به گزارش ایراف، چهره های برجسته سیاسی مخالف طالبان از موجودیت روندی جدید برای مخالفت و مقابله با طالبان خبر دادند. این افراد که شامل احمد مسعود،کریم خلیلی، عبدالرشید دوستم، رحمت الله نبیل، محمد محقق، عبدالرب رسول سیاف، اسماعیل خان، تادین خان، صادق مدبر، صلاح الدین ربانی و عطا محمد نور،راحله دوستم، یونس قانونی و سرور دانش هستند ائتلافی تازه تحت نام «مجمع ملی برای نجات افغانستان» ایجا کرده اند.
این مجمع که روز جمعه، 16 آذر که با برگزاری نشستی مجازی اعلام حضور کردند، هدف خود را بسیج نیروهای مخالف طالبان، نشان دادن چهره و ماهیت این گروه برای جامعه جهانی و ایجاد اراده منطقه ای و جهانی برای حل بحران افغانستان عنوان کردند.واگذاری حاکمیت به مردم افغانستان، تدوین قانون اساسی و مبارزه با تروریسم از دیگر اهداف این ائتلاف عنوان شده است.
براساس گزارش ها این ائتلاف بیش از 30 گروه و جریان سیاسی را جمع کرده است. در میثاقی که از سوی این مجمع منتشر شده آمده است که «با درک نتایج و پیامدهای زیانبار جنگ و گردش خونین قدرت، ترجیح می دهند بحران کنونی از طریق مذاکرات سازنده و گفتگوی ملی به ابتکار نیروهای سیاسی داخل و خارج از افغانستان حل شده و به آن پایان داده شود.» در بخش دیگری از این میثاق به طالبان گفته شده است که اگر این گروه به خواسته های مردم تن دهد این مجمع از ایجاد گفتگوهای صلح با نظارت سازمان ملل استقبال می کند.
در ادامه آمده که اگر طالبان حاضر به همکاری نشود، این جبهه از مکانیزم های دیگری چون اعلام دولت درتبعید، تلاش برای نشان دادن طالبان به عنوان یک گروه تروریستی، اعمال تحریم های بیشتر، سازماندهی قیام های ملی با جناح های ناراضی داخلی طالبان برای مقابله با این گروه استفاده می کند.
اما به نظر می رسد که هدف این مجمع حل مساله با طالبان از طریق مذاکره است.چنانچه عبدالرب رسول سیاف،از اعضای این مجمع و از چهره های مطرح دوره جهاد افغانستان در سخنرانی خود در افتتاحیه این نشست نیز بر حل مساله از طریق گفتگو تاکید کرد. او با بیان انتقادات از طالبان گفت که میخواهیم از طریق مشکلات بر رنج های مردم افغانستان پایان بگذاریم.
اما باید گفت این نخستین بار نیست و قطعا آخرین بار هم نخواهد بود که از زمان بازگشت طالبان به قدرت در آگوست 2021 جریان هایی با هدف مخالفت از این گروه در خارج از افغانستان سربرآورده اند. تاکنون ده ها مورد از این جریان ها تحت نام حزب، جبهه، مجمع وائتلاف عرض اندام کرده اند. بیشتر این جریان ها هدف خود را حفاظت از افغانستان و شهروندانش در برابر سیاست های طالبان عنوان کرده اند.
آنها تامین عدالت، سهم دهی به مردم برای نقش در آینده افغانستان را مهم ترین دغدغه خود مطرح کرده اند. اما باید گفت که این جریان ها عموما منتسب به چهره هایی است که خود پیش از بازگشت طالبان برای مدت زمانی طولانی و با اختیاراتی گسترده بر افغانستان حاکمیت داشتند و به باور بسیاری در سقوط افغانستان و واگذاری آسان این کشور به طالبان نقشی مهم داشته اند.
همین امر ناامیدی و بی اعتمادی فزاینده ای را در میان شهروندان افغانستان نسبت به این جریان ها و رهبران آنها ایجاد کرده است. این درحالی است که به موازات اعمال قوانین ومحدودیت های فزاینده طالبان، تداوم حکومت انحصارگرا، تن ندادن به مطالبات داخلی و انعطاف ناپذیری در برابر خواسته های جهانی این جریان ها تاکنون عملکرد قابل توجهی در برابر خنثی سازی و متقاعد کردن طالبان به پذیرش خواسته ها از خود نشان نداده اند. حضور این گروه ها تاکنون نتوانسته به عنوان اهرم فشار در برابر قوانین طالبان یا مکانیزمی برای متقاعد کردن این گروه در پذیرش تقسیم قدرت در سه سال گذشته باشد.
از سوی دیگر، عمده این جریان ها و ائتلاف ها که در تلاش هستند تا به عنوان جریانی موازی با طالبان خود را نشان دهند، حمایت قابل توجه ای از بازیگران مهم منطقه ای و جهانی را با خود همراه ندارند. اگرچه این امر بعید نیست و گزارش هایی از حمایت برخی کشورها از این گروه ها به نشر می رسد اما برای ایجاد یک اپوزیسیون به شدت قوی که طالبان را مجبور به پاسخگویی و سازش کند نیازمند حمایت های علنی تر و جدی تری است که خود در گرو بازیگری و کنشگری موثر از سوی این گروه ها است تا به وزنه ای قابل توجه در صحنه سیاست افغانستان تبدیل شوند که چشم پوشی از آنها در مسائل افغانستان غیرممکن باشد کاری که طالبان را به صحنه قدرت دوباره بازگرداند.
اما باید گفت مسیر پیش رو برای این جریان ها که اعضای تشکیل دهنده آن کارنامه درخشانی از خود باقی نگذاشته اند و خود دستی بلند در واگذاری آسان قدرت به طالبان داشتند در میانه رقص با کلماتی زیبا، سخت خواهد بود. این جریان ها ضمن لزوم بازیابی اعتبار و اعتماد شهروندان افغانستان که لازمه هر موفقیتی است باید جهان را نیز با خود همراه کنند و به مهره ای تاثیرگذاری در برابر طالبان تبدیل شوند تا بتواند یا ازطریق مذاکره و یا هم به روش های دیگر این گروه را در برابر خواسته های خود منعطف کنند.
عواملی که مشروط به ایجاد طرحی منجسم و مبتنی بر واقعیت و کنار گذاشتن اختلافاتی است که سال هاست نتوانسته آنها را چه در قامت زعام داران دولت پیشین و چه در چهره مخالفین حکومت کنونی، در صفی واحد بگذارد. درغیراینصورت این مسیرسازی ها برای بازگشت به صحنه سیاست و قدرت در افغانستان عقیم خواهد ماند.