آمریکا به دنبال بازیابی نفوذ در افغانستان برای فشار به ایران است

به گزارش ایراف؛ به ابتکار انجمن علمی جغرافیا دانشگاه تهران، نشست تخصصی “افغانستان و چرایی اهمیت ژئوپلیتیکی آن برای ایران” در دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست دکتر اشکان پیرزاده، پژوهشگر سیاست خارجی و مسائل راهبردی، به تحلیل جایگاه ژئوپلیتیک افغانستان و تأثیر آن بر معادلات منطقه‌ای پرداخت.

موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان

افغانستان به عنوان سرزمینی که از آن با عنوان “هارتلند آسیا” یا “چهارراه آسیا” یاد می‌شود، همواره نقشی محوری در معادلات ژئوپلیتیک منطقه‌ای و جهانی ایفا کرده است. موقعیت راهبردی این کشور در نقطه اتصال سه منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوب آسیا، آن را به صحنه رقابت و درگیری قدرت‌های بزرگ تبدیل کرده است. تاریخ معاصر افغانستان گواه شکست قدرت‌های بزرگی چون بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و اخیراً ایالات متحده آمریکا در این سرزمین است، به گونه‌ای که از آن به عنوان “گورستان امپراتوری‌ها” یاد می‌شود.

در شرایط کنونی و پس از خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان، به نظر می‌رسد واشنگتن در تلاش است تا در دوره احتمالی ریاست جمهوری ترامپ، حضور مجدد و فعال‌تری در این کشور داشته باشد. این رویکرد بخشی از راهبرد کلان‌تر آمریکا برای ترمیم هژمونی خود در منطقه و استفاده از افغانستان به عنوان اهرم فشار علیه رقبای منطقه‌ای خود، به‌ویژه ایران و چین است. تحلیلگران معتقدند آمریکا از بی‌ثباتی در افغانستان به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود بهره می‌برد و در صورت عدم همراهی طالبان با سیاست‌های واشنگتن، احتمال رویارویی مجدد با این گروه دور از ذهن نیست.

 ایران و افغانستان

جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه غربی افغانستان، با چالش‌ها و فرصت‌های متعددی در تعامل با این کشور روبروست. مرز طولانی مشترک، حضور میلیون‌ها مهاجر افغانستانی در ایران، مسائل امنیتی مشترک از جمله مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، و همچنین فرصت‌های اقتصادی و ترانزیتی، از جمله مهمترین حوزه‌های تعامل دو کشور است. در این راستا، انتصاب نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان در دولت سیزدهم، نشان‌دهنده اهمیت راهبردی این کشور در سیاست خارجی ایران است.

پیشنهاد:   ۳ انگیزه مهم روسیه برای گام‌های بلند به سوی افغانستان

افغانستان بی‌ثبات مطلوب آمریکاست

رفتار ایالات متحده در قبال افغانستان، به‌ویژه در جریان مذاکرات دوحه، بی‌اعتمادی به سیاست‌های آمریکا را برای هر ناظر هوشمندی آشکار می‌سازد. آمریکا در حالی مذاکرات با طالبان را آغاز کرد و به توافق با این گروه رسید که دولت قانونی و غرب‌گرای افغانستان را، علی‌رغم سال‌ها همراهی با سیاست‌های واشنگتن، به سادگی کنار گذاشت.

به نظر می‌رسد راهبرد آمریکا در افغانستان بر مبنای حفظ بی‌ثباتی کنترل‌شده استوار است. واشنگتن تلاش می‌کند از موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان به عنوان اهرم فشار علیه رقبای منطقه‌ای خود، به‌ویژه چین و ایران، بهره‌برداری کند. در این راستا، آمریکا به دنبال مدیریت گروه طالبان در جهت منافع خود است و در صورت عدم همراهی این گروه، احتمال رویارویی مجدد با آن را منتفی نمی‌داند.

در مقابل، رهبران کنونی افغانستان همواره تأکید می‌کنند که اجازه نخواهند داد خاک این کشور به پایگاهی برای تهدید همسایگان تبدیل شود، زیرا آگاهند که نقض این تعهد می‌تواند چالش‌های جدی برای حاکمیت آنها ایجاد کند.

ایران و طالبان

پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و با توجه به اهمیت راهبردی تحولات این کشور برای جمهوری اسلامی ایران، دولت سیزدهم با انتصاب نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان، گامی مهم در جهت مدیریت یکپارچه روابط با این کشور برداشت. این تصمیم به ایجاد فرماندهی واحد و متمرکز در مواجهه با مسائل افغانستان منجر شد که تحت نظارت مستقیم رئیس جمهور، به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس قوه مجریه، عمل می‌کند. این ساختار جدید به کشور امکان می‌دهد نسبت به تحولات گسترده افغانستان واکنش‌های به‌هنگام و موثری داشته باشد.

پیشنهاد:   منظور پشتین: از دولت حاکم کنونی افغانستان می‌خواهیم که ممنوعیت تحصیل زنان را برطرف کند

خوشبختانه در دوره اخیر، روابط ایران و افغانستان از چالش‌های جدی به دور بوده و مدیریت موفقی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی صورت گرفته است. دستاوردهای ملموس این رویکرد را می‌توان در پرداخت بیش از نیمی از حقابه ایران در سال گذشته و رشد چشمگیر فعالیت‌های تجاری و اقتصادی مشاهده کرد. این در حالی است که پاکستان، دیگر همسایه افغانستان، با چالش‌های جدی در روابط خود با طالبان مواجه است، به طوری که این تنش‌ها در حوزه‌های مرزی و امنیتی حتی به درگیری‌های نظامی نیز کشیده شده است.

چابهار و افغانستان

مقامات افغانستان در بازدید از بندر چابهار، این بندر استراتژیک را فرصتی مطلوب برای سرمایه‌گذاری و توسعه مراودات تجاری کشورشان ارزیابی کردند. چابهار که با سرمایه‌گذاری قابل توجه هند توسعه یافته، به رقیبی جدی برای بندر گوادر پاکستان تبدیل شده است. در این میان، مخالفت پاکستان با توسعه بندر چابهار، با توجه به رقابت‌های ژئوپلیتیک منطقه‌ای، امری قابل پیش‌بینی است. این رقابت بندری بازتاب‌دهنده پیچیدگی معادلات راهبردی در منطقه و تلاش کشورها برای تقویت موقعیت ژئواکونومیک خود است.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=45323
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها