پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان چه اتفاقی افتاده است

به گزارش ایراف، گروه بین المللی بحران در گزارشی مفصل به بررسی وضعیت افغانستان تحت حاکمیت طالبان در سه سال گذشته پرداخته است. این گزارش موارد بهتره شده و بدتر شده تحت حاکمیت طالبان را بررسی کرده است.

در ابتدای این گزارش آمده است که پس از بازگشت طالبان به قدرت جهان ترکیبی از انزوا و تعامل انتخابی را با رژیم جدید دنبال کرده است. کشور‌های غربی که به ویژه از محدودیت‌های رژیم طالبان بر حقوق زنان و دختران ناامید شده‌اند، مجموعه‌ای از تحریم‌ها، مسدود کردن دارایی‌ها و محدودیت‌های بانکی را اعمال کرده‌اند.

در عین حال، آنها میلیارد‌ها دلار را برای کاهش فقر و جلوگیری از قحطی اختصاص داده‌اند، در حالی که برخی از آنها در مورد مسائل امنیتی با طالبان در تماس بوده‌اند. کشور‌های نزدیک به افغانستان در برخورد با رژیم جدید در کابل، انعقاد توافقنامه‌های تجاری و اعتبار بخشیدن به سفرای طالبان، فراتر رفته‌اند.

آنها نگرانی‌هایی مانند امنیت و اشتراک آب را ضروری می‌دانند و در برخی موارد، آماده‌اند تا رفتار طالبان با دختران و زنان را نادیده بگیرند – یا حداقل باور کنند که فشار بیرونی بعید است که باعث تغییر روش شود.

با گذشت سه سال از تجدید حکومت طالبان، برخی از جنبه‌های زندگی افغان‌ها بدتر شده و برخی دیگر بهبود یافته است، اگرچه حذف نهادینه شده زنان و دختران از بسیاری از جنبه‌های زندگی عمومی، مزایایی را که نیمی از جمعیت از تغییرات مثبت کسب می‌کنند، محدود می‌کند. هیچ یک از روند‌های بدتر احتمالاً منجر به سقوط طالبان نمی‌شود، حداقل نه به این زودی.

چه چیزی بدتر شده است؟

گروه بین المللی بحران در بخشی از این گزارش به مواردی پرداخته است که حاکمیت طالبان برآن‌ها تاثیر منفی داشته است. دراین مورد آمده است که آشکارترین زوال در حقوق زنان و دختران است. در این حوزه، طالبان تبعیض‌آمیزترین حکومت در جهان است. محدودیت‌های شدید آن بر حقوق زنان و دختران در تمام جنبه‌های دیگر کارنامه آن در سه سال گذشته نفوذ کرده است. دسترسی نیمی از جمعیت به بسیاری از خدمات ضروری و فضا‌های عمومی محدود است. همچنین استقلال و فرصت‌های خودسازی و بیان زنان را محدود کرده است. در میان ده‌ها فرمان مبتنی بر جنسیت که توسط هبت الله آخوندزاده، امیر طالبان تحمیل شده است، برخی از مضرترین آنها احکام ممنوعیت حضور زنان و دختران در مدارس متوسطه دولتی و دانشگاه‌ها بوده است.

زنان همچنین از کار برای سازمان ملل متحد و سازمان‌های غیردولتی منع شده‌اند، در حالی که سایر احکام آنها را از رفتن به پارک‌ها، حمام‌های عمومی، سالن‌های ورزشی و سالن‌های زیبایی منع کرده‌اند. در عمل، سازش‌ها در بخش‌هایی از کشور ضربه برخی از این احکام را کاهش داده است – برای مثال، جایگزینی دوره متوسطه با «دوره‌های آموزشی» و «آموزش‌های دینی» که از برنامه‌های درسی مشابه برای برخی از دختران دبیرستانی استفاده می‌کنند. همچنین درست است که در برخی مناطق روستایی، سیاست آموزشی طالبان منعکس کننده آنچه قبلاً رایج بود، است.

با این حال، تأثیر کلی حکومت طالبان، عقب‌نشینی شدید از آزادی‌هایی بوده است که زنان افغان، به‌ویژه آنهایی که در شهر‌ها و شهرک‌ها زندگی می‌کنند، در دولت قبلی و تحت حمایت ایالات متحده از آن برخوردار بودند. تبعیض و نابرابری ریشه‌دار، سایر تحولات سه سال اخیر را تحت الشعاع قرار داده است.

در موردی دیگر این گزارش به وضعیت آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای متاثر از بازگشت طالبان پرداخته است. گروه بین المللی بحران می‌گوید آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. پس از آن که نیرو‌های خارجی در سال ۲۰۰۱ به سرنگونی اولین رژیم طالبان کمک کردند، در حالی که جناح‌های افغان در انتخابات فاسد و درگیری‌های گاه به گاه بین رقبا برای قدرت می‌جنگیدند، یک سیستم حزبی در کابل رشد کرد. رسانه‌های محلی شکوفا شدند. یورش طالبان به پایتخت در سال ۲۰۲۱، سکوتی نگران کننده را در صحنه سیاسی به ارمغان آورد، زیرا حکومت جدید تحمل کمی برای هر شکلی از مخالفت دارد. طالبان با غیرقانونی کردن احزاب سیاسی، در واقع یک دولت تک حزبی ایجاد کرده اند و اکثر سیاستمداران سابق که در کشور باقی مانده اند را از پرداختن به حرفه قدیمی بازنگه داشته اند.

افغان‌هایی که با رهبران جدید اسلام‌گرا مخالف هستند، عمدتاً فرار کرده‌اند، سکوت کرده‌اند یا علی‌رغم نگرانی‌هایشان تصمیم گرفته‌اند در کنار طالبان باشند. روزنامه‌نگاران، دانشگاهیان و تحلیل‌گران کلمات خود را با دقت در مکان‌های عمومی انتخاب می‌کنند. مخالفان و خبرنگارانی که قوانین را رعایت نمی‌کنند، دستگیر و گاه شکنجه شده اند. زنان روزنامه نگار با چالش‌های بیشتری روبرو هستند، از تحصیل در رشته روزنامه نگاری، نمایش چهره خود در آنتن، شرکت در کنفرانس‌های مطبوعاتی بدون همراه یا مصاحبه با مقامات محروم هستند.

ثالثاً، فقر و بیکاری بسیار بدتر شده است. تسلط طالبان دولت‌های خارجی را بر آن داشت تا تمام کمک‌های انکشافی را یک شبه متوقف کنند. کمک کنندگان پروژه‌های متعددی را متوقف کردند و تعداد کمی از آنها از سر گرفته شده اند. بانک جهانی تخمین زد که این کشور در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ حدود ۲۶ درصد از تولید ناخالص داخلی واقعی خود را از دست داد. میلیون‌ها نفر در ماه‌های اول پس از بازگشت طالبان در فقر فرو رفتند و بسیاری از آنها در آستانه گرسنگی بودند، ۵۵ نفر در هر درصد از جمعیت از سطوح حاد گرسنگی رنج می‌برند.

سهم افغان‌ها در بدترین دسته‌های ناامنی غذایی تا سال ۲۰۲۴ به ۲۸ درصد کاهش یافت، اما وضعیت اضطراری همچنان در زمره بدترین بحران‌های بشردوستانه در جهان قرار دارد. بار سوء تغذیه بیشتر بر دوش دختران خانواده‌های فقیر است، به طوری که پزشکان در مراکز تغذیه درمانی گزارش می‌دهند که میزان مرگ و میر در میان دختران ۹۰ درصد بیشتر از پسران است.

رکود اقتصادی به ویژه برای افغانستان دردناک است. زیرا سالانه صد‌ها هزار مرد و زن جوان وارد بازار کار می‌شوند. فشار‌های شغلی به دلیل تعداد زیادی از مهاجران افغان که مجبور به بازگشت – به کشور شده‌اند، از جمله بیش از ۶۰۰هزار نفر از پاکستان از سپتامبر ۲۰۲۳ و تعداد مشابهی از ایران تشدید شده است. بعد از اینکه طالبان مواد مخدر را در سال ۲۰۲۲ ممنوع کرد، نیم میلیون کارگر دیگر که در مزارع تریاک کار می‌کردند، بیکار شدند. اشتغال زنان بیشتر ضربه خورده است و از زمان تسلط طالبان ۲۵ درصد در مقایسه با ۷ درصد کاهش برای مردان کاهش یافته است زنان دیگر مجاز به انجام بسیاری از مشاغل دولتی نیستند. قوانین مربوط به لباس، امکانات تفکیک جنسیتی و همراهان اجباری کار آنها را در بخش‌هایی که هنوز برای آنها باز است، پیچیده می‌کند.

پیشنهاد:   فاطمه گیلانی: خلیلزاد عامل اصلی تباهی مردم افغانستان است

با وجود سختی‌هایی که افغان‌های فقیر با آن روبرو هستند، طالبان درجه‌ای از ثبات را در اقتصاد به ارمغان آورده اند. با بهبود حجم صادرات، عواید دولت و قدرت پول ملی، افغانی، شاخص‌های کلیدی تغییر کرده اند. ارزش افغانی در برابر دلار درست پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان سقوط کرد، اما مقامات جدید با ممنوع کردن تراکنش‌های اسکناس‌های خارجی و سایر اقدامات، آن را تقویت کردند. با این حال، مشکلات جدی همچنان باقی است.

چهارم، افغان‌ها دسترسی کمتری به چندین خدمات دولتی دارند.

آخرین وخامت عمده در روابط با پاکستان همسایه است. اسلام آباد در طول به قدرت رسیدن آنها در اواسط دهه ۱۹۹۰ از طالبان حمایت کرد. به عنوان مثال، پس از سال ۲۰۰۱ به رهبران این گروه پناه داد. بسیار مهم است که امروز، طالبان تمایلی به سرکوب تحریک طالبان پاکستان (TTP)، معروف به طالبان پاکستانی ندارند، یک گروه شبه نظامی که طبق گزارش‌های سازمان ملل، حداقل بخشی از آن از خاک افغانستان فعالیت می‌کند و با طالبان بیعت کرده است. هسته اصلی طالبان در نتیجه، روابط بین حاکمان جدید افغانستان و حامیان سابق آنها تیره شده است. پاکستان تحریک طالبان پاکستان را مسئول افزایش تعداد حملات در قلمرو خود می‌داند و طالبان افغانستان را به ایجاد پناهگاه امن برای این گروه متهم می‌کند. در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، طالبان تلاش کردند تا در مذاکرات صلح میان اسلام‌آباد و تحریک طالبان پاکستان میانجیگری کنند، اما مذاکرات شکست خورد و در مجموع، چنین دیپلماسی جواب نداد. اسلام آباد با حملات گاه و بیگاه برون مرزی خود و اخراج انبوه افغان‌ها به دنبال تحت فشار قرار دادن طالبان برای اقدام علیه تحریک طالبان پاکستان بوده است، اما این تاکتیک‌ها نتوانسته مواضع طالبان را تغییر دهد و در عین حال آسیب قابل توجهی به غیرنظامیان وارد کرده است. به نظر می‌رسد که خشونت در مناطق مرزی در آستانه بدتر شدن است.

چه چیزی بهتر شده است؟

گروه بین المللی بحران در بخش دیگری از گزارش وضعیت بهبودیافته مواردی را مورد بحث و بررسی قرار داده است که حاکمیت طالبان بر آنها نتیجه مثبت داشته است. به طوری که آمده از آنجایی که خروج ایالات متحده و ناتو به بیست سال جنگ پایان داد، پیشرفت اصلی از زمان تصرف طالبان در صلح و امنیت است. در مراحل پایانی جنگ، سالانه ده‌ها هزار افغان جان خود را از دست می‌دهند، که این جنگ را برای چند سال به مرگبارترین درگیری در جهان تبدیل می‌کند. میلیون‌ها نفر از خانه‌های خود فرار کردند.

هرج و مرج با پیروزی طالبان فروکش کرد، زیرا شورشیان سابق کنترل بیشتری از قلمرو کشور را به دست آوردند که هر حکومتی در دهه‌های گذشته از آن برخوردار بود. مقاومت ضد طالبان، به ویژه از شاخه جنوب آسیای داعش و بقایای نیرو‌های امنیتی سابق، در مناطق دورافتاده جریان دارد، اما تعداد درگیری‌ها به طور پیوسته کاهش یافته است. ارزیابی تهدید‌های جهادی فراملی ناشی از افغانستان دشوارتر است، زیرا میزان خطر ناشی از داعش، القاعده و سایر گروه‌های موجود در کشور به سختی قابل اندازه‌گیری است. با این حال، اطلاعات طالبان به وضوح چنین گروه‌هایی را زیر نظر دارد و سرکوب‌های طالبان علیه داعش وحشیانه بوده است. روش‌های طالبان برای برخورد با سایر جهادی‌ها ظریف‌تر بوده و بر انتقال شبه‌نظامیان به دور از مرز‌های حساس تمرکز کرده‌اند. کانال‌های طالبان با همتایان غربی باز است. مقامات امنیتی آمریکا و اروپا، داعش را منبع اصلی خطر می‌دانند و بسیاری از آنها طالبان را سنگری در برابر آن می‌دانند. دولت‌های منطقه‌ای که بسیاری از آنها – از جمله چین، تاجیکستان و ازبکستان، و همچنین پاکستان – با شبه‌نظامیانی که در افغانستان پناه گرفته‌اند می‌جنگند، با طالبان نیز تعامل کرده‌اند تا نگرانی‌های امنیتی خود را برطرف کنند، هرچند نتایج محدودی به دست آورده‌اند.

دسترسی بشردوستانه و سایر دسترسی‌ها به مناطق روستایی نیز بهتر شده است. این جنگ تأثیری بر تقسیم کشور به مناطق تحت کنترل نیرو‌های طرفدار و مخالف دولت داشت و میلیون‌ها نفر در این منطقه اغلب از دسترس سازمان‌های کمک‌رسان خارج بودند. در حالی که دولت قبلی تمایل داشت از کسانی که در مکان‌های دور افتاده زندگی می‌کردند غفلت کند، طالبان با افغان‌های روستایی به‌عنوان بخش مهمی از پایگاه حمایتی خود رفتار می‌کرد و کمک‌های خارجی را برای این جوامع مورد غفلت تشویق می‌کرد. چالش‌های دسترسی همچنان وجود دارد، و گذر از زمین‌های افغانستان در مواقعی سخت است، اما امدادگران کهنه کار می‌گویند که دسترسی آنها به نقاط دوردست کشور بیشتر از هر دوره‌ای در دهه‌های اخیر است.

علیرغم ممنوعیت طالبان برای کارمندان زن در دفاتر غیر دولتی، استثنائات برای کارگران صحرایی و سایر گروه‌های بشردوستانه اجازه می‌دهد تا کمک‌ها به زنان برسد. طالبان همچنین صد‌ها سد راه را برچیده و در تعمیر بزرگراه‌ها و تونل‌ها سرمایه گذاری کرده‌اند. آنها حتی گردشگری خارجی را تشویق کرده‌اند، اگرچه زمانی که افراد مسلح داعش در ماه مه سه گردشگر اسپانیایی را کشتند، صنعت نوپا آسیب دید.

به‌طور کلی، سفر بسیار ایمن‌تر شده است: بسیاری از افغان‌ها در حال کشف مجدد کشور خود هستند، و با اقوام خود در مکان‌هایی که در طول جنگ برای بازدید از آن خطرناک بود، دیدار می‌کنند. با این حال، باز هم، جنسیت مهم است: قوانینی که رسماً زنان را از سفر‌های طولانی بدون همراه مرد و سفر پس از تاریکی منع می‌کند، نیمی از جمعیت را در استفاده از این تغییرات با مشکل مواجه می‌کند.

امنیت نسبی به مقامات جدید کمک کرده است تا برخی از زیرساخت‌های رو به زوال کشور، به ویژه حمل و نقل و آبرسانی را تعمیر کنند. اگرچه آنها با محدودیت‌های بودجه‌ای جدی روبرو هستند، اما پروژه‌هایی را نیز از سر گرفته‌اند، از جمله برخی از پروژه‌هایی که قبل از متوقف شدن با قطع بودجه توسط اهداکنندگان، در دست اجرا بودند.

پیشنهاد:   رهبر طالبان: اختلافات و بی‌اعتمادی موجب شکست می‌شود

مقامات چندین سد را تکمیل کردند و ساخت کانال قوش تپه در مرز شمالی را که برای آبیاری ۵۵۰هزار هکتار زمین کشاورزی طراحی شده است، ادامه دادند. طالبان همچنین مسیر‌های ترانسپورتی مانند تونل سالنگ را که کابل را به شمال کشور وصل می‌کند و جاده‌ای که افغانستان را به چین وصل می‌کند، می‌سازند یا درست می‌کنند.

در همین حال، طالبان بسیاری از فساد‌هایی را که دولت سابق تحت حمایت ایالات متحده به آن بدنام بود، پاکسازی کرده‌اند. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، مقامات متقلب میلیارد‌ها دلار کمک خارجی را خرج کردند. طالبان بسیاری از بوروکراسی قبلی را حفظ کردند، اما اقدامات سختگیرانه ضد اختلاس انجام دادند. تا حدی به دلیل کاهش فساد و تا حدی به دلیل متمرکز شدن دستگاه دولتی، برخی از وظایف دولت، مانند جمع آوری مالیات، ساده‌تر شده است. بر اساس یک برآورد، علاوه بر این، پاکسازی در گمرکات و پست‌های بازرسی حدود ۱.۴ میلیارد دلار رشوه را از بین برد. صاحبان مشاغل شروع به شکایت کرده‌اند که اقدامات فاسد دوباره ظاهر می‌شود، اما چیزی به اندازه آنچه در سال‌های گذشته رخ داده است.

یک تغییر مرتبط، کاهش چشمگیر تولید مواد مخدر است. زمانی که طالبان قدرت را در دست گرفتند، افغانستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده تریاک در جهان شناخته شد و مقامات جدید دستگاه دولتی را به دست گرفتند که کارکنان بسیاری از مقاماتی بودند که از قاچاقچیان مواد مخدر سود می‌گرفتند. رژیم جدید بلافاصله پس از روی کار آمدن، کمپینی را علیه انواع مواد مخدر، جمع آوری معتادان، تخریب مزارع تریاک و شاهدانه و دستگیری تجار آغاز کرد. سازمان ملل تخمین می‌زند که تولید مواد مخدر تا ۹۵ درصد کاهش یافته است.

کشت بازدارنده، موفق‌ترین تلاش ضد مواد مخدر در سراسر جهان در دهه‌های اخیر بوده است. با این حال، این کمپین به شدت به معیشت حدود ۷.۵ میلیون کشاورز و کارگر مزرعه و زنانی که برای امرار معاش به کشاورزی وابسته هستند، را بدون ارائه جایگزین مناسب آسیب رسانده است. برخی از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که این تأثیر اقتصادی ادامه این ممنوعیت را سخت می‌کند، اما در حال حاضر به نظر می‌رسد طالبان قصد دارند آن را اجرا کنند و اقتصاد را به سمت فعالیت‌های قانونی هدایت کنند.

تعداد کمی از افراد خارجی به آخرین شاخص مثبت شگفت‌انگیز توجه کرده‌اند، افزایش حضور در مدارس ابتدایی برای دختران و پسران. جهان به درستی به ممنوعیت حضور دختران در مدارس دولتی و دانشگاه‌ها توسط طالبان اعتراض کرده است. اما اعداد و ارقام نشان می‌دهد که مدرسه ابتدایی داستان متفاوتی است، به ویژه برای دختران.

براساس نظرسنجی بانک جهانی ۶۰ درصد از دختران هفت تا دوازده ساله در سال ۲۰۲۳ در مدارس ابتدایی ثبت نام کرده‌اند که این رقم قبل از تسلط طالبان، ۳۶ درصد بوده است.

به نظر می‌رسد که این افزایش، محصول جانبی پایان جنگ باشد، و همچنین این واقعیت که برخی خانواده‌ها مدارسی را که توسط طالبان اداره می‌شود، از نظر مذهبی یا فرهنگی قابل قبول‌تر از مدارس نظام قبلی می‌دانند. پسران بیشتری نیز به مدرسه دسترسی پیدا کرده اند و شکاف جنسیتی در حال کاهش است. بزرگترین عامل محدود کننده بهبود بیشتر در سطح ابتدایی، کمبود مدارس، به ویژه در مناطق روستایی است.

افغانها حکومت طالبان را چگونه میبینند؟

با توجه به عدم تحمل طالبان نسبت به هر نوع مخالف، تعیین سطح حمایت عمومی طالبان دشوار است. بسیاری از افغان‌ها بدون شک تحت حاکمیت طالبان به سر می‌برند. به طور کلی، مخالفان آنها شامل افراد زیادی از گروه‌های قومی غیر از پشتون، قومیت غالب در میان طالبان است. مردان و زنانی که مخالف محدودیت‌های طالبان بر زنان و دختران هستند؛ و مردمی که نظم قانون اساسی و آزادی‌هایی را که قبلاً از آنها برخوردار بودند، به تئوکراسی غیرشفافی که حاکمیت جدید تحمیل کرده ترجیح می‌دهند. به نظر می‌رسد حتی برخی از طالبان نیز از تصمیمات امیر خشمگین شده اند، به ویژه مقامات جوان‌تر که نگران این هستند که دولت آنها نتوانسته همگام با جامعه مدرن شود. اعتراضات کشاورزان تریاک حاکی از آن است که سرکوب مواد مخدر توسط طالبان در برخی از ولایات نیز به بهای محبوبیت آنها تمام شده است.

از سوی دیگر، بخشی از مردم از طالبان حمایت می‌کنند. باز هم، ارزیابی میزان این احساسات دشوار است، اما به‌ویژه در مناطق روستایی جنوب و شرق، بسیاری از افغان‌ها تغییر حکومت را به‌عنوان پیروزی برای تعیین سرنوشت خود به تصویر می‌کشند؛ طرف‌شان در جنگ پیروز شد، و دیدگاه‌های سیاسی‌شان اکنون بیشتر شده است.

دسته سوم از افغان‌ها نه از طالبان حمایت می‌کنند و نه مخالف آن هستند – یا آن را یک کیسه مختلط می‌دانند، به‌ویژه در مقایسه با سیستم‌های حکومتی قبل. برای مثال، برخی ممکن است از امنیت جدید پس از دهه‌ها جنگ استقبال کنند، اما آرزو می‌کنند که دختران و زنان با موانع کمتری روبرو شوند. بسیاری از افغان‌هایی که حکومت طالبان را دوست ندارند نیز از فساد و غارتگری دولت‌های قبلی خشمگین شده‌اند. اندازه گیری این حوزه‌ها به ویژه دشوار است، زیرا نظرسنجی‌های افغانستان به شدت ناقص بوده است.

سرمایههای خارجی چگونه باید به حکومت طولانی مدت طالبان واکنش نشان دهند؟

در طول دو دهه مداخله ایالات متحده و ناتو در افغانستان، تصمیمات کلیدی در مورد آینده این کشور در دست مقامات خارجی بود. تسلط طالبان میزان اهرم خارجی را به شدت کاهش داده است.

با این حال، تمویل کنندگان هنوز هم انتخاب‌های مهمی در پیش دارند، زیرا آنها به درخواست‌های سازمان ملل برای دریافت میلیارد‌ها دلار برای ارائه کمک‌های بشردوستانه به افغان‌ها پاسخ می‌دهند. علاوه بر این، از آنجایی که به طور فزاینده‌ای آشکار است که طالبان در افغانستان حفظ شده‌اند، پایتخت‌های غربی و منطقه‌ای با تصمیمات سختی در مورد عادی سازی بالقوه طالبان روبرو هستند و باید با احتیاط استفاده شود.

خارجی‌ها باید در مورد شیوه‌های عمیقاً محروم‌سازی مانند ممنوعیت میلیون‌ها دختر و زن از مدارس و دانشگاه‌ها صحبت کنند. گفته می‌شود، تا کنون هیچ چیز نشان نمی‌دهد که طالبان به زودی مواضع تندرو خود را در مورد جنسیت و سایر موضوعات کاهش خواهند داد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=32636
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها