دیوارهای مرزی؛ چاره‌ای برای چالش‌های جهانی یا توهم امنیت؟

به گزارش ایراف، در اواخر سال 2021، پارلمان لهستان ساخت حصارهای سیم خاردار در امتداد مرز خود با بلاروس را تصویب کرد، فرماندار تگزاس بخش‌هایی از موانع فولادی 30 فوتی در نزدیکی مکزیک را با بودجه دولتی و خصوصی افتتاح کرد و اسرائیل یک «دیوار آهنی» زیرزمینی مجهز به حسگرها را در لبه مرز خود با غزه تکمیل کرد. تقریباً در همان زمان، ترکیه دیوار سنگی خود را در مرز ایران تقویت کرد، در حالی که یونان یک دیوار فولادی 25 مایلی را تکمیل کرد که خود را از ترکیه جدا می‌کرد و برنامه‌هایی برای درخواست حمایت از اتحادیه اروپا برای اضافه کردن بخش‌های بیشتر انجام داد.

هفتاد و چهار دیوار مرزی در سرتاسر جهان وجود دارد که بیشتر آنها در دو دهه گذشته ساخته شده اند. حداقل 15 دیوار دیگر نیز در مراحلی از برنامه ریزی هستند.

بخش بزرگی از این دیوارها، به ویژه دیوارهای جدید، برای جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی طراحی شده اند، اگرچه کاملاً در این زمینه مؤثر نبوده اند. اما دیوارها همچنین می توانند میراث دفاعی در زمان جنگ را نشان دهند، به توقف قاچاق کمک کنند و به دنبال جلوگیری از حملات تروریستی باشند.

در حالی که ایده موانع بین کشورها قرن ها قدمت دارد، این پدیده مقیاسی بی سابقه در تاریخ پیدا کرده است. زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان رسید، کمتر از پنج دیوار مرزی در سطح جهان وجود داشت، و در فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد، کمتر از دوازده دیوار مرزی وجود داشت که به نظر می رسید پیروزی دموکراسی را نشان می داد و منسوخ شدن مرزها را به نفع عصر سرمایه داری و لیبرالیسم گسترده پیش بینی می کرد.

مرزگاهی اوقات به عنوان خطوط صرف بین دو دولت مستقل دیده می شود، گاهی اوقات حتی به وضوح مشخص نشده است، مرزها قبلا تا حدودی (البته نه همیشه) انعطاف پذیرتر و نفوذپذیرتر از امروز بودند. این امر به ویژه در دوران پس از جنگ سرد صادق بود.

عمر کم ایده دهکده جهانی و بازگشت به سوی قلمروسازی مجدد جهان

با این حال، تکامل پس از جنگ سرد به سمت یک دهکده جهانی، توهمی بود که تنها یک دهه به طول انجامید. قلمروسازی مجدد جهان و ترسیم‌های آن بازگشتی دوباره به خود گرفت، و در سال‌های پس از آن، مرزها به تدریج مشخص‌تر و همچنین سخت‌تر ، مستحکم تر و زره پوش تر شدند.

آنها به نمادهایی از استقرار دولت ها در پشت باروهایی تبدیل شده اند که برای مقابله با تهدیدات نامتقارن، غیر متعارف و جهانی از جمله جریان های ناخواسته طراحی شده اند.

زمانی که ظاهراً قدیمی شدند، دیوارها به تدریج به راه حل هایی عادی برای تنش های ژئوپلیتیکی و راه حل هایی برای بی ثباتی ایجاد شده توسط یک سیستم بین المللی نامتعادل تبدیل شدند.

 اولین دیواری که تصور می شود برای تعیین مرزهای سرزمینی (به جای باروی اطراف شهر) ساخته شده است، دیوار 250 کیلومتری شاه سومری شولگی اور است که در حدود سال 2038 قبل از میلاد بین رودهای دجله و فرات برای جلوگیری از تهاجمات آموری ها ساخته شد. .

دیوار بزرگ گرگان متعلق به دوره ساسانیان (که به سیستم دفاعی مار سرخ نیز معروف است) بین سال‌های ۴۲۰ تا ۵۳۰ پس از میلاد در شمال ایران کنونی ساخته شد.

Dannevirke دانمارکی در سراسر شبه جزیره یوتلند در حدود قرن نهم ساخته شد. اردو سونگبو و ایای بنین، در نیجریه، مربوط به سال های 800 تا 1000 است.

Genkō Bōrui که هفت قرن پیش در ژاپن ساخته شد، یک دیوار سنگی 20 کیلومتری در امتداد خلیج هاکاتا بود که برای متوقف کردن نیروهای مهاجم مغول طراحی شده بود.

 دیوارهای سیلزی قرن پانزدهم از بخش هایی از لهستان فعلی می گذرد. و دیوارهای متعدد چین، که در زمان سلسله مینگ (1368 تا 1644) آغاز شد، چندین صد سال ساخت را در بر گرفت.

هنوز بحث هایی در مورد عملکرد این دیوارهای تاریخی وجود دارد، این که آیا آنها فیلترهای استراتژیک یا جمعیتی بودند که به منظور اثبات عظمت یک امپراتوری یا تضمین دفاع از آن ساخته شده بودند.

 اما آنچه واضح است این است که این ایده خود یک ایده قدیمی است. در طول قرن بیستم، جدا از پرده آهنین، مجموعه ای از دیوارهای دفاعی از جمله خط ماژینو، دیوار آلپ و دیوار اقیانوس اطلس قبل یا در طول جنگ جهانی دوم در اروپا ساخته شد.

همچنین دیوارهای استعماری از جمله خط موریس در الجزایر، دیوارهای اشغالی مانند خط بار لو در امتداد کانال سوئز و دیوارهای تعیین حدود مانند خط سبز (آتیلا) در قبرس وجود داشت.

به نظر می رسید که پایان جنگ سرد و فروپاشی دیوار برلین، پایان جهانی را که حول مرزها و قلمروهای ایالتی مشخص شده بود، تأیید می کرد.

 در واقع، سرعت فزاینده جهانی شدن (که در اینجا به عنوان تشدید و تراکم جریان های جهانی، اعم از مردم، کالاها یا سرمایه ها درک می شود) در دهه بعد به روایتی دامن زد که به سرعت به سوی جهانی بدون مرز یا حاکمیت اشاره کرد.

 شاید هیچ موردی بیشتر از اتحادیه اروپا و به ویژه منطقه شنگن که جنبش بین المللی به طور فزاینده ای بدون وقفه شد، گویای این روند نبود. در این دیدگاه، تحرک پول، کالا و در نهایت افراد به هسته اصلی سیستم جهانی تبدیل شد. به نظر می‌رسید که دیوارها کهن الگوهایی از بی‌حرکتی و ثابت ماندن بودند، متعلق به دوران گذشته.

نقش محوری مرزها در روابط بین الملل و سیاست داخلی کشورها

با این حال، دیوارها به طور کامل از صحنه ژئوپلیتیک ناپدید نشدند. و از آغاز قرن بیست و یکم و حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، مرزها بازگشته اند تا نقشی محوری در روابط بین الملل و سیاست داخلی ایفا کنند.

مرزها ضخیم‌تر شده‌اند، گاهی اوقات به خوبی در بالای مرز و فراتر از آن امتداد می‌یابند، که نمونه آن احیای سیاستی از سوی واشنگتن است که برگرفته از مقررات سال 1953 است که به گمرکات و حفاظت از مرزهای ایالات متحده (CBP) اجازه می‌دهد تا با قدرت‌های خارق‌العاده در فاصله 100 مایلی هر زمینی فعالیت کنند. یا مرز دریایی که شامل منطقه ای است که تقریباً دو سوم جمعیت ایالات متحده در آن زندگی می کنند.

پیشنهاد:   افزایش هماهنگی با پاکستان در مبارزه با تروریست‌ها و کنترل مرز

 مرزها نیز پیچیده‌تر شده‌اند و در داخل و خارج از قلمرو ملی که مرزبندی می‌کنند، گسترش یافته‌اند. در واقع، کنترل های مرزی می تواند فراتر از خط مرزی انجام شود، مانند سیاست‌های پیش‌دسترسی مقامات برای انجام کنترل‌های مهاجرتی از مبادی مسافران توسط بازیگران خصوصی مانند خطوط هوایی و پیمانکاران امنیتی.

با این حال، چیزی که واقعاً این دوره را از زمان های گذشته متمایز می کند این است که هرگز دیوارهای فیزیکی بیشتر از سال های اخیر در مرز وجود نداشته است.

در سطح جهانی، تعداد استحکامات مرزی چند برابر شده است. در پایان جنگ سرد تنها دوازده دیوار مرزی وجود داشت، اما تعداد آنها بیش از شش برابر شده است.

استحکام‌بخشی مرزها با ریتم حوادث و بحران های ملی و بین المللی

 استحکام بخشی مرزها در گوشه و کنار جهان، با ریتم حوادث و بحران‌های ملی و بین‌المللی، تحت پوشش خطرات قریب‌الوقوع اعم از واقعی و فرضی که توجیه و مشروعیت ایجاد زیرساخت‌های پرهزینه را برای مسئولان فراهم کرده است، شتاب گرفته است.

همه گیری COVID-19 این روند را تأیید کرده است. سرعت بسته شدن مرزها در موارد متعدد در بحبوحه شیوع بیماری، با این تصور که یک مرز را می توان به صورت هرمتیکی مهر و موم کرد، که در مفهوم دیوار مرزی مرکزی است، همراه است. در چند مورد طی دو سال گذشته، بیماری همه گیر حتی توجیه اولیه برای نصب حصارهای جدید بوده است.

ساخت«دیوار طاعون» در قرن هجدم در جنوب فرانسه هم دوام این ایده را قرن‌ها بعد و هم خالی بودن این زیرساخت را نشان می‌دهد، زیرا آن قسمت نتوانست همه‌گیری را کند کند.

در طول جنگ جهانی دوم و مدت کوتاهی پس از آن، دیوارها اغلب منعکس کننده تبدیل خط مقدم یک درگیری به یک مرز واقعی بودند و یک منطقه تنش را در یک صلح مستحکم و مصنوعی منجمد کردند. دیوارهایی مانند دیوارهای جداکننده دو کره، بین هند و پاکستان، یا در قبرس با این مقوله مطابقت دارد. طبق محاسبات نویسنده، آنها در قرن گذشته بسیار رایج بودند و هنوز هم 21 درصد از دیوارهای معاصر را تشکیل می دهند.

تکامل دیوارهای مرزی در کنار روندهای جهانی و مبارزه با جنبه های منفی جهانی سازی

از آغاز هزاره همه چیز تغییر کرده است. هدف بیشتر دیوارهای ایستاده امروز فیلتر کردن، کاهش سرعت و ممنوعیت افراد و کالاهای منتخب از خارج است.24 درصد عمدتاً برای جلوگیری از قاچاق طراحی شده اند و 32 درصد عمدتاً برای جلوگیری از مهاجرت ناخواسته، از جمله جریانات در مرز ایالات متحده و مکزیک، بین هند و بنگلادش، و اطراف مجارستان طراحی شده اند. بقیه (23 درصد) برای جلوگیری از تروریسم است.

از این نظر، دیوارها در کنار روندهای جهانی تکامل می یابند. و این دیوار ها یکی از راه‌های مبارزه با آنچه به زعم آن‌ها جنبه‌های منفی جهانی‌سازی است، مانند مهاجرت دسته جمعی، قاچاق غیرقانونی، و فرسایش حاکمیت دولت است.

انگیزه‌های مقامات می‌تواند در طول زمان و برای یک دیوار نوسان داشته باشد، و در یک لحظه نگرانی‌های مربوط به تروریسم و ​​تهدیدات اقتصادی بعدی ناشی از مهاجرت را مطرح کند.

از آنجا که حاکمیت دولت توسط جهانی شدن به چالش کشیده شده است، رهبران به دیوارها به عنوان روشی برای کنترل جریان های جهانی روی آورده اند. دولت‌ها کنترل جریان‌های مالی و زنجیره‌های تأمین خود را از دست داده‌اند، در حالی که نابرابری‌های ثروت، به‌ویژه از زمان بحران مالی سال 2008 افزایش یافته است. در این محیط جهانی‌سازی به‌طور ضعیف تنظیم‌شده و به‌طور نابرابر ، دیوارها مصنوعات ملموسی را ارائه می‌دهند که چهره‌های سیاسی می‌توانند در لبه قلمرو دولت خود به اهتزاز درآورند تا ظاهری از کنترل نشان دهند.

 بنابراین، ادعای دونالد ترامپ، اندکی پس از تصدی ریاست جمهوری ایالات متحده در سال 2017، مبنی بر اینکه «ملت بدون مرز یک ملت نیست»» تصادفی نیست. برای یک مخاطب ملی که ممکن است احساس کند که قدرت‌های واقعی خارج از دسترس دولت هستند، دیوار معنا را در دنیای جهانی باز می‌گرداند.

این واقعیت با حملات 11 سپتامبر، که ایالات متحده و متعاقباً سایر نقاط جهان را تکان داد، و سپس با عواقب بهار عربی که در سراسر اتحادیه اروپا طنین انداز شد، تسریع شد.در شرایطی که تهدیدهای بالقوه از خارج می آمد، تا حدی به این دلیل که مرزها بازیگران شرور را فیلتر نکرده بودند، امنیت مرزی به سرعت به عنوان یک راه حل ظاهر شد.

بی ثباتی نظام بین الملل و تبدیل شدن دیوارهای مرزی به نمادی از ثبات

 با بی ثباتی نظام بین المللی و به تدریج از بین رفتن اعتماد و همکاری متقابل، دیوارها به تدریج به نمادی از ثبات تبدیل شدند. سپس، با گسترش بی‌ثباتی نظام بین‌الملل در سراسر قاره‌ها و رژیم‌های سیاسی، ساخت دیوارها به واکنشی تقریباً استاندارد، عادی، «خارج از قفسه» توسط رهبران همه نوع تبدیل شد. ساختن دیوار هم اکنون برای رژیم های اقتدارگرا و دموکراتیک جذاب است.

تحقیقات نشان می دهد که سه دسته عامل می توانند بر استحکام یک مرز تأثیر بگذارند: ماهیت توازن قوا بین کشورهای هم مرز و به ویژه وجود عدم تقارن معین، رفتار همسایگان و رویدادهای با اهمیت بین المللی مانند حملات تروریستی یا تحرکات جمعیتی در مقیاس بزرگ.

این مورد در پاسخ به معضلات امنیتی منطقه ای مانند معضل اخیر بود که در آن بلاروس حرکت پناهجویان و سایر مهاجران را در سراسر خاک خود برای رسیدن به مرزهای لهستان و لیتوانی تحریک کرد، اقدامی که برخی آن را به عنوان استفاده از مهاجرت به عنوان یک سلاح  علیه اروپا توصیف کردند.

دیوارها همچنین پاسخی به بازیگران غیردولتی خشونت آمیز مانند کسانی که در امتداد مرز ترکیه با سوریه فعالیت می کنند، بوده است. رهبران اروپایی از موانع به عنوان ابزاری برای کاهش ضعف های سیاست های مهاجرتی پس از بحران 2015 و 2016 در جنوب و شرق اتحادیه اروپا استفاده کرده اند.

پیشنهاد:   محرابیان: اجرای حقابه هیرمند الزامی است

 از این رو، مسائلی که زمانی پیرامونی، محلی و در حیطه صلاحیت پلیس مرزی بود، اکنون به مسائل امنیت ملی تبدیل شده است که نظامی‌سازی مرزها را توجیه می‌کند. نمی توان انکار کرد که دیوارها عادی شده اند. آنچه که شاید قابل توجه ترین است این است که آنها در مناطقی ساخته شده اند که قبلاً با آنها مخالف بودند، مانند اروپا (جایی که دیوار برلین به نماد ظلم تبدیل شده بود) و توسط کشورهایی که به طور سنتی از تجارت آزاد به عنوان پایه و اساس رفاه و ثبات جهانی حمایت می کردند، تبلیغ می شدند، مانند ایالات متحده. ترامپ هنگامی که رئیس جمهور آمریکا بود، در ژانویه 2019 در توییتر استدلال کرد که این واقعیت که دیوارهای زیادی در سراسر جهان ساخته می شود، مؤثر بودن آنها را ثابت کرد.

در حال حاضر 77 دیوار مهم در سراسر جهان ساخته شده است و 45 کشور در حال برنامه ریزی یا ساخت دیوار هستند. بیش از 800 مایل دیوار تنها از سال 2015 در اروپا ساخته شده است. همه آنها نزدیک به 100٪ موفق شناخته شده اند.

ادعای ترامپ به یک توجیه دایره‌ای منتهی می‌شود: شعار «دیوار بسازید» به‌طور توتولوژیک در سراسر جهان پیچید و در ازای ساخت‌وساز بیشتر، و در نتیجه مشروعیت بیشتر، زمینه را فراهم کرد.

هزینه های مستقیم و غیرمستقیم ساخت دیوارهای مرزی بیشتر از منافع آن است

با این حال، این ادعا که دیوارها تقریباً در سطح جهانی «موفق» بوده اند، نمی تواند دور از واقعیت باشد. تحقیقات در سرتاسر جهان نشان می‌دهد که هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم ساخت دیوارهای مرزی بیشتر از منافع آن است. تونل‌ها، هواپیماهای بدون سرنشین، نردبان‌ها، رمپ‌ها، جعل اسناد، و فساد – استراتژی‌های دور زدن دیوارها در نهایت چند برابر می‌شوند. دیوارها به اهدافی که گفته می شود برای آن ساخته شده اند نمی رسند. آنها اثرات محدودی در مهار شورش ها دارند و جریان های ناخواسته را مسدود نمی کنند، بلکه منجر به هدایت مجدد مهاجران به مسیرهای دیگر می شوند.

همانطور که مهاجران مسیرهای دیگری را طی می کنند، موانع را دور می زنند و بنابراین نظارت آنها دشوارتر می شود، آنها بیشتر به قاچاقچیان متکی هستند و در نتیجه هزینه های بیشتری را می پردازند. این فرآیندی است که بسیاری از مطالعات نشان داده اند، به عنوان مثال در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک و بین اسرائیل و کرانه باختری با افزایش اجرای مرزها، سود قاچاقچیان و حضور جرایم سازمان یافته نیز افزایش می یابد.

در حالی که دیوارها با تبدیل حاشیه از یک غشای کمی نفوذپذیر به یک مانع سفت که فقط می تواند تا نقطه شکست امتداد یابد، منطقه مرزی را محکم تر می کند، آنها همچنین تمایل به ایزوله دارند. برپایی آنها در داخل قلمرو دولت سازنده و در امتداد خط مرزی امکان ایجاد مناطقی را فراهم می کند که به عنوان مثال، جمعیت بین دیوار و مرز به دام افتاده اند یا در خارج از زمین های کشاورزی خود به دام افتاده اند. این مورد برای برخی افراد در بنگلادش، تگزاس و کرانه باختری رود اردن بوده است.

 دیوارها همچنین تأثیر قابل توجهی بر محیط و اکوسیستم محلی دارند. به عنوان مثال، برخی از ساکنان لهستان از تأثیر حصار مرزی برنامه ریزی شده با بلاروس، که جنگل باستانی Białowieża، یک میراث جهانی یونسکو را قطع می کند، می ترسند.

علاوه بر این، موانع مرزی، اقتصادهای قبلاً وابسته به هم را قطع می‌کند و منجر به فرسایش بافت اجتماعی جوامع مرزی می‌شود. از آنجایی که کنترل‌های اضافی یا مسیرهای انحرافی به طور چشمگیری زمان عبور از مرز را افزایش می‌دهند، بر سیال بودن مبادلات قانونی تأثیر می‌گذارند و اغلب منجر به افول اقتصاد محلی و تقویت بازار سیاه می‌شوند.

 دیوارها با ایجاد اختلال در حرکت منظم، همکاری و مذاکره افراد و سازمان‌هایی را که در آن سوی مرزها وجود دارند، تغییر می‌دهند و ظرفیت جوامع برای کاهش بحران محلی و ملی را مختل می‌کنند.

دیوارهای مرزی منعکس کننده ناکارآمدی های جهانی شدن است

در سطح جهانی، عصر جدید دیوارهای مرزی منعکس کننده ناکارآمدی های جهانی شدن است. استحکامات جدید پاسخی به تهدیدات خارجی واقعی یا خیالی کشورها هستند که اغلب برای مخاطبان داخلی، در دنیای جهانی‌تر اما با ثبات‌تر طراحی شده‌اند.

در غیاب پاسخ‌های چندجانبه مؤثر به بسیاری از چالش‌های مشترک، از جمله چالش‌های غالباً غیرقابل حل مربوط به جابجایی خودجوش مهاجران غیرقانونی و پناهجویان بالقوه، رهبران به دیوارها روی آورده‌اند. با انجام این کار، دیوار طرف دیگر مرز را هم از نظر فیزیکی و هم مجازی پنهان می کند. این محکم شدن مرز را تقویت می کند.

دیوارها بدون حل مشکلاتی که در نظر گرفته شده بودند، بی ثباتی بیشتری ایجاد می کنند. آنها اجازه نمی دهند که جریان مردم و کالاهایی که قرار است متوقف شوند، متوقف شود. در عوض، دیوارهای مرزی دور زده و شکسته می شوند. با این حال، هر بار که آنها برای حامیان خود ساخته می شوند، نشان دهنده ضرورت آنهاست.

وزن نمادین دیوارهای مرزی تضمین ماهیت چندساله آنهاست

به نوعی،ناتوانی دیوارهای مرزی در توقف کامل حرکت نامنظم، کلید طول عمر سیاسی آنها است. آنها چاره‌ای ارضی برای چالش‌هایی هستند که منشأ آن‌ها از مرزی نیست که در آن ساخته شده‌اند، بلکه در خارج از قلمرو ملی و گاهی اوقات آن سوی جهان، جایی که سیاست خارجی ممکن است ابزار مؤثرتری باشد، سرچشمه می‌گیرد.

ممکن است آنها در وهله اول برای این منظور طراحی نشده باشند و صرفاً نمادین باشند و دقیقاً همین وزن نمادین است که می تواند نه تنها ماهیت چند ساله آنها را تضمین کند، بلکه در سالهای آینده نیز افزایش آنها را تضمین می کند.

منابع:

https://worldpopulationreview.com/country-rankings/countries-with-border-walls
https://www.migrationpolicy.org/article/rapid-proliferation-number-border-walls

https://journalistsresource.org/environment/border-walls-barriers-fences-research/

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=43869
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها