نگاهی به اشکال و دلایل خشونت علیه زنان در افغانستان

به گزارش ایراف؛ اوضاع زنان در افغانستان به دلیل جنگ، تبعیض، فقر و بی‌سوادی دشوارتر از بسیاری از کشورهای دیگر جهان است.

بسیاری از مردان در افغانستان اعتقاد دارند که خشونت علیه زنان تا حدی قابل قبول است و باید براساس فرهنگ و آداب سنتی با زنان رفتار شود.

این تصورات منعکس کننده‌ فرهنگ سابقه‌دار در اعمال خشونت و از موانع اصلی پیشرفت زنان در این کشور است.

در افغانستان قانون منع خشونت علیه زن، در سال ۱۳۸۸ در چهار فصل و ۴۴ ماده پس از سال‌ها پیگیری و مشقت فعالان زنان از طرف دولت وقت افغانستان به تصویب رسیده است.

در دوران جمهوریت، اداره‌هایی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی زنان ایجاد شده بود که گردانندگان آن عموما زنان بودند، مانند وزارت امور زنان، کنوانسیون مستقل حقوق بشر، دادگاه‌های منع خشونت علیه زنان. این اداره‌ها نوید بخش آینده‌ای هر چند دور در احقاق حقوق زنان و دختران در افغانستان بودند.

اما با روی کار آمدن طالبانی که اعتقادی به حقوق زنان ندارند، فعالیت آنان متوقف و درهایشان بسته شد.

اشکال خشونت علیه زنان

انواع خشونت علیه زنان که در برخی جوامع سنتی مخصوصا افغانستان بیشتر مشاهده می‌شود به شرح زیر است:

تجاوز جنسی و تجاوز در بستر زناشویی(هر نوع رابطه بدون رضایت و بی توجه به شرایط روانی و جسمی همسر)

حملات جسمانی و کتک زدن

به کار بردن الفاظ رکیک در رابطه با اندام جنسی زنان، هنگام نزاع مردان با یکدیگر نگاه ابژه و ابزارگونه به زنان.

احساس مالکیت به زن

عادی سازی نابرابری مرد و زن در خانواده و جامعه.

پیشنهاد:   رئیس شرکت ام سی سی تی خواستار همکاری هیئت طالبان در پروژه استخراج مس شد

نکاح اجباری

محروم ساختن دختران و زنان از علایق و اصالت انتخاب در بسیاری زمینه‌ها، رفتارها و پیشنهادهای جنسی در محیط کار و جامعه.

خشونت علیه زنان در افغانستان یک موضوع گسترده و پیچیده است که از دلایل مختلفی تاثیر گرفته است.

این موضوع تنها به دلیل فرهنگ و سنت‌های اجتماعی نیست، بلکه به عوامل اقتصادی، سیاسی نیز ارتباط دارد.

وضعیت اقتصادی ضعیف

افغانستان یک کشور فقیر است و بسیاری از خانواده‌ها از بحران اقتصادی و بیکاری رنج می‌برند. در چنین شرایطی، زنان ممکن است به‌طور فزاینده‌ای در معرض خشونت قرار گیرند، زیرا در بسیاری موارد ناتوانی مالی و بیکاری و خانه نشین شدن مردان به خشونت علیه زنان منجر می‌شود.

نابرابری جنسیتی

در افغانستان، نابرابری جنسیتی به طور گسترده‌ای وجود دارد. این نابرابری ممکن است به شکل‌های مختلفی از خشونت بر زنان منعکس شود، از جمله خشونت زناشویی، ازدواج اجباری و ناتوانی در دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی.

نارضایتی و ناکامی‌های اجتماعی

عموما مردان در افغانستان به عنوان یک عامل برتر و قدرتمند و تاثیرگذار در جامعه در نظر گرفته می‌شوند. نارضایتی و ناکامی‌های اجتماعی برخی مردان بعد از روی کار آمدن طالبان و تغییرات و تحولات پس از آن، ممکن است از جمله دلایل رفتارهای خشونت‌آمیز علیه زنان در خانواده و جامعه باشد.

بی سوادی

از جمله دلایل خشونت علیه زنان در افغانستان، نرخ بالای بی سوادی است که رشد و آگاهی عمومی درباره حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی زنان در جامعه را افزایش نداده و موجب سواستفاده گسترده از زنان می شود.

یکی از دلایل و اهرم‌های عمده خشونت علیه زنان در جامعه افغانستان قوانین گروه طالبان است.

پیشنهاد:   پاکستان: به دنبال تشویق طالبان برای مهار تروریسم هستیم

این گروه پس از روی کار آمدن در آگست ۲۰۲۱ با قوانین سختگیرانه خود زنان را از حقوق اولیه خود برای آموزش و کار و به طور کامل حضور در اجتماع منع کرده و آزادی‌های آنان را به رسمیت نمی‌شناسد.

در پایان با توجه به عوامل و دلایل افزایش خشونت علیه زنان در افغانستان پس از روی کار آمدن گروه طالبان، نیاز به تداوم آموزش و افزایش آگاهی جامعه و تصویب و اجرای قوانین موثر و حمایت از زنان در جامعه می‌تواند کمک کننده باشد.

همچنین نیاز به همکاری بین‌المللی برای حمایت از حقوق زنان و ادامه‌ی پیشرفت در این زمینه بسیار مهم است.

با وجود هشدار کشورهای غربی مبنی بر شکایت از گروه طالبان در دیوان دادگستری بین المللی لاهه، به دلیل نقض آشکار حقوق زنان، این گروه تاکنون از اقدامات خود عقب نشینی نکرده است.با ثبت این شکایت، طالبان شش ماه فرصت خواهند داشت تا قبل از جلسه رسمی استماعیه، پاسخ‌شان را به این دادگاه ارائه کنند.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=41535
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها