به گزارش ایراف، از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی میتوان به حمایت از گروههای مقاومت و جنبشهای آزادیبخش مسلمان اشاره کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بازوی توانمند نظام با تشکیل نیروی قدس، این وظیفه خطیر را به عهده گرفت و با تشکیل این نیرو به حمایت از گروههای مقاومت جهادی و جنبشهای آزادیبخش منطقه از جمله افغانستان پرداخت.
همکاری و حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با مردم افغانستان با نقش برجسته شهید سلیمانی در مبارزه با ارتش سرخ شوروی سابق و گروهکهای تروریستی پررنگتر شد و برکات فراوانی را برای ملت مجاهد افغانستان به ارمغان آورد.
سردار سلیمانی سالها قبل، زمانی که گروهکی بهنام داعش وجود نداشت و هنوز نام و چهره او بهعنوان یک فرمانده بزرگ نظامی در رسانهها مطرح نشده بود بهعنوان یکی از فرماندهان عالیرتبه سپاه قدس در جریان مبارزات مردم و گروههای جهادی افغانستان علیه استکبار و به خصوص گروههای افراطی در این کشور منشأ خدمات شایانی بود.
با حمله خونین اتحاد جماهیر شوروی سابق که بیش از یک میلیون کشته و نزدیک به پنج میلیون مهاجر و آواره بر جای گذاشت، مردم افغانستان مجبور شدند که در برابر آنان قیام و جهاد کنند و در این میان، جمهوری اسلامی ایران نیز از باب اخوت و برادری و فرهنگ مشترک و… همکاریهای گسترده و وسیعی با نیروهای جهادی نمود و در سنگرهای مختلف در شمال، جنوب و مرکز افغانستان در کنار مجاهدان اعم از شیعه و سنی ایستاد و حمایت کرد.
زمانی که جنگ در افغانستان شدت گرفته بود برهانالدین ربانی؛ رئیسجمهور وقت افغانستان از ایران درخواست کمک کرد و شهید سلیمانی در نیمه دوم دهه ۷۰ شمسی به کمک دولت اسلامی افغانستان شتافت و علاوه بر همفکری و راهنمایی، کمکهای اقتصادی و تسلیحاتی فراوانی کرد و در کنار این همه خدمات، جبهه مقاومت را ساماندهی کرد که نتیجه و برآیند تلاشهای مدبرانه وی، اتحاد و انسجام فرماندهان و چهرههای مبارز افغانستانی همچون شهید احمدشاه مسعود، اسماعیل خان، محقق و… در کنار یکدیگر بود و همین امر موجب شد که به صورت هماهنگ عمل کنند و دشمن را از پا درآورند. 1
سردار شهید قاسم سلیمانی که از همان ابتدا توجه خاصی به همسایه شرقی ایران داشت، با سرنگونی نظام تحت حمایت شوروی و پیروزی مجاهدین، رفت و آمد به مناطق مختلف افغانستان را شروع کرد؛ اما طولی نکشید که طالبان بر بخش اعظم کشور چیره شد و سپاه قدس، تحت فرمان سردار سلیمانی، از جناح مقاومت به رهبری احمدشاه مسعود حمایت کرد. با سقوط کابل به دست طالبان، مرکز مقاومت در شمال افغانستان در ولایت استراتژیک پنجشیر شکل گرفت و سلیمانی همراه باثبات مجاهدین بود.
در واقع، رابطه نزدیک ایران و جنبشهای مقاومت افغانستان به سال ۱۹۷۹ بازمیگردد، یعنی زمانی که افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی اشغال شد. برای پس زدن اشغال روسیه، تمامی گروههای جنبش مقاومت افغانستان با حمایت ایران و بدون توجه به اعتقادات خود، در مبارزه برای آزادی سرزمین مادریشان متحد باقی ماندند.2
در آن زمان، همکاریهای گستردهای بین تهران و نیروهای مقاومت افغانستان صورت گرفت؛ اما پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی، جنگ داخلی تلخی در افغانستان بین متحدین سابق درگرفت. در این دوران و از دل ظهور رقابتهای ناخوشایند و ضربه زننده به ملت افغانستان، سازمانهای تروریستی یعنی القاعده و طالبان با حمایت دلارهای نفتی عربستان و سازمان سیا رشد کردند.
ایران با چشمانداز نابودی کامل بازیگران خارجی و مداخله آنها در منطقه، در کنار مردم افغانستان ایستاد تا بقای کشورشان را تضمین کند. در این میان سردار سلیمانی یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها بود.
سردار سلیمانی در سال ۱۹۹۷ که مصادف با دوره مصیبت بزرگ در افغانستان بود، مسئولیت و منصب خود به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را آغاز کرد؛ اما در سال ۱۹۹۹، زمانی که گزارش شد طالبان در آستانه غلبه بر کل افغانستان هستند، سردار سلیمانی به کمک افغانستان شتافت. حاج قاسم سلیمانی به دلیل شناخت عمیقی که از افغانستان و معادلات سیاسی آن داشت، پناه و پشتیبان رهبران افغانستانی مانند احمدشاه مسعود بود.
پس از آن، با ظهور داعش در عراق و همسایگی سوریه، گزارش ها حاکی از «بیعت» چند تروریست متعصب در مرزهای جنوبی افغانستان با ابوبکر البغدادی؛ سرکرده بدنام داعش بود؛ اما در این مقطع تاریخی، سردار سلیمانی به افغانها کمک کرد تا اختلافات خود را کنار گذاشته و صفوف خود را علیه دشمن مشترکشان، یعنی داعش متحد کنند.
او کمک زیادی به حفظ روحیه جنگجویان افغان برای از سرگیری جنگ مقدس خود علیه تروریستهای مورد حمایت آمریکا کرد. در اینجا، سردار سلیمانی استراتژی پیچیدهای را برای جذب داوطلبان افغان و به منظور ایجاد یک نیروی شبه نظامی قوی ضد داعش به نام «تیپ فاطمیون» اتخاذ کرد.
شهید سلیمانی فراتر از مرزهای ایران نقشی کلیدی در ثبات و امنیت منطقه داشته و همواره در بلاد اسلامی از مجاهدین و محور مقاومت حمایت و پشتیبانی میکرد و با حضور فیزیکی و فکری و حمایتهای مادی و معنوی خویش بستر پیروزی را برای آنان هموار میساخت و همین امر نیز موجب دشمنی استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل و برخی از کشورهای فریب خورده منطقهای با وی گردید، تا اینکه دشمن به زعم باطل خویش فکر کرد با شهادت وی میتواند راه و روش و مکتب او را از بین ببرد. از اینرو اقدام به ترور ناجوانمردانه و غیرانسانی وی گرفت؛ اما بعد از شهادت و خروش عظیم مسلمانان و اتحاد هرچه بیشتر و مصممتر شدن محور مقاومت، کام قاتلانش تلخ گردید و مطمئناً این تلخی تا ریشهکنی آنان ادامه خواهد داشت.
1 -https://farsnews.ir/FarsNews/16097430920008303141 –
2- https://kelkein.com/100322-