سه سالگی حکومت طالبان؛ آمریکا افغانستان را «درهم‌شکسته» رها کرد

به گزارش ایراف، امین صیقل پژوهشگر افغان و استاد دانشگاه ملی استرالیا در سومین سالگرد بازگشت طالبان به قدرت در مقاله ای جدید نوشته است که این کشور محل ازدحام گروه‌های تروریستی است.

در این مقاله آمده است این هفته سومین سال از عقب نشینی آمریکا از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت است. ایالات متحده در پاسخ به حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 که القاعده از افغانستان انجام داده بود با هدف مبارزه با تروریسم بین المللی و ترسیم نظم جهانی جدید برای ایمن‌تر و امن‌تر کردن جهان وارد افغانستان شد

با این حال، همانطور که در کتاب جدیدم، چگونه در جنگ شکست بخوریم، داستان مداخله آمریکا در افغانستان، بحث می‌کنم، جهان امروز مسلماً نسبت به دوران جنگ سرد، درگیرتر و قطبی‌تر است. به طور بالقوه در آستانه یک جنگ جهانی دیگر قرار دارد.

صیقل در ادامه از چندین هدف آمریکا برای حضور در افغانستان نام می برد: ازجمله، از بین بردن القاعده، نابودی طالبان، مانع شدن افغانستان به لانه تروریست‌ها.

به زعم او موفقیت در افغانستان با دو هدف گسترده‌تر دیگر سیاست خارجی ایالات متحده تحت ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش – جنگ جهانی علیه تروریسم و ترویج دموکراسی – درهم تنیده شد. هر دوی اینها ابزارهایی برای ایجاد تغییر در خاورمیانه – و در واقع جهان گسترده تر – مطابق با منافع ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت پس از جنگ سرد بودند. در نهایت، ایالات متحده نتوانست به هیچ یک از این اهداف دست یابد.

در ابتدا، در سرنگونی دولت طالبان و متفرق کردن القاعده، با کمک نیروهای ضد طالبان افغان، از نظر نظامی پیروز شد. اما رهبران هر دو گروه، ملا محمدعمر و اسامه بن لادن و عوامل اصلی آنها به پاکستان فرار کردند. طالبان به سرعت دوباره جمع شدند و با حمایت پاکستان و ائتلاف مستمر آن با القاعده، شورشی را فراتر از انتظارات ایالات متحده و متحدانش، از جمله دولت نوپای افغانستان در کابل، راه اندازی کرد.

پیشنهاد:   افشاگر جنایات جنگی استرالیا در افغانستان در انتظار صدور حکم

ایالات متحده در ابتدا قصد نداشت بیش از چند سال در افغانستان بماند. اما شکست آن در از بین بردن رهبر القاعده در روزهای اولیه مداخله منجر به شکار بن لادن توسط ایالات متحده شد که یک دهه طول کشید. این امر همچنین به مشارکت عمیق آمریکا در کار دشوار دولت سازی در افغانستان به شدت اجتماعی و سنتی منجر شد.

بدون حصول اطمینان از قرار گرفتن افغانستان در مسیری باثبات، امن و دموکراتیک، دولت بوش در سال 2003 با این فرض غلط که صدام حسین دیکتاتور عراق با بن لادن همکاری کرده و سلاح‌های کشتار جمعی در اختیار دارد، به عراق حمله کرد. عراق بر افغانستان اولویت داشت. این منجر به انتقال دارایی‌های اطلاعاتی و نظامی مهم از دومی به اولی شد.

در غیاب یک برنامه عملی اندیشیده شده در مورد چگونگی برقراری صلح در افغانستان و عراق، ایالات متحده خود را گرفتار دو جنگ غیرقابل پیروزی یافت. این امر چاره‌ای جز خروج از عراق تا پایان 2011 و افغانستان تا اوت 2021 بدون دستیابی به اهداف اولیه خود باقی نگذاشت. همچنین دو کشور شکسته را پشت سر گذاشت. این درحالی است که عراق همچنان در تلاش برای بهبودی است اما افغانستان زیر دست طالبان در آشفتگی به سر می برد.

شکست افغانستان نمی‌تواند برای ایالات متحده تحقیرآمیزتر از جنگ ویرانگر ویتنام پنج دهه قبل از آن باشد.

دومین حکومت طالبان ثابت کرده است که به همان اندازه افراط گرا و تبعیض آمیز بوده است که در دور اول بودند.

حکومت طالبان این یک نسخه خود محور و خودخواهانه از اسلام است که در هیچ جای دیگر در جهان اسلام اجرا نمی‌شود. زنان از تمامی حقوق اولیه (از جمله تحصیل و کار) محروم هستند. هر شکلی از مخالفت به طرز وحشیانه ای سرکوب می شود. اقلیت های دیگر، همراه با بقایای رژیم قبلی مورد حمایت ایالات متحده، روزانه مجازات می شوند. بسیاری به قتلرسیده اند .

پیشنهاد:   انتقاد تند احمد مسعود از خروج غیرمسئولانه نیروهای خارجی و کمک‌های نقدی آمریکا به طالبان

صیقل در بخش دیگری از این مقاله می‌نویسد که اکنون افغانستان مملو از گروه‌های تروریستی با حمایت طالبان است.

به طوری که این گروه افغانستان را به یک محاصره حفاظتی برای القاعده و چندین گروه مشابه دیگر تبدیل کرده است. اینها شامل طالبان پاکستانی (تحریک طالبان پاکستان یا (TTP) و داعش خراسان (ISKP)  می‌شود.

یک نظرسنجی جدید توسط نمایندگی سازمان ملل در افغانستان نشان می‌دهد که تنها 4 درصد از پاسخ دهندگان خواهان به رسمیت شناخته شدن طالبان در سطح بین المللی بودند. فقدان مشروعیت داخلی این گروه به موازات وضعیت نابسامان آن در جامعه جهانی است.

با این حال، این گروه با استفاده از رقابت‌ها و جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیکی قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای، توانسته است قدرت را در افغانستان تحکیم کند و از فشار بیرونی جلوگیری کند.

در نهایت صیقل به این نتیجه می‌رسد که تداوم این روند جهان را بی‌ثبات تر می‌کند. او می نویسد: «توانمندسازی مجدد طالبان به طور قابل توجهی الهام بخش گروه‌های همفکر در بسیاری از نقاط جهان اسلام، مانند تی تی پی و داعش خراسان شده است. تعهد آهنین واشنگتن برای تضمین امنیت اسرائیل و ناتوانی آن در پایان دادن به جنگ ویرانگر غزه، نیروهای رادیکال را در جهان اسلام بیشتر تحریک کرده و دشمنان آمریکا را تقویت کرده است.»

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=32610
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها