به گزارش ایراف، وزیر پیشنهادی مسعود پزشکیان برای وزارت کشور بر تعامل با همسایگان در خصوص مسائل مرزی تاکید کرده و درباره اتباع بیگانه گفته است که باید انسداد مرز صورت بگیرد.
این درحالی است که نزدیک به یکسال است که چالش اتباع خارجی و مهاجران افغانستانی، مدیران ارشد ایران را درگیر کرده است. کارشناسان در این مورد چه میگویند؟
زنگ خطر افزایش بیرویه حضور اتباع افغانستانی در ایران از سال گذشته به صدا درآمده و تا امروز به صورت ممتد ادامه پیدا کرده است.
برخی آمار این مهاجران همسایه را حدود ۱۰ میلیون نفر برآورد کردند. آماری که واکنش وزیر کشور وقت را برانگیخت. همان زمان، احمد وحیدی در مصاحبهای با رسانهها اعلام کرد که «اتباع افغانستانی حاضر در ایران، حدود پنج میلیون نفر و بهطور رسمی حتی کمتر است.»
ذکر این آمار اما نتوانست منتقدان حضور افغانها در ایران را آرام کند. بهطوری که این موج به کارزارهای انتخابات ریاستجمهوری هم رسید و محمدباقر قالیباف در مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد؛ همه آسیبهای اجتماعی جدی ایران ریشه در شرق کشور دارد.
این نامزد انتخابات با اشاره به تجربه کارش در نیروی انتظامی تاکید کرد: «باید در مرز شرقی در مرز پاکستان و افغانستان دیواری بزنیم که امنیت آنجا را تامین کنیم.»
اسکندر مومنی، وزیر کشور پیشنهادی دولت چهاردهم در این باره گفته است: «باید با انسداد مرز، ورود اتباع بیگانه را متوقف کرد.»
سخنگوی کمیسیون سپس خلاصهای از نظرات و برنامههای وزیر پیشنهادی را برای رسانهها شرح داد و گفت که در جلسه معارفه «سردار مومنی به سیاست تعامل با همسایگان در خصوص مسائل مرزی تاکید کرد و درباره موضوع اتباع بیگانه گفت که باید با انسداد مرز، ورود آنها را متوقف و در ادامه آنها را ساماندهی کنیم.»
این در حالی است که خط مرزی ایران-افغانستان از دهانه ذوالفقار در شمالیترین نقطه تا ملک سیاهکوه جنوبیترین نقطه آن با درازای ۹۴۵ کیلومتر در کناره جاده ۹۹ ایران کشیده شده است.
برخی کارشناسان معتقدند که این اقدام ممکن است جلوی انبوه مهاجران را بگیرد، اما در نهایت این آسیبشناسی و درمان ریشههای این مشکل است که میتواند تاثیرگذار باشد.
در همین زمینه با فرزاد رمضانی، پژوهشگر ارشد مسائل بینالملل گفتوگو کردیم.
این کارشناس معتقد است: «در این زمینه نیاز به بررسی همهجانبه است. مهاجرت، رویداد جهانی است. مهاجرت افغانها به ایران نیز نیاز به دقت همهجانبه دارد. نخستین قدم برای تحلیل این مساله بررسی ریشههای مهاجرت افغانستانیها به ایران است؛ ریشههای سیاسی، امنیتی، ایدئولوژی، حضور طالبان و…»
این پژوهشگر تاکید میکند: «بررسی عوامل اصلی مهاجرت باعث میشود که موضوعات مهمی مطرح شود و از آنجا که در یک سال اخیر بسیاری از شهروندان ایرانی با حضور انبوهی از مهاجران روبهرو شدهاند، این موضوع حتما باید آسیبشناسی شود.»
او با بیان اینکه باید نگاهی جهانی به مقوله دیوارکشی در مرزها داشت، توضیح میدهد: «تا کنون در جهان موارد مشابهی از دیوارکشی دیده شده است، نمونههایی چون مکزیک، ترکیه و… باید دید که این دیوارکشیها با توجه به هزینههای کلانی که دارد چقدر کارآمد بوده و تضمینکننده سیاست، اجتماع و امنیت است. مسلما از یک نگاه جهانی میتوان گفت که دیوارکشی یک امر نسبی است و روند مهاجرت را تا حدودی سامان میدهد.با این حال ساخت دیوار هم باید همراه با رویکردهای دیگر باشد. به عنوان مثال رویکردهای امنیتی و فشارهای سیاسی گسترده به طالبان برای کاهش تهدیدها و ایجاد فضای امن اجتماعی و سیاسی و رفع فقر غذایی موجود.»
این پژوهشگر تاکید میکند: «در واقع مسئله این است که باید بسترها و زمینهها را آماده کرد. در غیر این صورت دیدهایم که نمیتوان با وجود همه تمهیدات سخت جلوی مهاجرتهای بسیاری از سودان، اتیوپی و…. را گرفت. واقعیت این است که در این کشورها مهاجرت تنها گزینه است، بنابراین نه تنها دیوارها نمیتوانند کاری کنند، بلکه بسیاری از تمهیدات امنیتی هم نمیتواند کارآمد باشد.»
او در پاسخ به این سئوال که برای کنترل مرزها چه اقدامی میتوان انجام داد، میگوید: «مهاجرت در افغانستان همچون بسیاری از کشورهای دنیا یک معضل جهانی است. دیوارها تا حدودی میتوانند مانع از مهاجرت انبوه شوند، اما در نهایت نمیتوانند جلوی همه مهاجرتها را بگیرند.