به گزارش ایراف؛ همزمان، طالبان افغانستان از این شکست به عنوان فرصتی برای شادمانی بهرهبرداری میکنند که سوالات جدی درباره همسوییهای ایدئولوژیک و سیاسی میان این گروهها و حامیان خارجی آنها مطرح میشود.
ارتش سوریه متلاشی شد و بیش از نیم قرن حاکمیت دودمان اسد پایان یافت.
سوریه در رجعتی حیرتانگیز به تاریخ پرشور و شر خود بار دیگر به دست افراطیون افتاد و ابومحمد الجولانی در رویدادی تاریخی در میان مردان مسلح در مسجد اموی دمشق ظاهر شد؛ تصویری بازآفرینیشده که یک بار با «جلوس» خلیفه داعش بر منبر مسجد نوری موصل، چشمهای حیرتزده میلیونها تماشاچی را در سراسر خاورمیانه در بهت فروبرده بود.
البته شکست در دمشق نشانههای پرشمار دیگری نیز دارد؛ نشانههایی که بدون شک، بیش از هر کس دیگری، نگاههای بهتزده و دلهای هراسان سوریها را میآزارد.
در یکی از تصاویر، وقتی مردان مسلح، مردم و حتی کودکان، وارد کاخ ریاست جمهوری سوریه شده و شادمان از تسخیر دفتر کار رئیسجمهور متواری، اموال کاخ را غارت میکنند، مردی که از حیرت و اندوه در جای خود میخکوب شده، سری به حسرت تکان میدهد و به معدود خبرنگاران حاضر در محل میگوید: «این خوب نیست، این بد است، متاسفم!»
سوریه شاید هرگز به اندازه امروز غریب و درهمشکسته نبوده است.
تانکهای اسرائیلی با فروپاشی ارتش سوریه وارد خاک این کشور شده و دستکم یک شهر مرزی و بسیاری از مناطق استراتژیک را در امتداد بلندیهای جولان اشغال کردهاند.
جتهای اسرائیلی هم از هوا در حال نابودی آخرین ذخایر تسلیحاتی، پدافند هوایی و زرادخانه موشکی و سیستمهای راداری سوریه هستند تا این کشور هرگز به گذشته نه چندان دور خود به عنوان یک ضلع مهم و قدرتمند محور مقاومت بازنگردد؛ همان چیزی که ظاهراً الجولانی هم در نخستین نطق تلویزیونی خود آن را تکرار کرد: راهی برای بازگشت به عقب وجود ندارد، آینده از آن ماست!» البته با چشمپوشی معنادار نسبت به جنایاتی که اسرائیل مرتکب میشود و تروریستهای مسلح همپیمان آن به عنوان وارثان بلامنازع سوریه پسا اسد، هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
با اینهمه، کیلومترها دورتر از دمشق در کابل، کسانی هستند که شکست دمشق را جشن میگیرند و از سیطره همفکرانشان بر سرنوشت سوریه شادمان هستند: طالبان افغانستان.
به نظر میرسد که رهبران و هواداران طالبان باید درباره این واقعیتهای حیرتانگیز تأمل کنند که چرا آنها درست به اندازه نتانیاهو، بایدن، مکرون، شولتز و اردوغان از شکست دمشق خوشحالاند؟ چرا طالبان در قبال کشتارهای اسرائیل در لبنان و ترور بیرحمانه سران و رهبران جبهه مقاومت اسلامی سکوت کردند؛ اما برای شکست متحدان حزبالله و دشمنان اسرائیل در سوریه به سرور و شادمانی میپردازند؟
چرا بیانیه رسمی وزارت خارجه طالبان را به سادگی میتوان در کنار پیامهای شفقتآمیز نتانیاهو و رهبران غربی برای شورشیان فاتح در سوریه قرار داد؟!
نتانیاهو گفت که فروپاشی سوریه، نتیجه مستقیم «ضرباتی» بود که رژیم او به ایران و حزبالله وارد کرد؛ پس چیزی مشترک درباره سوریه وجود دارد که نتانیاهو و شماری دیگر از حامیان شورشیان سوری را به یک اندازه خوشحال میکند؛ چیزی فراتر از پیوندهای پایدار ایدئولوژیک و نسبت نزدیک با القاعده.
پاسخ به این پرسش و بازتعریف نسبت طالبان با سایر حامیان تروریستهای سوری نزدیک به القاعده بیتردید به روشن شدن بسیاری از ابهامات کمک خواهد کرد و تفاوت طالبان با تروریستهای مورد حمایت اسرائیل در سوریه را مشخص خواهد کرد.