به گزارش ایراف، طالبان در ماههای اخیر سیاستهای گستردهای در زمینه مدیریت منابع آبی افغانستان اتخاذ کردهاند که شامل ساخت سدهای جدید و پروژههای آبی است. این سیاستها بهویژه بر اختلافات با کشورهای همسایه مانند ایران، ازبکستان، ترکمنستان و پاکستان تأثیر گذاشته است. در این گزارش، به بررسی این سیاستها و تأثیرات آن بر روابط منطقهای خواهیم پرداخت.
یکی از اقدامات کلیدی طالبان در مدیریت منابع آبی، ساخت سدهای جدید است. پروژههایی مانند سد پلتونی در ولایت پکتیکا و سد کمالخان بر روی رود هیرمند، از جمله مهمترین این پروژهها هستند. سد پلتونی با ظرفیت ذخیرهسازی ۲۵ میلیون مترمکعب آب و توان تولید ۹۳۵ کیلووات برق، بهویژه برای توسعه کشاورزی و مهار سیلابها طراحی شده است. سد کمالخان، دیگر پروژه مهم، با هدف کاهش جریان آب به سمت ایران، بهطور خاص بهعنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک استفاده میشود.
مسائل آبی طالبان و ایران
مسائل آبی بین طالبان و ایران بیشتر به موضوعات مربوط به رودخانهها و منابع آب مشترک بر میگردد. یکی از مهمترین این مسائل، مدیریت و استفاده از منابع آب رودخانه هیرمند است.
رودخانه هیرمند، منبع اصلی آب در استان سیستان و بلوچستان ایران است و از افغانستان سرچشمه میگیرد. مسئله این است که کنترل و تخصیص آب هیرمند میتواند تأثیرات قابل توجهی بر روی منابع آبی و معیشت مردم دو کشور داشته باشد.
ایران نسبت به رویکرد طالبان درباره اجرای معاهده هیرمند ناراضی است و این موضوع تبدیل به یکی از مسائل حساس در روابط دو کشور شده است. ایران درخواست دارد که افغانستان به توافقهای قبلی در خصوص تخصیص آب پایبند بماند تا تأمین آب برای منطقه سیستان و بلوچستان ایران همچنان ادامه داشته باشد.
ساخت سدهایی مانند سد کمالخان که جریان آب به سمت ایران را محدود کرده، باعث خشکسالی و مشکلات زیستمحیطی در منطقه سیستان و بلوچستان شده است.
این موضوع علاوه بر ابعاد فنی و مدیریتی، ابعاد سیاسی و دیپلماتیک نیز دارد و حل آن نیاز به همکاری و تفاهم بین دو کشور دارد.
تنش آبی پاکستان و افغانستان
پاکستان به شدت به منابع آبی افغانستان، بهویژه رودخانههای کابل و کنر، وابسته است. پروژههای سدسازی طالبان در این رودخانهها، میتواند بر تأمین آب برای کشاورزی و تولید برق در پاکستان تأثیر بگذارد.
نگرانیهای پاکستان در مورد تأثیرات سدهای جدید و پروژههای آبی طالبان، بهویژه در مناطق مرزی، به وضوح قابل مشاهده است.
تنشهای آبی بین پاکستان و افغانستان عمدتاً به دلیل رودخانههای مشترک و اختلافات در مورد حقوق استفاده از منابع آب است. رودخانه هلمند از افغانستان سرچشمه میگیرد و به پاکستان وارد میشود. پاکستان نگران است که کاهش جریان آب هلمند به دلیل پروژههای آبی در افغانستان، منجر به کاهش منابع آب در ایالتهای جنوب غربی پاکستان شود. توافقات بینالمللی برای مدیریت آب هلمند به طور مداوم مورد بررسی و تجدیدنظر قرار میگیرند.
رودخانه کابیرا نیز منبع دیگری برای ایجاد تنشها است. مدیریت و تخصیص منابع آب این رودخانه به دلیل وابستگی شدید هر دو کشور به آبهای آن، موضوع دیگری از تنشهای آبی است.
این تنشها نه تنها به دلیل نیاز به آب برای کشاورزی و معیشت مردم در هر دو کشور است، بلکه میتواند تأثیرات گستردهتری بر روابط دیپلماتیک و امنیتی بین پاکستان و افغانستان داشته باشد. برای حل این مسائل، همکاریهای دیپلماتیک و فنی مستمر و مذاکرات بین دو کشور ضروری است.
طالبان و تنش آبی با آسیای میانه
پروژه کانال قوشتپه که آب رود آمودریا را به سمت شمال افغانستان هدایت میکند، یکی از بزرگترین پروژههای آبی طالبان محسوب میشود. این پروژه با هدف آبیاری بیش از ۵۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی طراحی شده است و نگرانیهای جدی در کشورهای آسیای میانه، بهویژه ازبکستان و ترکمنستان، ایجاد کرده است.
کشورهای آسیای میانه، از جمله ترکمنستان و ازبکستان، به شدت به آبهای رودخانههای آمودریا و سیردریا وابسته هستند. پروژه کانال قوشتپه که آب رود آمودریا را به سمت شمال افغانستان هدایت میکند، موجب نگرانیهای جدی در این کشورها شده است.
تغییر در جریان آب و کاهش منابع آبی میتواند به اختلالات زیستمحیطی و اقتصادی در این کشورها منجر شود.
از سوی دیگر رودخانه سرخس نیز یکی دیگر از منابع مهم آبی است که از افغانستان به سمت ازبکستان و ترکمنستان جریان دارد. این رودخانه برای تأمین آب کشاورزی و مصارف دیگر در ازبکستان حیاتی است.
تغییرات در میزان آب رودخانهها میتواند به مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی در ازبکستان و سایر کشورهای آسیای میانه منجر شود، به ویژه در مناطق وابسته به آبهای مشترک.
راهکارهای پیش روی طالبان
بعد از سه سال که طالبان در افغانستان به قدرت رسیده هنوز آنها توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشدهاند. در این بین بدون شک طالبان به روابط گسترده با کشورهای جهان نیاز دارد. اما موضوع آب به تنش جدی میان طالبان و کشورهای همسایه افغانستان تبدیل شده است.
امری که احتمالاً بر روابط آنها با کشورهای همسایه افغانستان تاثیر بگذارد. برای کاهش تنشها و مدیریت مؤثر منابع آبی، مذاکره و همکاری میان کشورهای همسایه ضروری است. ایجاد مکانیزمهای مشترک و کمیتههای فنی برای جمعآوری دادههای مرتبط با آب و اقلیم، میتواند به شکلگیری توافقات منصفانه و پایدار کمک کند.
اجرای توافقات گذشته، از جمله معاهده هیرمند، و رعایت حقوق اکولوژیکی تالابها و زیستمحیطی مناطق مرزی، باید در دستور کار قرار گیرد. این رویکرد میتواند به حفظ تعادل اکوسیستمها و کاهش تنشها کمک کند.
سیاستهای آبی طالبان تأثیرات عمیقی بر روابط افغانستان با کشورهای همسایه داشته است. همچنین میتواند موجب افزایش تنشها و مشکلات زیستمحیطی در منطقه بشود. دستیابی به توافقات مشترک و همکاریهای منطقهای، کلید مدیریت مؤثر منابع آبی و کاهش تنشها خواهد بود.