آنچه از یکسال پیش در غزه و لبنان و سایر سرزمینهای اسلامی میگذرد، یک جنگ تاریخی ترکیبی است و استکبار و صهیونیسم با تمام توان در تمام جبهات برای حفاظت از بقا و تمدید موجودیت این رژيم پوسیده و پوشالی و در حال فروپاشی، مذبوحانه میجنگد. در این میان، جایگاه افغانستان و طالبان در جبهه رسانهای مقاومت اسلامی در کجاست؟ اخبار و رویدادهای مقاومت شجاعانه مسلمانان و جنبشهای ضد صهیونیستی در رسانههای طالبان چگونه بازتاب مییابد؟ به حملات موشکی و تقابل نظامی ایران با رژيم اسراییل چگونه در رسانههای طالبان نگریسته میشود؟
پس از رویداد تاریخی ۷ اکتبر و به دنبال آن آغاز تهاجم گسترده، نسلکشی آشکار و اشغال همهجانبه غزه و سپس گسترش دامنه جنگ به لبنان، سوریه، یمن و سایر سرزمینهای اسلامی از سوی رژيم صهیونیستی با حمایت آمریکا، یک جنگ موازی رسانهای نیز کلید خورد که در متن و محور آن، رسانههای جریان اصلی در غرب و کشورهای عربی قرار دارند.
هدف اساسی این جبهه رسانهای که با هدایت و حمایت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی و اتاقهای فکر غربیها و صهیونیستها کنترل میشود، نه تنها کتمان واقعیتهای تاریخی ناشی از دستاوردهای شگرفت و شگفتانگیز محور مقاومت اسلامی و ضربات جبران ناپذیر بر رژيم تلآویو در «جنگ وجودی» اش علیه مبارزان مسلمان و شکست و استیصال و آسیبپذیری آن؛ بلکه بزرگنمایی و بازتاب یکجانبه و اغراقآمیز اشغال و پنهان کردن واکنشهای جنونآمیز و جنایتکارانه صهیونیستهای برخوردار از حمایت مستقیم آمریکا و اروپا و برخی رژيمهای مرتجع منطقه بود.
یکی دیگر از مأموریتهای جبهه رسانهای صهیونیسم و استکبار، پنهان کردن یا توجیه جنایتهای هولناک، نقض فاحش حقوق بنیادین بشر و ارتکاب شنیعترین شیوههای جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت از سوی رژيم اسراییل بود که همچنان جریان دارد.
در این میان اما در عصر فعالیت فراگیر رسانههای مستقل، حضور مستمر شهروند – خبرنگاران و سیطره غیرقابل کنترل شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای رسانهای همگانی، جبهه رسانهای محور مقاومت نیز پایاپای جبهه نظامی و سختافزاری آن توانست بایکوت خبری غولهای رسانهای غرب و صهیونیسم را درهم بشکند، از گنبد آهنین مجازی صهیونیستها فراتر برود و واقعیتهای تکاندهنده و در عین حال، حقیقتهای شگفتانگیز حماسه ۷ اکتبر و واکنش جنونآمیز اسراییل و کل دنیای غرب به آن را به وضوح و بیپرده بازتاب دهد.
اگرچه نمیتوان انکار کرد که هنوزهم این غولهای رسانهای سنتی غرب و بنگاههای تبلیغاتی تحت کنترل ناتوی فرهنگی، صهیونیسم و سازمانهای جاسوسی آمریکا و اروپا هستند که روایتهای برساخته خود را بر گزارشهای به اصطلاح «حقوق بشری» از نسلکشی در غزه و جنایات جنگی در لبنان و سایر سرزمینهای اسلامی بر سازمانهای بینالمللی دیکته میکنند و به این ترتیب، اجازه نمیدهند تا تمام واقعیت و همه حقیقت آنگونه که بایسته است، بازتاب پیدا کند.
با اینهمه، آغاز حماسه ۷ اکتبر و ورود مبارزان شجاع وابسته به جریانهای گوناگون محور مقاومت اسلامی به جنگی مستقیم و تمامعیار علیه رژيم اشغالگر قدس، همانگونه که در جبهات جنگ فیزیکی و عملیاتی، صداقت و قاطعیت و ایمان و اراده بسیاری از مدعیان دفاع از اسلام و سرزمینهای اسلامی را محک زد و دوست و دشمن را از هم تفکیک کرد، در نبرد فرهنگی و جنگ رسانهای نیز این آزمون را به خوبی به اجرا گذاشت و صف تریبونهای تبلیغاتی در خدمت استکبار و صهیونیسم را از رسانههای متعهد و متعلق به اسلام و دلبسته آرمان فلسطین و آزادی قدس شریف کاملا جدا کرد؛ آزمونی دشوار و اثرگذار که رسانههای افغانستان به ویژه تریبونهای رسانهای متعلق به طالبان و دولت سرپرست افغانستان از آن، سرخرو سربلند بیرون آمدند و نشان دادند که به آرمان فلسطین وفادار اند و علیرغم صدای بلند رسانههای معاند، به عنوان بخشی از مقاومت فرهنگی در برابر صهیونیسم و قدرتهای استکباری حامی آن، حضوری فعال و مؤثر در جبهه رسانهای محور مقاومت اسلامی دارند.
نمونه بارز آن بازتاب گسترده و مستقیم تحولات غزه و لبنان، پیروزیهای محور مقاومت در این دو جبهه، انعکاس وسیع جنایتهای ضد انسانی رژيم صهیونیستی، ترور بزدلانه سران و رهبران و فرماندهان مقاومت اسلامی توسط رژيم تروریستی تلآویو، حملات موشکی غرورآفرین و تاریخی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اعماق سرزمینهای اشغالی و سازههای نظامی رژيم کودککش اسراییل و در آخرین مورد، حضور شجاعانه رهبر فرزانه انقلاب در نماز جمعه پرشکوه تهران و بیانات و رهنمودهای روشنگر و امیدبخش و حماسی و آموزنده مرشد و مراد تمام مبارزان مقاومت در رسانههای دولتی طالبان، شبکههای خصوصی افغانستان و فضای مجازی این کشور بود.
این نشان میدهد که افغانستان نه تنها یکی از محورهای مهم و ثابت قدم مقاومت اسلامی علیه هژمون استکباری آمریکا و اشغالگری خونین باند جنایتکار و تروریست مورد حمایت آن در فلسطین اشغالی و سایر کشورهای منطقه است؛ بلکه با صلابت در سمت درست تاریخ ایستاده و برای تحقق آرمان فلسطین با تأسی مسئولانه از الگوی الهامبخش جمهوری اسلامی ایران در حمایت بیقید و شرط از محور مقاومت، مبارزه میکند.