رقابت اعراب در افغانستان، بهره‌برداری از اختلافات داخلی طالبان

بازگشت طالبان به قدرت همانطور که چیدمان سیاست و جامعه افغانستان را بهم ریخت، معادلات سیاسی بیرونی بر سر این کشور در منطقه و جهان را نیز دگرگون کرد.

حکمرانی دوباره طالبان بر جغرافیای افغانستان به موازات خروج بازیگرانی چون آمریکا و ائتلاف تحت رهبری این کشور، مسیر بازگشت متحدان سنتی و دیرینه عربی هرچند بعضا آرام و محتاط این گروه را باز کرد؛ دوستانی قدیمی که نه تنها در دوره نخست حکومت طالبان؛ بلکه در برهه جنگ ۲۰ ساله افغانستان آنها را تنها نگذاشته و زیر چتر حمایت های سیاسی و مالی علیرغم فرازوفرودهای روابط به بقای جنبش طالبان کمک کردند.

در همین حال، تهدیدات تروریستی ناشی از داعش، برنامه‌های اقتصادی و تجاری و رقابت‌های سیاسی منطقه‌ای و داخلی افغانستان منجر به آن شده است که این کشورها واقعیت حاکمیت طالبان در افغانستان را پذیرفته و در رقابتی آرام و محتاطانه کشورها به رقابت روابط با طالبان وارد شدند. قطر، امارات متحده و عربستان سعودی از مهم‌ترین کشورهای عربی هستند که افغانستان تحت کنترل طالبان را زیر نظر دارند.

قطر در نقش واسطه‌گر؟

از عمر ورود جدی قطر به صحنه سیاست افغانستان تقریبا یک دهه می‌گذرد. در این زمان این کشور کوچک اما ثروتمند عربی گام های قابل توجهی را در ایجاد اعتبار دیپلماتیک سالم برداشته است.

براساس یک یادداشت شورای آتلانتیک، دوحه با ارائه خدمات واسطه‌گری به طرف‌های ثالثی که به دنبال مسیر ورود به افغانستان بودند از یک مبتدی به یک ترند در بازی قدرت خاورمیانه تبدیل شده است.

قطر با توشه سیاسی بسیار کمتری نسبت به سایر کشورهای عربی خلیج فارس، افغانستان را به سکوی پرشی برای ارتقای دیپلماسی خاص خود می‌نگرد.

دولت دوحه به طالبان اجازه داد تا در سال ۲۰۱۳ یک دفتر سیاسی باز کنند، اقدامی که مذاکرات با واشنگتن را در سال ۲۰۲۰ تسهیل و توافق دوحه را ایجاد کرد و اعتبار دیپلماتیک قطر را ارتقا داد. حتی پس از شکست مذاکرات ۲۰۲۰ در دوحه بین طالبان و دولت سابق افغانستان، دولت‌های غربی و سازمان های بین المللی مشروعیت قطر را به عنوان نقطه تماس با طالبان پذیرفتند. در همین حال، طالبان نیز هنوز وابستگی بسیار زیادی به دفتر خود در قطر دارند؛ جایی که بُرد سیاسی بزرگی را برای این گروه رقم زد.

اما در سه سال گذشته قطر تلاش کرده که تمام راه‌ها برای افغانستان را به گونه‌ای ترسیم کند که گویا تنها از دوحه می‌گذرد؛ اما باید گفت که نقش میانجی‌گرانه دوحه برای طالبان و جهان اتکای صرف به این کشور عربی را در پی نداشته است.

پیشنهاد:   داعش مسئولیت حمله و انفجار غرب کابل را بر عهده گرفت

سفر اخیر مقامات عالی رتبه طالبان به عنوان نخسین مقصد خارجی پس از سه سال بازگشت به حاکمیت به امارات متحده عربی نشانگر این بود که دوحه تنها سهامدار از سفره قدرت در افغانستان و یگانه امید طالبان نیست.

این سفرها از سوی دیگر این اتفاق نشان داد که امارات با وزنه‌ای قوی به میدان رقابت آمده است. میزبانی از چهره‌هایی که سازمان ملل آنها را تحریم کرده است و واگذاری سفارت افغانستان به طالبان در ابوظبی.

عملگرایی دوسویه طالبان و امارات متحده عربی منجر به تقویت روابط دیرینه شده است که این روزها علناً خود را نشان داده است. کنشگری که علاوه بر پیگیری اهداف دوسویه به هریک از طرفین این فرصت را داده است که توانایی خود را در عرصه بین المللی نشان دهند؛ اما این دگرگونی‌های سیاسی در حالی شکل می‌گیرد که قطر تنها به نقش میانجی‌گرانه خود و یا شاید در جا زدن در این نقش در روندی شتابان در افغانستان و روابط جهان با این کشور بسنده کرده است؛ در حالی که امارات از همه گزینه‌های پیدا و پنهان در مسیری آرام در حال ترسیم مسیر پیش رو با طالبان است.

امارات و بازی با کارت رهبران جوان طالبان

حکومت سرپرست، دو ماه پس از سفر جنجالی سراج‌الدین حقانی؛ وزیر کشور طالبان و کمتر از یک ماه بعد از نخستین سفر خارجی حسن آخوند، نخست وزیر این گروه به ابوظبی، بدرالدین حقانی را به عنوان سفیر خود برای این کشور تعیین کرد. پس از چین، امارات دومین کشوری است که از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ سفیر طالبان را پذیرفته است؛ خبری که سریعا این ایده که امارات به دنبال تقویت نفوذ خود بر افغانستان در میانه رقابت‌های منطقه‌ای با ویژه قطر است را تقویت کرد؛ هدفی که ابوظبی گام‌های اولیه آن را بسیار بزرگ برداشت: پذیرش سفیر یک حکومت فاقد مشروعیت.

تحرکاتی که باعث شده قطر دست به کار شود و گزینه دیدارهای متعدد با مقامات طالبان در کابل را طی روزهای اخیر فعال کند.

به گفته کارشناسان این اقدام امارات در ادامه سیاست «تعامل بدون به رسمیت شناختن» است.

بشیر علی عباس در مقاله‌ای در هندوستان تای آنمز در این رابطه نوشته است که پذیرش سفیر طالبان از سوی امارات متحده عربی در ادامه چنین سیاست‌هایی است که برخی از کشورها پس از ۲۰۲۱ اتخاذ کرده‌اند؛ ارتباطاتی متکی به بده بستان همراه با مراودات دیپلماتیک بدون شناسایی رسمی.

نگاهی به رابطه طالبان و ابوظبی نشان می‌دهد که همه چیز برای شکل‌گیری یک اتحاد قوی، بار دیگر مهیا است. امارات متحده عربی در اولین دوره تسلط طالبان بر افغانستان، میزبان سفیری از این گروه بود و آنها را به رسمیت شناخت. با این حال این کشور، پس از سقوط طالبان روابط خوبی با دولت جدید افغانستان باز کرد. ابوظبی پس از کشته شدن پنج دیپلمات خود در یک حمله تروریستی در قندهار در سال ۲۰۱۷ رابطه خود را با طالبان محدودتر کرد.

پیشنهاد:   عبدالکبیر: تبعیض و تعصب قومی در نظام اسلامی جایی ندارد

این حمله افزون بر اینکه بدترین حمله به دیپلمات‌های امارات متحده عربی در طول تاریخ بود، منجر به کشته شدن جمعه محمد عبدالله کعبی، سفیر ابوظبی در کابل شد.

این حادثه در جریان یک سفر دیپلماتیک به قندهار برای افتتاح چندین پروژه زیربنایی که از حمایت ابوظبی برخوردار بود، صورت گرفت. هرچند طالبان مسئولیت حمله را برعهده نگرفتند؛ اما روابط کمی فاصله گرفت؛ با این حال، از زمان تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱ امارات روابط عملی خود را با کابل حفظ کرده و به دنبال تقویت آن است.

در عین حال این کشور میزبان محمد اشرف غنی، رییس جمهور پیشین افغانستان است که ابوظبی گفته است او را از فعالیت‌های سیاسی در خاک امارات منع کرده است.

اقدامی که تحلیل‌گران آن را متوازن سازی امارات می‌نامند. با این حال این کشور در گام نخست تلاش کرده تا به عنوان «متحد خوب» در افغانستان تحت تسلط حاکمیت طالبان عرض اندام کند.

در جولای ۲۰۲۲ دولت طالبان و امارات قراردادی را منعقد کردند که به یک شرکت اماراتی این اجازه را می‌داد تا فرودگاه‌های کابل، هرات و قندهار را اداره کند. در اواخر همان سال، ملا یعقوب، سرپرست وزارت دفاع دولت طالبان در سفری به ابوظبی در دسامبر ۲۰۲۲ با شیخ محمد، حاکم امارات دیدار کرد. همچنین این کشور برای ساختن ۲۰۰ بیمارستان، ساخت جاده و شبکه‌های آب و همچنین انتشار کتاب‌های درسی با طالبان همکاری می‌کند.

در ادامه شرکت هواپیمایی اماراتی فلای دبی در اکتبر ۲۰۲۳ اعلام کرد که پروازهای خود را به کابل از سر می‌گیرد و به اولین شرکت هواپیمایی بین‌المللی تبدیل شد که از زمان خروج آمریکا از افغانستان به پایتخت افغانستان پرواز انجام می‌دهد.

حالا نیز این کشور در پی آن است از فضای به وجود آمده استفاده کند؛ در حالی که ابوظبی نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان در سه سال گذشته خواهان ایجاد حکومتی همه شمول بوده است.

با این وجود امارات گویا در حال علنی‌سازی نقشه‌های خود برای افغانستان تحت حاکمیت طالبان است. اهدافی که روش سنتی و استفاده شده این کشور یعنی شبکه‌سازی و نزدیکی به مهره‌های کلیدی طالبان بخشی از استراتژی و شاید هم مهم‌ترین آن است.
%

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=34034
اخبار مرتبط
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها