انرژی آب بین کشورهای پایین دست و بالادست در آسیای مرکزی ناشی از رویکردهای متفاوت در استفاده از منابع آب است.

این یادداشت به نقل از تحلیلگران آورده است که کشورهای پایین دستی حق خود را برای استفاده از آبی که به طور طبیعی یا از طریق کانال‌های مصنوعی کشورهای بالادست جریان می‌یابد، تاکید می‌کنند و بر تعهد این کشورها به حفظ حجم آب توافق شده و پرهیز از اقدامات مضر برای استفاده‌کنندگان پایین دست تاکید می‌کنند.

برعکس، کشورهای بالادست آب را به عنوان یک دارایی ملی یا دارایی دولتی می دانند که باید جبران شود.

به گفته تحلیلگران : «در حال حاضر، مذاکرات انرژی آب در آسیای مرکزی نسبتاً سازنده پیش می رود.کشورها بر روی راه حل های منطقی برای این موضوع طولانی مدت، از جمله گنجاندن بالقوه افغانستان در گفتگوها متمرکز شده اند. ایجاد گفت و گو که به دسترسی کشورهای پایین دست به حجم کافی آب احترام می گذارد و در عین حال حقوق کشورهای بالادست برای غرامت منابع آب را به رسمیت می شناسد، بسیار مهم است. از طریق منابع انرژی یا سایر کالاها، کشورها می توانند از فن آوری های آبیاری مدرن و کم مصرف استفاده کنند.

کنترل بر سیر دریا: قدم اول

در ادامه این تحلیل آمده است که سیردریا که در قرقیزستان، ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان امتداد می یابد، اکنون به سکویی برای استراتژی های آمریکا تبدیل شده است.

آژانس توسعه بین المللی آمریکا از طریق برنامه هایی مانند “پروژه آب و محیط زیست منطقه ای” خود را به عنوان ضامن “امنیت آب” معرفی می کند. هدف این پروژه ها تقویت ظرفیت های منطقه ای است، اما مدیریت جریان آب به طور موثر توسط کارشناسان آمریکایی انجام می شود.

بر اساس اطلاعات رسمی این آژانس، این برنامه ها طیف وسیعی از فعالیت ها، از احیای محیط زیست تا نظارت بر تعادل آب را در بر می گیرد. با این حال، کارشناسان استدلال می کنند که ایالات متحده از این تلاش ها برای به دست آوردن اهرم فشار بر سیاست های منطقه ای استفاده می کند.

چالش های منابع آب-انرژی در آسیای مرکزی از مسائل محلی به یک معضل منطقه ای تبدیل شده است. پرداختن به آب و انرژی به طور جداگانه عملی نیست. زیرا سیر دریا و آمودریا، هر دو هسته سیستم انرژی و آبیاری در آسیای مرکزی را تشکیل می دهند.

انرژی و آبیاری: تعادل از دست رفته

به گفته کاری بکوف، رئیس سابق موسسه مطالعات مشکلات آب و منابع انرژی آبی در آسیای مرکزی قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایستگاه های برق آبی منطقه در حالت آبیاری کار می کردند و نیازهای تابستانی ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان را تامین می کردند. با این حال، تغییر به یک مدل متمرکز بر انرژی، تولید برق در پاییز و زمستان را در اولویت قرار داد و تضاد منافع را ایجاد کرد. آب مورد نیاز کشاورزی در تابستان اکنون برای تولید برق در زمستان استفاده می شود.

این کارشناس خاطرنشان می کند: تجمع آب در پایین دست منجر به تبخیر و جذب در خاک و ماسه ها می شود و در نتیجه حجم آب ورودی به دریای آرال به شدت کاهش یافته و مشکلات اکولوژیکی و اجتماعی منطقه را تشدید می کند.

پیشنهاد:   اغاز روند توزیع زمین برای صنعت‌کاران افغان تا سه ماه آینده

آمودریا و کانال قوش تپه: یک هدف جدید

تحلیل می افزاید دومین رودخانه بزرگ منطقه، آمودریا، به کانون بعدی تبدیل شده است. در افغانستان، ساخت کانال قوش تپه آغاز شده است که برای آبیاری بیش از یک میلیون جریب زمین و مصرف سالانه 13 میلیارد متر مکعب آب طراحی شده است.

کارشناسان می گویند که منابع آبی افغانستان سالانه 70 میلیارد متر مکعب است که تنها 20 درصد آن در داخل کشور مصرف می شود و 80 درصد مابقی به ایران، پاکستان و آسیای میانه سرازیر می شود. در دهه‌های اخیر، افغانستان چندین مخزن و سد بزرگ بر روی رودخانه هیرمند ساخته است که باعث ایجاد اختلافات با ایران شده است.

بر اساس تحلیل نشنال اینترست، این پروژه می تواند تعادل آب در آسیای مرکزی را به شدت تغییر دهد. بیشترین تأثیر آن را کشورهای پایین دستی مانند ترکمنستان و ازبکستان خواهند داشت. کارشناسان هشدار می دهند که بدون توافق چندجانبه بین کشورهای منطقه، این پروژه خطرات زیست محیطی و اجتماعی قابل توجهی را به همراه دارد.

ایالات متحده از طریق بانک های بین المللی و مکانیسم های دیپلماتیک از پروژه قوش تپه حمایت می کند، اما به نظر می رسد هدف اصلی آن استفاده از کانال برای تقویت نفوذ منطقه ای خود باشد.

این ابتکار راهبردی به واشنگتن اجازه می دهد تا منابع آب را مدیریت کند، رقبای خود مانند چین، روسیه و ایران را تضعیف کند و بر فرآیندهای منطقه ای کنترل داشته باشد.

جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیک و امنیت منطقه‌ای

در همین رابطه به نظر می رسد کمک مالی آمریکا از طریق آژانس توسعه بین المللی خود، به مبلغ 600 میلیون دلار، بخشی از یک استراتژی گسترده تر است:

1. کنترل بر منابع آب: پروژه های زیرساختی مانند این، ایالات متحده را قادر می سازد تا بر کشورهای آسیای مرکزی وابسته به رودخانه های فرامرزی تأثیر بگذارد.

2. اهرم فشار دیپلماتیک: بودجه به واشنگتن توانایی دستکاری در روابط و تصمیمات منطقه ای را می دهد.

3. ارتقای تصویر در میان افغان ها: کمک های بشردوستانه به نرم شدن درک سیاست های ایالات متحده، علیرغم دارایی های مسدود شده افغانستان، کمک می کند.

همانطور که کامول الدین ربیموف، تحلیلگر سیاسی ازبکستان خاطرنشان می کند، “قوش تپه فقط یک کانال نیست، بلکه یک ابزار ژئوپلیتیکی است. ساخت آن امنیت آب منطقه ای را تهدید می کند و آسیای مرکزی را به میدانی برای نفوذ خارجی تبدیل می کند.”

به اعتقاد تحلیلگران نتیجه عوامل خارجی درگیری های منطقه ای را تشدید می کنند. نهادهایی مانندآژانس توسعه بین المللی و بانک جهانی اغلب منافع خارجی را بر تعادل منطقه ای اولویت می دهند.

در همین رابطه به گفته تحلیلگران برای حل چالس موجود،راه حل های سیستمی مورد نیاز است. برای مقابله با این چالش ها، کارشناسان پیشنهاد می کنند:

1. تجزیه و تحلیل جامع مصرف آب از کشورهای بالادست به مناطق پایین دست.

2. سرمایه گذاری در مخازن مدرن برای به حداقل رساندن تبخیر.

3. راهبرد منطقه ای واحد برای توزیع آب و انرژی.

بدون چنین اقداماتی، چالش های انرژی آب همچنان به درگیری ها دامن می زند و مانع توسعه می شود.

زمینه دارایی های مسدود شده افغانستان

پس از قدرت گرفتن مجدد طالبان در اوت 2021، ایالات متحده 7 میلیارد دلار از دارایی های بانک مرکزی افغانستان را مسدود کرد. با این حال، واشنگتن به تأمین مالی پروژه ها از طریق آژانس توسعه بین المللی و سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل ادامه می دهد.

این یک تصویر متناقض ایجاد می کند: از یک سو، ایالات متحده عدم به رسمیت شناختن طالبان را اعلام می کند. از سوی دیگر، به طور غیرمستقیم از طریق اهرم های اقتصادی با آنها درگیر می شود. واشنگتن حکومت افغانستان را بر اساس شرایط خود و برای منافع خود مورد انتقاد قرار می دهد و از آن حمایت می کند.

امنیت آب یا تاکتیک فشار؟

ایالات متحده به طور مکرر از اصطلاح “امنیت آب” استفاده می کند و بر اهمیت یک رویکرد جامع برای مدیریت منابع تاکید می کند. با این حال، هرگونه اشاره به سناریوهای جایگزین، مانند همکاری با چین، روسیه یا ایران، به طور سیستماتیک منتفی است.

این نشان می دهد که در پشت نمای نیات والا، جاه طلبی های ژئوپلیتیکی نهفته است. تحلیلگران آمریکایی آشکارا می گویند که مدیریت منابع آب برای «شکوفایی منطقه» ضروری است. با این حال، همانطور که نشنال اینترست اشاره شده است، ذینفع اصلی همچنان واشنگتن است.

پیشنهاد:   طرح حمله تروریستی داعش در مسکو خنثی شد

در همین راستا باید گفت که کمک مالی برای کانال قوش تپه از طریق آژانس توسعه بین المللی- تقریباً 600 میلیون دلار – بخشی از استراتژی منطقه ای گسترده تر ایالات متحده را تشکیل می دهد:

  1. 1. کنترل بر منابع آب: پروژه های زیرساختی به ایالات متحده اجازه می دهد تا بر کشورهای آسیای مرکزی متکی به رودخانه های فرامرزی اعمال نفوذ کند.
  2. 2. ایجاد اهرم: حمایت مالی واشنگتن را قادر می سازد تا طالبان را تحت فشار قرار دهد و روابط میان کشورهای منطقه مانند ازبکستان و ترکمنستان را که در مورد پروژه قوش تپه ابراز نگرانی کرده اند، دستکاری کند.
  3. 3. بهبود تصویر ایالات متحده در میان افغان ها: ادامه کمک های بشردوستانه کمک می کند تا درک سیاست های ایالات متحده در میان مردم افغانستان، با وجود دارایی های مسدود شده، کاهش یابد.

همانطور که کامول الدین ربیموف، تحلیلگر سیاسی برجسته ازبکستان می گوید: “کانال قوش تپه نه تنها یک آبراه بلکه ابزاری برای مانورهای ژئوپلیتیکی است. ساخت آن امنیت آبی منطقه را به خطر می اندازد و آسیای مرکزی را به عنوان صحنه ای برای نفوذ خارجی قرار می دهد.”

به گفته کاریبکوف، عوامل خارجی درگیری های منطقه ای را تشدید می کند. به عنوان مثال، موسسات ایالات متحده مانند بانک جهانی و  آژانس توسعه بین المللی به طور فعال از پروژه هایی مانند ساخت نیروگاه برق آبی کامباراتا-1 (تامین مالی مطالعات امکان سنجی و سایر الزامات جزئی) و خط انتقال برق CASA-1000 (که قبلاً در قرقیزستان تکمیل شده است) حمایت می کنند.

با این حال، سازمان های مالی بین المللی همیشه توازن منافع را در میان کشورهای منطقه در نظر نمی گیرند. این امر به برنامه هایی با هدف نجات دریای آرال که بازیگران خارجی اغلب برای ایجاد اختلاف بین کشورهای آسیای مرکزی از آن استفاده می کنند، گسترش می یابد.

کسی که آب را کنترل می کند، منطقه را کنترل می کند

نقش فزاینده ایالات متحده در مدیریت منابع آب خطرات ایجاد پیامدهای مهمی از جمله افزایش تنش ها در میان کشورهای منطقه، بلایای زیست محیطی و حتی درگیری های اجتماعی را به دنبال دارد.

تجربه تاریخی آسیای مرکزی نشان می دهد که کشورها می توانند به طور مستقل به توافقاتی دست یابند. با این حال، جاه طلبی های ژئوپلیتیکی بازیگران خارجی مانند ایالات متحده این پتانسیل را تضعیف می کند.

چه کسی آب آسیای مرکزی را کنترل خواهد کرد؟ پاسخ همچنان نامشخص است، اما توازن قدرت منطقه به طور فزاینده ای به سمت بازیگران خارجی متمایل می شود و ثبات و حاکمیت را به خطر می اندازد.

هنری کیسینجر گفت: «کسانی که منابع آب را کنترل می کنند، نه تنها زمین، بلکه آینده کشورها را نیز کنترل می کنند.

نیاز به راه حل های سیستمی

نیازمند یک رویکرد جامع برای مدیریت منابع آب و انرژی است. ضروری است که:

1. مصرف فعلی آب از کشورهای بالادست مانند افغانستان، تاجیکستان و قرقیزستان تا کشورهای پایین دست را تجزیه و تحلیل کنید.

2. سرمایه گذاری در ساخت مخازن مدرن در مناطق کوهستانی، جایی که دمای پایین تبخیر را به حداقل می رساند.

3. توسعه یک استراتژی منطقه ای واحد که شامل توزیع عادلانه آب و انرژی باشد.

کنترل آب در آسیای مرکزی به ابزار فشار ژئوپلیتیک تبدیل شده است. تلاش های آمریکا برای مدیریت سیر دریا و آمودریا، تحت عنوان اهداف بشردوستانه، در نهایت حاکمیت کشورهای منطقه را تهدید می کند.

کوچینز، تحلیلگر سیاسی، خاطرنشان کرد: «منابع آب نه تنها منبع حیات هستند، بلکه ابزاری برای قدرت هستند که قادر به ترسیم مجدد نقشه های سیاسی هستند.مسئله کنترل آب یک چالش اکولوژیکی و سیاسی است.

آسیای مرکزی با وظیفه فوری ایجاد توازن در منافع منطقه ای و جلوگیری از تبدیل شدن آب به ابزار سلطه خارجی روبروست.

بنابراین، حمایت ایالات متحده از کانال قوش تپا ممکن است به اندازه کمک به افغانستان نباشد که در مورد گسترش نفوذ آن در آسیای مرکزی باشد. ایالات متحده از منابع آب برای تعیین شرایط و شکل دادن به پویایی های منطقه استفاده می کند – یک حرکت استراتژیک دیگر که با منافع بلندمدت واشنگتن در اوراسیا هماهنگ است.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=46483
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها