به گزارش ایراف، ترکیه پنجشنبه و جمعه گذشته میزبان نشست بین الافغانی به ابتکار «مجمع گفتمان ملی» بود.هدف این نشست، تلاش برای فراهمسازی زمینه شروع مذاکرات سیاسی بهمنظور حل بحران افغانستان از طریق «آغاز مجدد مذاکرات بینالافغانی دوحه» است که پس از سقوط کابل به دست طالبان در سال ۲۰۲۱ متوقف شد.
سیدرسول موسوی، از مقامات وزارت خارجه در یادداشتی کوتاه به تحلیل این نشست پرداخته است.
موسوی ضمن تقسیم بندی فرآیندهای تاثیرگذار در تحولات افغانستان به دو بخش درونافغانی و برونافغانی گفت: از مهمترین فرآیندهای درونافغانی میتوان به ۱. جبهه مقاومت ملی، ۲. جبهه آزادی افغانستان، ۳. جبهه متحد افغانستان، ۴. شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان، ۵. جنبش آزادی افغان، ۶. روند سبز (امرالله صالح) و ۷. روند وین (شاخه سیاسی جبهه مقاومت ملی) اشاره کرد.
همچنین، فرآیندهای برونافغانی در دو دسته روند بینالمللی (دوحه) و روند منطقهای (مسکو و نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان) طبقهبندی میشوند. به باور او هر سازوکار جدیدی برای تاثیرگذاری در آینده افغانستان در نهایت، بخشی از این دو فرآیند کلان درونافغانی و برونافغانی خواهد بود.
به باور او اطلاعات منتشرشده درباره نشست استانبول نیز نشان میدهد که اگر این نشست از حالت یک رویداد مقطعی فراتر رود و برنامهریزی بلندمدتی داشته باشد، میتواند بخشی از فرآیندهای درونافغانی محسوب شود.
با این حال، تمام فرآیندهای درونافغانی نیز بهنوعی به فرآیندهای برونافغانی نظر دارند و میکوشند از طریق همکاری با آنها ظرفیت خود را برای تاثیرگذاری بر آینده افغانستان افزایش دهند.
برای درک بهتر از جهتگیری نشست استانبول، اگر بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که تصمیمات این نشست بیشتر در راستای کدامیک از فرآیندهای منطقهای یا بینالمللی خواهد بود، تحلیل دقیقتری از این رویداد خواهیم داشت.
او همچنین افزود که با توجه به اینکه نشستهای چهارم دوحه و پنجم وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در عشقآباد بهزودی برگزار خواهند شد، احتمال دارد هر یک از فرآیندهای درونافغانی به یکی از این نشستها توجه بیشتری نشان دهند.
به نظر او نشست استانبول با توجه به ترکیب حاضران، به دنبال جلب نظر نشست دوحه است و تلاش دارد دیدگاههای خود را به برگزارکنندگان آن انتقال دهد و بهعنوان اتاق فکر آن نشست عمل کند.
در نهایت، با توجه به اینکه روند دوحه با منابع مادی گسترده برگزار میشود و اکنون نشست استانبول نقش پشتیبانی فکری و نظری آن را ایفا میکند این درحالی است که متأسفانه نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه به جنبههای فکری و نظری توجه کافی نداشته است.