به گزارش ایراف، نهاد بروکینگز در مقالهای تازه به مناسبت سومین سالگرد بازگشت طالبان به بررسی ابعاد سیاسی و اقتصادی حکومت سه ساله طالبان پرداخته است.
در این مقاله آمده است که پس از سه سال، رژیم طالبان همچنان در قدرت است. رهبر عالی آن، هبتالله آخوندزاده، حکومت خود را با ایجاد نهادهای موازی تقویت و متمرکز کرده است و در عین حال سیاستهایی را از دفتر خود در قندهار تنظیم کرده است و امتیازدهی به طالبان پشتون جنوبی بیشتر شده است.
با وجود چالشهای اقتصادی عظیم، از جمله بیش از ۹۰ درصد از افغانها که با فقر و افزایش ناامنی غذایی دست و پنجه نرم میکنند، طالبان در خطر فوری یک انفجار اقتصادی قرار ندارد.
همسایگان افغانستان و همچنین چین و روسیه در حال تشدید تعامل خود با طالبان هستند. اما پاکستان همچنان از اقدامات ناچیز طالبان علیه گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان (TTP) که در شرق افغانستان پایگاه دارد، ناامید است.
علیرغم نقض شدید حقوق بشر و حقوق زنان توسط طالبان، منافع ایالات متحده در افغانستان – از جمله مبارزه با تروریسم – در حال حاضر با حفظ تعادل در سطح پایین در تعامل با رژیم به بهترین وجه تامین میشود.
قدرت طالبان و ساختارهای آن
بروکینگز در بخش دیگری از این مقاله مینویسد، رهبری طالبان شامل ایدئولوگهای مانند هبتالله و همچنین عملگرایان نسبی است که در تمایل خود به اجرای نسخههای افراطی شریعت محدودتر و علاقهمند به تعامل با غرب هستند.
با این حال، عملگرایان نتوانستهاند سیاستهای امیر را تعدیل کنند و از به چالش کشیدن او عقب نشینی کردهاند.
هبتالله توسط یک گارد متشکل از فرماندهان نظامی قدرتمند هلمند و قندهار مانند عبدالقیوم ذاکر حمایت میشود.
از طرف دیگر او برای مقابله با رهبران رقیب، مانند سراجالدین حقانی و محمد یعقوب، وفاداران خود را به عنوان معاونان در وزارتخانهها و سازمانهای حکومت منصوب کرده است.
حکومت طالبان از ادغام جنگ سالاران افغان، سیاستمداران و بسیاری دیگر از افراد مرتبط با نظام جمهوریت در ساختارهای خود امتناع میورزد.
این گروه همچنین چندین فرمانده غیر پشتون طالبان را از مقام خود برکنار کرده یا تنزل مقام کرده است. طالبان برای نظارت بر بازیگران محلی، تسکین تقاضاها برای شمولیت در تصمیمگیریهای سیاسی و حفظ مهارت خود در حل و فصل اختلافات محلی، شوراهای علمای مذهبی محلی را ایجاد کرده است.
توان اقتصادی طالبان
در ادامه این مقاله آمده شوکهای تحریمهای غرب، بحران عمیق نقدینگی، و فروپاشی سیستم اقتصادی افغانستان مرتبط با ماشین جنگی غرب باعث کاهش حیرت انگیز تولید ناخالص داخلی افغانستان بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به میزان ۲۰ تا ۳۰ درصد شد. اقتصاد به ثبات رسیده است، اما در حال رکود است.
حداقل ۲۳ میلیون افغان، یعنی بیش از نیمی از جمعیت، به حمایت بشردوستانه نیاز دارند، حتی در شرایطی که کمکهای بین المللی به دلیل نیازهای رقابتی جهانی، بیزاری غرب از سرکوب طالبان، و عدم علاقه روسیه و چین به ارائه کمکهای بشردوستانه به شدت کاهش یافته است.
اثربخشی طالبان در کاهش فساد عظیمی که مشخصه جمهوری بود، درآمد مالیات و درآمد را افزایش داد.
در سال ۲۰۲۳، افغانستان از تجارت سریع منطقهای، از جمله صادرات زغال سنگ به پاکستان و صادرات مواد معدنی در سراسر منطقه، به میزان ۱.۹ میلیارد دلار از صادرات افغانستان بهرهمند شد. اما در سال ۲۰۲۴، صادرات به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
ممنوعیت خشخاش از سوی هبتالله که با عزم خیره کنندهای اجرا شد، کشت خشخاش را تا ۹۵ درصد کاهش داد.
اما این موضوع باعث بدبختی بیشتر افغانها شد. با از بین بردن ۴۵۰۰۰۰ شغل تنها در سطح مزرعه، این ممنوعیت حداقل ۱.۳ میلیارد دلار به اقتصاد افغانستان زیان وارد کرد.
این درحالی است که قدرتهای گارد هبتالله از این ممنوعیت بهرهمند شدهاند، زیرا ارزش ذخایر هروئین آنها افزایش یافته است. اما اگر آنها نتوانند این ذخایر را بفروشند، ممکن است شکافهایی بین هبت الله و گروه جنوبی او ایجاد شود. چنین شکافهایی میتواند فرصتهایی را برای تغییر سیاستها فراهم کند.
پذیرش منطقهای
این نهاد مطالعاتی در این تحلیل میافزاید که همسایگان افغانستان به طرق مختلف با رژیم طالبان کنار میآیند.
چنانچه که مذاکرات منطقهای برای احیای خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI) در جریان است. همسایگان افغانستان همچنین در حال بررسی راههایی برای از سرگیری پروژه انتقال و تجارت برق آسیای مرکزی- آسیای جنوبی (CASA-۱۰۰۰) در افغانستان هستند که اجزای آن در پاکستان، قرقیزستان و تاجیکستان تقریباً تکمیل شده است.
حتی تاجیکستان هم آماده نیست که قرارداد کاسا-۱۰۰۰ را مختل کند. تاجیکستان نسبت به دیگر بازیگران منطقهای خصومت بیشتری نسبت به طالبان نشان میدهد و میزبان مخالفان تاجیک افغان طالبان، مانند جبهه ضعیف مقاومت ملی ضد طالبان است، اما فعالیتهای آنها را محدود میکند.
برای حفظ دید فعالیتهای تروریستی احتمالی در افغانستان، هند روابطی در سطح پایین، اما ثابت با طالبان دارد و تاکنون به دنبال تضعیف طالبان نبوده است.
در مقابل، طالبان به دنبال ترتیبات بین المللی متنوع، دوست دارند معاملات اقتصادی را بین کشورها تقسیم کنند، حتی رقبایی مانند امارات متحده عربی و قطر را به بازی کشانده اند.
تجارت کماهمیت بین چین و افغانستان در حال افزایش است و افغانستان به طور بالقوه در پروژههای آینده کمربند و جاده چین گنجانده شده است درست مانند نظام جمهوریت، طالبان همچنان از فقدان سرمایه گذاری چینی ناامید شده است. در ژوئیه ۲۰۲۴، روبان – برای حدود دهمین بار – در معدن مس عینک ماس، جایی که چین به مدت ۱۵ سال دارای مجوز معدن است، بریده شد، اما هیچ استخراج واقعی در گوشه و کنار آن مشاهده نمیشود.
اگرچه هیچ کشوری به طور رسمی طالبان را به رسمیت نشناخته است، اما تعامل دیپلماتیک منطقهای تشدید شده است. از همه مهمتر، چین اعتبار سفیر طالبان در پکن را در دسامبر ۲۰۲۳ پذیرفت. کشورهای مختلف سفارتخانههای خود را در کابل باز کرده اند.
این درحالی است که این منطقه از فشار بر طالبان برای وارد کردن قدرتهای قومی از جمهوری افغانستان در دولت خود دست برداشته است. ازبکستان حتی اجازه نمیدهد یکی از این فرماندهان جنگ و معاون سابق رئیس جمهور افغانستان، عبدالرشید دوستم، در ازبکستان بماند.
با کمال تعجب، این ایران شیعه است که عمیقترین دسترسی را به هبت الله سنی دارد. اما این دسترسی به این معنا نیست که ایران بتواند منافع آبی خود را برآورده کند. چرا که طالبان علیرغم مخالفتهای ایران، سد میسازند.
تروریسم
در بخشهای پایانی مقاله از وضعیت تروریسم در افغانستان صحبت شده است. سرکوب تروریسم همچنان منافع اصلی منطقه و ایالات متحده است. طالبان در تعریف چند ساله خود از معنای آن اصرار داشته است: جلوگیری از حملات به خارج از کشور، اما نه حضور جنگجویان خارجی و گروههای تروریستی در افغانستان.
جنگجویان خارجی به افغانستان میروند و مدارس در حال تولید دانش آموزان افراطی هستند. سراج الدین حقانی مدتی میزبان ایمن الظواهری رهبر القاعده بود تا اینکه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا او را کشتند.
در تابستان ۲۰۲۳، یک هیئت متخصص سازمان ملل در مورد افغانستان گزارشی هشداردهنده تهیه کرد که در آن بازسازی توانایی القاعده در افغانستان و افزایش احتمال حملات تروریستی جهانی پیشبینی شد. هرچند ارزیابی اطلاعاتی ایالات متحده به شدت مخالف بود.
طالبان با قاطعیت و کارآمدی به دنبال گروه تروریستی بین المللی و رقیب یعنی داعش خراسان (ISKP) بوده است. طالبان همچنین چین را در مورد شبه نظامیان اویغور آرام کرده و آنها را از مرز با چین دور کرده است. اما طالبان با امتناع از مقابله با پناهگاههای امن تحریک طالبان پاکستان، اربابان و حامیان سابق خود را در سازمانهای اطلاعاتی پاکستان شکست داده است. تحریک طالبان پاکستان از طریق پیوندهای خانوادگی با حقانیها مرتبط است و طالبان میترسند که هرگونه سرکوب، جنگجویان تحریک طالبان پاکستان را به سمت داعش سوق دهد.
حملات تحریک طالبان پاکستان در پاکستان تلفات زیادی به همراه داشته و داراییهای اقتصادی چین در پاکستان را تهدید کرده است.
اسلام آباد به پکن قول داده است که میتواند از میان ستیزه جویان آنهایی را که منافع او و چین را تهدید میکنند (مانند تحریک طالبان پاکستان) سرکوب کند. از طرف دیگر، مذاکرات طالبان با تحریک طالبان پاکستان باعث آرامش موقت در خشونتهای تحریک طالبان پاکستان شد، اما نه چیزی بیشتر. پاکستان ناامید، پناهجویان افغان را از پاکستان اخراج کرد، اما فایدهای نداشت.