به گزارش ایراف، ممنوعیت تحصیل دختران بالای 12 سال در افغانستان یکی از مهمترین مسائل حقوق بشری است. این ممنوعیت پس از آن اجرا شد که حکومت سرپرست طالبان در دسامبر 2022 تصمیم گرفت تا دختران بالای 12 سال را از تحصیل منع کند. فرمانی که با وجود تلاش های گسترده بین المللی هنوز لغو نشده است.
براساس گزارش یونسکو، «در حال حاضر، 80 درصد دختران و زنان جوان افغان در سن مدرسه به مدرسه نمی روند که این رقم به حدود 2.5 میلیون نفر میرسد. بعلاوه، نزدیک به 30 درصد از دختران افغان هرگز به مدرسه های ابتدایی نرفته اند.»
از مدرسه تا سکوت؛ سه سال حذف سیستماتیک آموزش دختران افغان
Msmagazine در گزارشی تحت عنوان «از مدرسه تا سکوت: سه سال حذف سیستماتیک آموزش توسط طالبان برای دختران افغان» نوشت:
تقریبا سه سال از ممنوعیت تحصیل متوسطه برای دختران در افغانستان توسط طالبان می گذرد؛ این گروه نه تنها حق اولیه تحصیل دختران را سلب کرده است، بلکه محدودیت های دیگری نیز اعمال کرده و آنها را در خانه هایشان زندانی کرده و به کلی از زندگی عمومی حذف کرده است.
زنان و دختران در حال حاضر حتی از صحبت در جمع منع می شوند، زیرا صدای آنها صمیمی تلقی می شود و باید پنهان شود.
در افغانستان، دختران از رفتن به مدرسه بیشتر از کلاس ششم منع شده اند.در اوایل اکتبر، وزیر آموزش و پرورش طالبان از شنیدن تحقیقات بیشتر در مورد این ممنوعیت خودداری کرد و در اواخر همان هفته محدودیت های بیشتری را برای پخش برنامه های آموزشی اعمال کرد.
از زمان بازگشت طالبان به قدرت در اوت 2021، برخی از سازمانها و رسانههای افغانستان تلاش کردهاند تا برنامههای درسی مدارس را برای دخترانی که در خانههایشان محبوس شدهاند از طریق رادیو و تلویزیون پخش کنند. با این حال، محدودیت های اخیر اعمال شده بر رسانه ها در ولایت خوست در جنوب شرقی فرصت های آموزشی را بیشتر قطع کرده است.
طالبان ممنوعیت تحصیل زنان و دختران را با استناد به دین و فرهنگ توجیه میکنند – ادعاهایی که توسط دانشمندان مسلمان در سراسر جهان رد شده و استدلال میکنند که آنها با آموزههای اسلامی در تضاد هستند.
در اسلام تعلیم و تربیت واجب است و تربیت پسر و دختر وظیفه است. زنان و دختران افغان، همراه با بسیاری دیگر در افغانستان، توجیهات فرهنگی این ممنوعیت ها را نیز به چالش کشیده اند و گفته اند که فرهنگ افغانستان زنان و دختران را از تحصیل منع نمی کند.
داده ها نشان دهنده اختلاف نظر گسترده با محدودیت های طالبان بر تحصیل دختران است.
بر اساس یک نظرسنجی در سال 2019 از بنیاد آسیا، تنها دو سال قبل از تسلط طالبان، 87 درصد از پاسخ دهندگان افغان گفتند که دختران باید در تمام سطوح به آموزش دسترسی داشته باشند.
نظرسنجی گالوپ در سال 2022، پس از تسلط طالبان، نشان می دهد که تنها 11 درصد از افغان های مورد بررسی فکر می کردند که کودکان در افغانستان فرصت یادگیری و رشد دارند. زنان از کیفیت آموزشی ارائه شده برای فرزندان خود رضایت کمتری داشتند. تنها 19 درصد از همه پاسخ دهندگان راضی بودند – پایین ترین سطح رضایت اندازه گیری شده در هر کشوری.
در میان دریایی از اعتراضات و محکومیتهای افغانها و جامعه جهانی، طالبان هیچ تلاشی برای تغییر نقض آشکار حقوق زنان انجام نداده و در عوض ممنوعیتهای خود را علیه زنان و دختران افزایش دادهاند.
تحت فرمان های حکومت طالبان، زنان در بخش آموزش نمیتوانند به پسران آموزش دهند و باید سرتا پای خود با لباسهای سیاه بپوشانند.
دانشآموزان دختر 10 ساله تحت آزمایشهای بلوغ قرار گرفتهاند که در آن مدیران یا افراد مسلح تعیین میکنند که آیا آنها به تحصیل ادامه میدهند یا خیر. هر دانش آموزی که علائم بلوغ را نشان دهد اخراج می شود.
طالبان همچنین برنامه درسی مدارس پسران را تغییر داده و دروس دینی بیشتری را اضافه کرده و دروس علوم را کاهش داده است.
ترویج افکار تندروانه و خاکستر شدن رویای تحصیل
پس از اعمال ممنوعیت آموزشی طالبان برای ورود دختران به مدارس متوسطه، تعداد زیادی از دختران به مدارس دینی رسمی و غیررسمی رجوع کردهاند. شماری از این دختران در ولایت کندز میگویند که وقتی در مدرسه ها به رویشان باز بود، حتی در ازای تشویق و درس رایگان به مدرسههای دینی نمیرفتند.
همچنان یافتههای گزارش نشان میدهد که طالبان در مدرسههای دینی به دختران میگویند که آنان برای خدمت به مردان آفریده شدهاند و نباید در امور سیاسی و دیگر مسائل دولتداری دخالت داشته باشند.
به گفته مسئولان طالبان در ریاست آموزش و پرورش قندز، در حال حاضر ۵۰۰ باب مدرسه عادی و ۸۰۰ باب مدرسه دینی در این ولایت فعالیت دارند که اکثریت مدارس در دو سال گذشته ایجاد شدهاند.
پس از تسلط بر افغانستان با اتخاذ سیاستهای افراطی دینی، آموزش برای دختران را ممنوع کردند. سپس به تدریج تلاش کردند تا دختران را به سمت مدارس دینی سوق دهند.
آنان با ایجاد مدارس مختلف، دختران نوجوان را به یادگیری آموزههای افراطی اسلامی در این مدارس مشغول کردهاند. در یک سال اخیر، شاهد افزایش چشمگیر حضور دختران در این مدارس بودهایم.
در برخی از مدارس دینی تحت تأثیر ایدئولوژیهای محافظهکارانه و افراطی، به دختران آموزشهایی داده میشود که بر نقشهای سنتی و مطیع بودن آنها نسبت به مردان تأکید میکند. در این شرایط، دختران ممکن است تربیت شوند که وظیفه اصلی آنها اطاعت و خدمت به مردان باشد و حقوق بینالمللی زنان، از جمله برابری جنسیتی و استقلال شخصی، به طور کامل نادیده گرفته شود یا کماهمیت جلوه داده شود.
این نوع آموزشها میتواند به ترویج نقشهای جنسیتی محدود و تقویت این باور منجر شود که زنان فقط در چارچوبهای خاصی از زندگی اجتماعی و خانوادگی، مانند همسر یا مادر، ارزش دارند.در چنین نظامهایی، نقش زنان به تبعیت از مردان و پذیرش قوانین نابرابر خلاصه میشود.
در این زمینه، نگرانی اصلی این است که دختران در چنین مدارسی، نه تنها از آموزشهای علمی محروم میشوند، بلکه از حقوق اولیه انسانی خود مانند حق انتخاب، برابری و استقلال نیز غافل میمانند.آنها ممکن است با تعالیمی مواجه شوند که نقشها و وظایف آنها را به صورت اجباری در چارچوبی محدود تعریف میکند و به جای تقویت قدرت و استقلال فردی، آنها را به سمت فرمانبرداری بیچونوچرا از مردان سوق میدهد.
این نوع آموزشها میتواند منجر به نادیده گرفتن حقوق بشر و معیارهای بینالمللی تعیینشده برای زنان شود، از جمله حقوق مربوط به آموزش، کار، انتخاب همسر و زندگی مستقل. در این شرایط، بسیاری از دختران ممکن است خود را صرفاً به عنوان ابزاری در خدمت مردان و بدون حق و حقوق کامل ببینند، که در واقع به نوعی از “«ذهنی» منجر میشود.
جنگ علیه زنان، تشکیل حکومت انحصاری و حذف زنان از زندگی عمومی
Stop gender apartheid in Afghanistan در مقالهای تحت عنوان «جنگ طالبان علیه زنان» نوشت:
طالبان از اوت 2021 مصمم به جنگ علیه زنان و دختران افغان شده است. در حالی که مردم از بحران های انسانی شدید، فقدان آموزش، و فقدان مراقبت های صحی و دیگر خدمات عمومی رنج می برند، طالبان شروع به محدود کردن حقوق زنان و همه افغان ها کرده است.
سیاستهای طالبان، فرمانهایی که بهطور منظم صادر میشوند، و نظارت بر زنان در ملاء عام نشاندهنده وسواس ناروا نسبت به زنان و حقوق آنهاست.
در طول اولین حکومت طالبان در افغانستان (1996-2001)، زنان و دختران افغان متحمل نقض شدید حقوق بشر شدند که در سراسر جهان محکوم شد. حکومت کنونی طالبان مجدداً محدودیتهای شدیدتری را بر تحصیل، اشتغال و فعالیت زنان اعمال کرده است و مصمم است زنان را از زندگی عمومی حذف کند.
طالبان یک حکومت انحصاری را تشکیل داده اند که فقط از روحانیون تشکیل شده است که عمدتاً تحصیلات کافی ندارند. این گروه امارت اسلامی را به اولین حکومت خود در اواخر دهه 1990 بازگرداند و احکام ظالمانه را مجدداً – به ویژه علیه زنان و همچنین اقلیت های قومی و مذهبی- تحمیل کرد.
طالبان با زیر پا گذاشتن وعده خود مبنی بر عفو جهانی، همچنان در حال بازداشت، ربودن، زندان، بازجویی، شکنجه و کشتن مقامات سابق، زنان و فعالان جامعه مدنی هستند. تصور می شود بسیاری از ناپدید شده ها به قتل رسیده اند یا محل نگهداری آنها هنوز برای خانواده هایشان ناشناخته است.
شواهد جمع آوری شده توسط دیده بان حقوق بشر و نیویورک تایمز، اعدام بیش از 500 مقام دولتی سابق، اعضای سابق نیروهای امنیتی، مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، هنرمندان و دانشگاهیان را مستند کرده است. به گزارش کابل نیوز، تنها در ماه جون 2022، 5000 نفر توسط وزارت داخله طالبان بازداشت شده اند.
زنان قهرمان از طریق اعتراضات مسالمت آمیز به مقاومت خود ادامه می دهند، اما با خطرات فزاینده ای برای زندگی خود مواجه هستند. زنان فعالی که به تظاهرات در ملاء عام ادامه می دهند به طور معمول دستگیر می شوند و به آنها هشدار داده می شود که در خطر هستند. برخی نیز در خانه های خود کشته شده اند.
با صدور قوانین جدید، طالبان به طور معمول زنان را از تمام جنبه های زندگی عمومی حذف می کند، از طریق آپارتاید جنسیتی سیستماتیک زنان مجبور به ترک مشاغل خود شده اند، درآمد خانواده های آنها به طور کلی کاهش یافته یا از دست رفته است و با بحران شدید انسانی رو به رو هستند.
خانواده هایی که برای زنده ماندن از طریق بحران بشردوستانه در افغانستان تلاش می کنند، اقدامات سخت تری را برای به دست آوردن منابع درآمد برای تغذیه خانواده های خود به کار بگیرند. برخی حتی دختران کمتر از 10 سال خود را برای ازدواج اجباری می فروشند.
در کشوری فقیر که دسترسی به مراقبتهای بهداشتی همیشه به دلیل کمبود منابع و پرسنل محدود بوده است، زنان نمیتوانند به تنهایی به دنبال مراقبتهای بهداشتی باشند، زیرا باید با یک «محرم»، (یک همراه مرد همراه شوند.) و در نتیجه مرگ و میر مادران در دوران بارداری و زایمان افزایش یافته است.
زنان باید در ملاء عام از سر تا پا پوشیده شوند و در خانه محبوس شوند مگر اینکه با محرم همراه باشد. مکانهای عمومی مانند پارکهای تفریحی و طبیعی، سالنهای ورزشی، سالنهای زیبایی و موارد دیگر اکنون بر اساس جنسیت تفکیک شدهاند، یا به دستور طالبان کاملا از دسترسی زنان خارجند.
بر اساس فرمان طالبان، زنان نباید خانه را ترک کنند، مگر در موارد «ضروری»، و مردان خانواده مسئول نظارت بر زنان، جلوگیری از ترک خانه و تشویق خشونت خانگی هستند. اگر زنی بدون محرم به بیرون از خانه برود، به مرد خانواده اخطار داده می شود، توسط طالبان محلی احضار می شود و به دلیل تخلفات متعدد به زندان فرستاده می شود.
حکومت اول طالبان اغلب زنان را به دلیل نقض این فرمان و سایر احکام مورد ضرب و شتم، شلاق و حتی کشتن قرار می داد. این رویه خشونت آمیز در حکومت جدید نیز ادامه یافته است.
طالبان وزارت امور زنان را تعطیل کردند و وزارت ترویج امر به معروف و نهی از منکر را جایگزین آن کردند – که اساساً یک پلیس اخلاقی بود. این آژانس مرتباً احکام تند و زن ستیزانه برای حذف حقوق زنان و دختران صادر می کند.
همچنین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان لغو شد؛ امروز افغانستان یکی از خطرناک ترین کشورهای جهان برای زنان و دختران است.
تحصیلات زنان؛ راهکارهای فرهنگی و مذهبی از دل افغانستان
Middle East Council on Global Affairs در مقاله ای تحت عنوان «تحصیلات زنان: راهکارهای فرهنگی و مذهبی از دل افغانستان» نوشت:
رسانه های طالبان این ممنوعیت را به عنوان کمبود منابع اقتصادی توجیه کردند که به ادعای آنها مانع از توانایی آنها برای فراهم کردن محیط آموزشی امن و برنامه های درسی مطابق با اصول شریعت اسلامی می شود.
با این حال، آنها به وضوح آنچه را که مطابق با برنامه درسی با آموزههای اسلامی میدانند، و همچنین اهداف خود را برای یک کد لباس مطابق با شریعت برای زنان تعریف نکردهاند.
لازم به ذکر است که طالبان قبلاً بسیاری از برنامه های آموزشی را مطابق با دیدگاه آموزشی خود اصلاح کرده است. با این حال، آنها از این برنامههای درسی برای دانشآموزان پسر استفاده میکنند که سؤالاتی در مورد توجیه پایبندی به شرع ایجاد میکند.
کد لباس تثبیت شده برای مدارس دخترانه در افغانستان به طور معمول شامل حجاب است که نشان دهنده پوشش سنتی عمومی برای زنان است. با این وجود، آنها به راحتی می توانستند جنبه هایی را که با دیدگاه آنها در مورد پوشش مناسب برای زنان مطابقت ندارد، در مدت زمان نسبتاً کوتاهی تغییر دهند. شرایط امنیتی، که اغلب به عنوان یک نگرانی ذکر می شود، می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد.
تأمل در تاریخ آموزش زنان موضوعی را آشکار می کند که همواره محل مناقشه در جامعه افغانستان بوده است. در بسیاری از مطالعات به عنوان یک مانع بزرگ در برابر توسعه اقتصادی کشور به واسطه ارتباط با موضوع اشتغال زنان، شناسایی شده است؛ مسألهای که در حال حاضر، یکی از بزرگترین چالش ها برای جلوگیری از سرمایه گذاری جامعه جهانی در افغانستان یا مشارکت در بازسازی آن است.
آموزش زنان فقط یک موضوع اساسی حقوق بشر نیست. همچنین یک عامل مهم مانع توسعه اقتصادی افغانستان است. مطالعات نشان دادهاند که تفاوتهای جنسیتی در آموزش بر تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور تأثیر منفی میگذارد. این نقض حقوق بشر همچنین مانعی اساسی برای سرمایهگذاریهای بالقوه بینالمللی و تلاشهای بازسازی در افغانستان است.
یک منبع خصوصی اشاره کرد که ممنوعیت اشتغال زنان منجر به تعطیلی 151 موسسه و از دست دادن شغل برای نزدیک به 100000 زن در صنعت زیبایی شده است.
آموزش زنان افغان از زمان آغاز آموزش رسمی در کشور همواره یک چالش پیچیده و چندوجهی بوده است. به طور مداوم با موانعی روبرو بوده است، عمدتاً به این دلیل که بیشتر راهحلها تحمیلهایی از بالا به پایین بوده است و نه برخاسته از اراده واقعی مردم.
این رویکردها اغلب اهمیت ادغام تدریجی آموزشی را نادیده میگیرند و به آن اجازه میدهند تا به طور ارگانیک در بافت محلی خود بدون فشارهای خارجی تکامل یابد. در نتیجه، راهحلهای دقیقتر و مترقیتر که زمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان را در نظر میگیرد ضروری است.
بنابراین، راه حل باید از داخل افغانستان و بدون برانگیختن حساسیت های افغان ها علیه ارزش های غربی سرچشمه بگیرد. در اینجا چهار راه حل پیشنهادی وجود دارد:
سرمایه گذاری در سیستم مدارس دینی برای زنان، از جمله تامین زیرساخت ها و حمایت های نهادی.
مشارکت دادن جامعه افغانستان با گفتمان اسلامی از سوی نهادهای غیرغربی، تأکید بر حقوق زنان در قوانین اسلامی، و ارائه الگوهایی از زنان مسلمان تحصیل کرده که هم با شریعت و هم با آداب و رسوم اجتماعی مطابقت دارند.
تلاش برای ادغام جامعه افغانستان با سایر جوامع اسلامی و شکستن انزوای فکری آن از طریق گفتگوهای اسلامی-اسلامی. این میتواند نگرش آنها را نسبت به تحصیل و اشتغال زنان تغییر دهد یا ممکن است شامل تأسیس شعبههای دانشگاههای اسلامی از جهان اسلام در افغانستان باشد.
حمایت از آموزش ابتدایی برای دختران از طریق کمک به ایجاد مدارس در مناطق دوردست و تامین منابع آموزشی برای مدارس موجود. ارائه برنامه های آموزشی آنلاین برای زنان می تواند به طور قابل توجهی شرایط آنها را بهبود بخشد و تعداد زنان تحصیل کرده در افغانستان را افزایش دهد.