به گزارش ایراف، افغانستان کنونی که در قدیم به نام های مختلفی مانند آریانا و خراسان نامیده می شد مهد انسان های بزرگ و شاعرانی است که تا اکنون آثار به جا مانده از آنها روح را جلا می بخشد.
اکنون نیز آرامگاه این بزرگان تاریخ پس از هزار سال مشتاقان و اندیشمندان زیادی را از سراسر جهان به خود جذب می کند. در این نوشتار به اختصار به برخی از این بزرگان شعر و عرفان و ادب می پردازیم.
ناصر خسرو
در روستای یمگان ولایت بدخشان در دامنه کوههایی بلند، سرسبز و پوشیده از درختان و در بین تپههای سنگی مقبره ای از قرن پنجم هجری قمری وجود دارد. این آرامگاه حدودا هزارساله متعلق به ادیب بزرگ، شاعر و عارف بزرگ ناصر خسرو بلخی است.
ناصر خسرو در سال 1005 میلادی در ولایت بلخ افغانستان متولد شد و در دربار شاهان غزنوی و پس از آن در دربار سلجوقیها به عنوان شاعری بزرگ و توانا به سر می برد.
ناصر خسرو پس از به تنگ آمدن از دربار سلجوقیها، رو از دربارنشینی برگرداند و مسافرت پیشه کرد و پس از آن در طول 6 سال و 7 ماه و 22 روز در شهرهای مختلفی زندگانی کرد.
به گفته مورخان و ادیبان این شاعر برجسته در جریان سفرهای خود به مذهب اسماعیلی روی آورد و پس از بازگشت به بلخ ، به ترویج مذهب اسماعیلی پرداخت اما با مخالفت سلجوقیها مجبور به ترک دیار و پناه بردن به دره یمگان بدخشان، شد.
ناصر خسرو بلخی در طی 25 سال پایانی زندگی خود در یمگان مهمترین آثار خود را که حاصل مشاهدات، تجربیات و اندیشه های اوست نگاشت. مهمترین آنها «روشنایی نامه»، «سفرنامه» و 2 دیوان شعر به زبانهای عربی و فارسی است.
گفته شده در آخرین روزهای زندگی، ناصر خسرو به برادرش وصیت کرد که در همین منطقه یمگان به خاک سپرده شود.
رباعی زیر از مجموعه رباعیات این شاعر و عارف بزرگ است.
ارکان گهرست و ما نگاریم همه
وز قرن به قرن یادگاریم همه
کیوان کردست و ما شکاریم همه
واندر کف آز دلفگاریم همه
خواجه عبدالله انصاری
در شمال شهر هرات، در دامن فراخ کوه در قریه گاذرگاه آرامگاهی متعلق به قرن پنجم وجود دارد که مامن صوفیان و مردمانی است که به دنبال آرامش خاص آن به آنجا پناه می برند.
این مکان محل دفن خواجه عبدالله انصاری، از عارفان و شاعران بزرگ صوفیمسلک فارسی است.
ابو اسماعیل عبدالله بن منصور محمد (زادهٔ ۲ شعبان ۳۹۶ ه.ق/در شهر هرات و درگذشتهٔ ۲۲ ذی الحجه ۴۸۱ ه.ق در هرات، ملقب به شیخ الاسلام و معروف به خواجه عبدالله انصاری، پیر هرات ، پیر انصار، دانشمند و عارفی صوفی مسلک بود.
او به عنوان یکی از نوابغ ادبی و چهرههای شاخص و خراسان قدیم در قرن ۱۱ میلادی/ ۵ ه.ق شناخته میشود.
گفته می شود که او از اعقاب ابوایوب انصاری است صحابهٔ برجسته پیغمبر بود. مادرش نیز از مردم بلخ بود.
مشهور است که خواجه عبدالله از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت به طوری که شعر فارسی و عربی را نیکو میسرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب نیز مشهور بود.
خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس و همچنین نابینایی هر دو چشم در ۷۰ سالگی، عاقبت در سن هشتاد و پنج سالگی در زادگاهش در هرات درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
از رسائل او مناجاتنامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبتنامه، هفتحصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهینامه و صد میدان و مصیبت نامه را میتوان نام برد.
این جهان وآن جهان وهرچه هست
عاشقان را روی معشوق است وبس
گر نباشد قبلۀ عالم مرا
قبلۀ من کوی معشوق است وبس
سنایی غزنوی
در منطقهی مغولان، و مُشرف بر رودخانهی غزنی واقع در شمال شهر تاریخی غزنی آرامگاهی از قرن پنجم متعلق به شاعری چیره دست و حکیمی بزرگ به جا مانده است. ارامگاه حکیم سنایی غزنوی
«ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی» یا حکیم سنایی غزنوی (۴۷۳–۵۴۵ قمری)، شاعر و عارف پارسیزبان در قرون پنجم و ششم هجری بود.
گفته می شود که در دوره محمد ظاهرشاه مقبرهی پیشین که کوچک بود تخریب شد و بنای کنونی ساخته شد.
از تالیفات حکیم سنایی غزنوی میتوان حدیقهالحقیقه، سیرالعباد الیالمعاد، کارنامه بلخ، طریقالتحقیق و دیوان اشعار او را نام برد.
مولانای بلخی در مورد حکیم سنایی چنین گفته است:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او. ما ازپی سنایی و عطار آمدیم.
شعرزیر از ابیات حکیم سنایی غزنوی می باشد.
“مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را
جان ابراهیم باید عشق اسماعیل را
گر هزاران جان لبش را هدیه آرم گویدم
نزد عیسا تحفه چون آری همی انجیل را”
عبدالرحمن جامی
در شمالغربی شهر هرات، آرامگاهی از قرن نهم هجری همه روزه زیارتگاه عارفان و عاشقان و اهل تدبر و شعر است.
«نورالدین عبدالرحمن» فرزند «نظام الدین احمد» ملقب به جامی از مشهورترین شعرای ادیب فارسیزبان قرن نهم هجری قمری در این مکان آرمیده است.
جامی در سال ۸۱۷ هجری قمری در خرگرد جام در نزدیکی شهر هرات افغاستان به دنیا آمد.
عبدالرحمن جامی در دوره ی سلطنت سلطان حسین بایقرا در ۱۳ سالگی شهرهرات سکونت گزید و همچنین سفرهایی را به مکه، بغداد و تبریز آغاز کرد.
عبدالرحمن جامی علاوه بر شعر و عرفان به منطق، فلسفه، حکمت اشراق، ریاضی و طب نیز تسلط داشت و پس از مطالعه و تحقیق در علم عرفان و تصوف از صوفیان بزرگ زمان خود شد.
جامی مورد احترام بزرگان زمان خود از جمله سلطان حسین بایقرا و «امیرعلی شیر نوایی» بود.
مهمترین تألیفات وی شامل «دیوان اشعار»، «هفت اورنگ»، «نفحات الانس»، «بهارستان»، «لوایح»، «اشعه اللمعات»، «تاریخ صوفیان»، «نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص ابن عربی»، «مناسک حج منظوم»، «مناقب جلالالدین»، «منشأت» و «نینامه» است.
شعر زیر از این شاعر بزرگ است.
دلا تا کی درین کاخ مجازی
کنی مانند طفلان خاکبازی؟
تویی آن دستپرور مرغ گستاخ
که بودت آشیان بیرون ازین کاخ
چرا ز آن آشیان بیگانه گشتی؟
چو دونان جغد این ویرانه گشتی؟
بیفشان بال و پر ز آمیزش خاک
بپر تا کنگر ایوان افلاک!
ببین در رقص ارزقطیلسانان
ردای نور بر عالمفشانان
علاوه بر این بزرگان فضل و ادب، ارامگاه های شعرا و ادیبانی چون رابعه بلخی، ارامگاه و مسجد ابونصر پارسا، مقبره مولانا حسین واعظ کاشفی، آرامگاه سلطان محمود غزنوی،مقبره بابا حاتم، بقعه خواجه نظام الدین تهانیسری، بقعه و ارامگاه خواجه اکاشاه ولی و خوانقاه خواجه بهالدین ولد و … نیز در شهرهای مختلف این سرزمین قرار دارد.
آرامگاه های این بزرگان و دیگر بناهای تاریخی افغانستان پس از گذشت سالیان سال هنوز مامن مردمان مشتاق از اقصا نقاط جهان است. با این حال در طول این سالیان به دلیل جنگ های داخلی و خارجی و وضعیت بد اقتصادی این کشور و همچنین برخی سیلاب های فصلی در معرض خطرات گوناگون و فرسایش قرار دارد.
با این همه گفته می شود که اخیرا بازسازی ها و مرمت های آثار تاریخی در دستور کار قرار گرفته و برخی از این آثار کهن بازسازی و مرمت شده اند.
ترکیه یکی از کشورهای مهم در بازسازی آثار تاریخی افغانستان در این سال ها شناخته شده است.
آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه (تیکا) نیز مرمت و بازسازی مسجد تاریخی «علیشیر نوایی» در هرات را در سال ۹۹ خورشیدی انجام داده و مرمت برخی از آثار کهن دیگر را نیز در دستور کار دارد.