رسانه در افغانستان دارای تاریخ ۱۵۰ ساله است. شکوفایی رسانهای در افغانستان میان سالهای ۲۰۰۱-۲۰۲۱ و حمایت و توسعه سیستم رسانهها توسط کارگزاران بینالمللی و ملی، بخش مهمی از برنامه بازسازی افغانستان ، « ملتسازی» وتقویت «هویت و وحدت ملی» بود.
لذا توسعه رسانهها در افغانستان» از سال ۲۰۰۲ بدین سو، با حمایت بینالمللی ، قوانین رسانهای و گسترش سریع نهادها حمایت شد.
قانون اساسی افغانستان (مصوبه ۲۰۰۴) آزادیهای حقوقی به رسانهها داد و آزادی رسانهها را به رسمیت شناخت تا در چارچوب ارزشها در افغانستان گسترده شوند.
چنانچه افغانستان صاحب سیستم رسانهای مختلط مرکب از رسانههای دولتی و خصوصی-تجاری شد و ۱۷۵ ایستگاه رادیو و تا پیش از سال 1400 دارای بیشترین مخاطب بود. در واقع رسانهها از نظر کمی و کیفی به گونه چشمگیر رشد کرد و نقش مهمی در بالندگی ، ارتقای فکری جامعه ، انعکاس صدایمردم و فرهنگسازی در کشور داشت.
رویکرد رسانه ای طالبان
پس از فروپاشی حکومت جمهوری در تابستان 1400 بسیاری از رسانهها مجبور به تعطیلی دفاتر خود شدند، نیمی از رسانهها به دلیل وضعیت بد اقتصادی مسدود، تعداد زیادی از کارمندان رسانه ها بیکار و بسیاری از روزنامه نگاران افغانستان را ترک کردند.
طالبان با ورود به کابل، رویکردها و اصلاحاتی مستقیم و غیر مستقیم چند مرحلهای در رسانهها اعمال کردند. طبق گزارش مرکز خبرنگاران افغانستان طالبان در سالهای اول و دوم زمامداری آنها ، حداقل۱۴ دستورالعمل چون ممنوعیت نشر فیلم و سریالهای خارجی (حتی با محتوای اسلامی یا ایرانی) ، منع زنان و… را به رسانهها و خبرنگاران ابلاغ کردند.بعد از آن نیز طالبان حداقل چند دستورالعمل تازهی رسانهای در کنار چگونگی استفاده از زبان و کاربرد واژهها، جلوگیری از کاربرد واژههای «ایرانی» را پیگیری کردهاند.
در سه سال گذشته مقامهای طالبان از شبکههای اجتماعی استفاده کرده و در رسانههای تصویری نیز حضور دارند. از این دید رسانه یک ضرورت اجتماعی است و باید به فعالیت خود ادامه دهد. اما آنها رویکردها و اهدافی چون جهانی شدنرسانههای خود ، مقابله با رسانههای معاند ، نشر دستاوردها و پیشرفتهای نظام راهبردی را مد نظر دارند.
چنانچه اخیرا مرکز رسانهای طالبان در قندهار اعلام کرده است جهان به «جنگ تبلیغاتی» علیه آنان رو آورده و خبرنگاران را به «نیروی دفاعی» افغانستان تشبیه کرده است.
از دید طالبان در بعد سیاسی رسانهها باید با در نظرداشت اصول شرعی و منافع ملی کشور فعالیت کنند و در برابر رسانههای غربی ایستادگی کرده و برای حفظ فرهنگ، سنتها و زبان کشور تلاش کند.
در یک سال گذشته نیز طالبان رویکرد کنترل را ادامه داده و در شماری از استان ها نشر برخی تلویزیونهای محلی را متوقف کرده و این رسانهها را وادار کرده اند که به رادیو تبدیل شوند.
تعلیق فعالیت تلویزیون «نور» متعلق به صلاح الدین ربانی، و «بریا» متعلق به گلبدین حکمتیار، از سوی طالبان در بهار امسال بیشتر به « نادیده گرفتن ارزشهایملی و اسلامی و دامن زدن به تعصب قومی، زبانی » گام مهمی در رویکرد امنیتی-داخلی و یکدست کردن رسانهها در افغانستان بود.
در بعد حقوقی نیز هر چند چارچوب حقوقی رسانهها در افغانستان، از سال ۲۰۰۸ و نقش مهمی سه نهاد شورای عالی رسانهها ، کمیسیون رسانههای همگانی و کمیسیون رادیو تلویزیون ملی افغانستان بهعنوان تنظیمکننده سیاستهای رسانهای در روی کاغذ وجود دارد.
به عبارتی قانون رسانههای افغانستان دوره جمهوری از دید وزارت اطلاعات و فرهنگ با شریعت و اصول امارت اسلامی همخوانی دارد و با تغییرات کوچک، به زودی در اختیار رسانهها قرار خواهد گرفت. با این حال قانون رسانهها یکبار با مخالفت رهبر طالبان روبرو شده است و احتمالا با اصلاحات گسترده ای روبرو خواهد شد.
در بعد مذهبی و ایدئولوژیک نیز اجازه فعالیت رسانهها براساس سه اصل «رعایت منافع ملی، اصول شرعی و فرهنگ افغانستان» مد نظر است.
در این رویکرد در تابستان اخیر، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان مجموعه قوانینی را منتشر کرد که بر رسانهها تاثیر گذاشت. ماده ۱۷ این قوانین انتشار تصاویر موجودات زنده را ممنوع کرد. در این بین سخنگوی این وزارتخانه اخیرا گفت که به رسانههای دولتی در استان های تخار، میدان وردک و قندهار توصیه شده که از پخش و نمایش روح دار با هدف «تبعیت از قوانین اخلاقی» وضع شده و ملاحظات “علمی و شرعی” رهبر خودداری کنند.
به نظر میرسد این قانون با گذر از مخالفت های داخلی به گونهٔ تدریجی اجرا شود. چنانچه طالبان در شماری از استانها به مسوولان تلویزیون های خصوصی دو ماه مهلت داده تا نشر را صوتی کنند.
همچنین باید در نظر داشت که طالبان در جهت راهبردها ، اهداف و اصلاحات رسانه ای خویش تلاش میکند رسانهها یا مطابق سیاست طالبان فعالیت کنند یا مجوز فعالیت ها را به حالت تعلیق درمی آورد.
رویکرد مخالفان و چشم انداز
محدودیتهای طالبان بر رسانهها و خبرنگاران، واکنشهای زیاد داخلی و خارجی را به دنبال داشته است. اخیرا مرکز خبرنگاران افغانستان (AFJC) در گزارشی اعلام کرد محدودیتها بر خبرنگاران و رسانهها در افغانستان زیر نظر طالبان بهگونه کمسابقه افزایش یافته و وضعیت رسانهها و خبرنگاران بدتر شده است.
برخی منتقدان و اپوزسیون خارج افغانستان معتقدند رسانههایفعال در داخل افغانستان چون شبکه «طلوع نیوز» عملا به دستگاه تبلیغات طالبان تبدیل شدهاند.
هر چند طالبان همواره گفته است که از فعالیت رسانهها بر اساس منافع ملی حمایت میکنند. اما مخالفان معتقدند آنها تلاش میکند با سختترین محدودیتها بر رسانهها فشار آورده و با رویکردهایی چون عدم پوشش رویدادهای جبهههای مخالف طالبان، سانسور رسانهای نوعی نگاه امنیتی به رسانه حاکم کند.
طالبان در شهريور ۱۴۰۳ اظهار داشت در حال حاضر حدود ۳۷۰ رسانه مختلف در افغانستان فعال هستند. اخیرا طالبان، اخبار مربوط به تعطیل شدن رسانهها در افغانستان را شایعات خواند.اما با وجود عدم صدور هیچ فرمانی دربارۀ ممنوعیت کلیفعالیت رسانهها و عدم اعلام قانون دقیق رسانهها ، مقامات همچنان تردیدهایی را در مورد وضع محدودیتها تازه و چشم انداز آتی رسانهها ایجاد کرده است.
در این حال هر چند هنوز همه جناحهای طالبان در مورد قانون موسوم به «قانون امر به معروف و نهی از منکر» طالبان همسو نیستند، اما چنانچه رویکرد ایدئولوژیک ، سنتی و پشتون والی مقامات فرهنگی و سیاسی در جایگاه مهمتری قرار گیرد ، روند همسوسازی و کنترل بیشتر رسانه ها مد نظر خواهد بود و بسیاری از رسانهها و شبکههای تلویزیونی خصوصی در خطر تعطیل قرار میگیرد.