با گذشت سه سال از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، اقتصاد این کشور با چالشهای جدی روبهروست. شعیب رحیمی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه کابل، در مصاحبهای به بررسی وضعیت اقتصادی افغانستان پرداخته و تأثیر سیاستهای طالبان، تحریمها، روابط اقتصادی با ایران و اهمیت استراتژیک بندر چابهار را تحلیل کرده است.
در سومین سالی که طالبان در افغانستان به قدرت رسیده، با شعیب رحیمی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه کابل، در خصوص شرایط طالبان و مسائل اقتصادی امروز افغانستان به گفتوگو پرداختیم.
روابط اقتصادی ایران و افغانستان را بعد به قدرت رسیدن طالبان را چگونه تفسیر میکنید؟
البته از زمانی که طالبان در کابل به قدرت رسیده یک گسستگی در روابط اقتصادی میان افغانستان با کشورها به خصوص کشورهای همسایه از جمله ایران ایجاد شد. اما با سیاستهایی که جمهوری اسلامی ایران در قبال طالبان اتخاذ کردند، روابط تجاری و اقتصادی به سمت بهبود حرکت کرد. گاهی در مرز مشکلاتی ایجاد شد، ولی در کل روابط اقتصادی طالبان و ایران به شکل دوران جمهوریت کماکان ادامه دارد و چالش جدی در روابط اقتصادی ایران و افغانستان دیده نمیشود.
تحریمهای افغانستان بعد به قدرت رسیدن طالبان چه میزان بر شرایط اقتصادی این کشور تاثیر داشته است؟
شرایط اقتصادی افغانستان به گونهای است که اقتصاد امروز با دوره جمهوریت تفاوت دارد و ما اکنون در دوران رکود هستیم. ]بعد از سقوط جمهویت[ سیستم بانکی افغانستان به کلی فلج شده بود، اما حالا تازه راه افتاده است. البته بانکها برای بعضی معاملاتی که در داخل افغانستان صورت میگیرد، تسهیلاتی ایجاد کردهاند، ولی هنوز هم سیستم بانکی به صورت درست و کامل عمل نمیکند. معاملات بانکی بین افغانستان و کشورهای جهان صورت نمیگیرد. تمامی معاملات پولی که خارج از افغانستان به داخل افغانستان جریان پیدا میکند و برعکس آن، از طریق مجراهای غیر از بانک صورت میگیرد. بانک قلب اقتصاد یک کشور است و تا زمانی که سیستم بانکی یک کشور فلج باشد، بحرانهای اقتصادی و رکود اقتصادی به قوت ادامه پیدا میکند و مردم قدرت خرید و تهیه مواد اساسی مورد نیاز روزانهشان را ندارند. البته ما میدانیم که اقتصاد افغانستان یک اقتصاد وابسته به کمکهای خارجی است و یک اقتصاد تولیدی نیست. از این لحاظ دوره جمهوریت اقتصاد افغانستان بیشتر وابسته به کمکهای خارجی بود از جمله کمکهای اتحادی اورپا و آمریکا بود. از زمانی که این کمکها کاهش زیادی پیدا کرد و موسسات و شرکتهای خارجی از افغانستان بیرون رفتند، میزان بیکاری در افغانستان به طور وسیعی افزایش پیدا کرد. براساس آماری که سازمان ملل منتشر کرده زندگی حدود 22 میلیون نفر در افغانستان وابسته به کمکهای جهانی است.
برخی مطرح میکنند که آمریکا پولهای بلوکه شده افغانستان را به نام کمکهای بشردوستانه پرداخت کرده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
البته پول بلوکه شده افغانستان در آمریکا تاثیر خود را بر اقتصاد افغانستان داشته و دارد. ولی کمکهای آمریکا به افغانستان بعد از به قدرت رسیدن دوباره طالبان همچنان ادامه دارد و در دو سال گذشته حدود ۱۸ میلیارد دلار از سوی آمریکا به افغانستان کمک شده است. این کمکها نقش بسیار مهمی در زندگی مردم داشته است. بیشتر مردم در افغانستان بیکار هستند و درآمدی ندارند که براساس آن امرارمعاش کنند. از این لحاظ کمکهای نقدی که هفتهای ۴۰ میلیون دلار صورت میگیرد به طور چشمگیری توانسته تغییر ایجاد کند. البته قدرت خرید مردم را بیشتر نکرده ولی از طریق موسسات خیریهای که وجود دارد، میتواند برای حل فقر و گرسنگی بخش کوچکی از مردم افغانستان کمک کند. البته تا زمانی که یک حکومت مشروع و یک سیستم بانکی فعال که بتواند با بانکهای بینالمللی ارتباط درست برقرار کنند. فکر نکنم پولهای مسدود شده افغانستان آزاد شود و آن پولها بتواند در قسمت کاهش فقر و افزایش اشتغالزایی به طالبان و مردم افغانستان کمک کند.
یکی از موضوعاتی که طالبان در دوحه۳ دنبال میکردند، رفع تحریمها بود، بعد از برگشتن مقامات طالبان از دوحه ما شاهد تغییراتی در کابینه دولت بودیم، نظر شما در مورد این تغییرات چیست؟
البته اصل تحریمها، تحریمهایی است که بر افراد و مقامات طالبان اشاره دارد. از سوی دیگر تغییراتی که در کابینه حکومت طالبان رخ داده، شاید تغییرات تاکتیکی باشد و اهمیت زیادی برای مردم افغانستان ندارد. به این دلیل که تغییر افراد در ادارات دولتی کمکی بر بهبود شرایط اقتصادی مردم نمیکند، فقط میتواند روی موضوعاتی که در دوحه میان طالبان و نماینده آمریکا صحبت شده و مذاکراتی که صورت گرفته روی گسترش روابط و تعامل آنها با حکومت طالبان کمک بکند. چون سیاستهای کلی طالبان بر وضعیت اقتصادی افغانستان حاکم است و تا زمانی که سیاستهای تغییر نکند، تغییر افراد نمیتواند کمکی بر بهبود روابط اقتصادی افغانستان با دنیا و شرایط اقتصادی مردم افغانستان داشته باشد.
چقدر بندر چابهار برای افغانستان اهمیت دارد و طالبان چه اهدافی در چابهار دنبال میکند؟
اهمیت چابهار برای افغانستان از مدتها قبل بوده است. سالهای زیادی است که تجارت و صادرات افغانستان به بنادر کشورهای همسایه مثل بندر کراچی پاکستان وابسته است. شما میدانید که روابط ترانزیتی و اقتصادی افغانستان شدیداً وابسته به شرایط و روابط سیاسی افغانستان و پاکستان است. از این رو سالانه میلیاردها دلار زیان بر تجار و صادرکنندگان افغانستان به پاکستان و هند وارد میشود. از این لحاظ، برای اینکه وابستگی مطلق صادرات افغانستان به پاکستان که تقریباً 80 درصد صادرات افغانستان وابسته به راههای ترانزیتی پاکستان است، از بین برود دولتهای افغانستان از گذشته تا امروز سعی دارند راههای جایگزینی بر بندر کراچی و راهای ترانزیتی پاکستان پیدا کنند. بندر چابهار یکی از بنادری است که میتواند در قسمت اتصال افغانستان به راهای آبی کمک کند. زیرا افغانستان دسترسی به آبهای بینالمللی ندارد و محاط بر خشکی است و بر همین اساس نیاز به بنادر ایران و پاکستان دارد. از این لحاظ بندر چابهار برای افغانستان هم از لحاظ مسافت و هم از لحاظ هزینههای ترانزیتی میتواند بسیار مفید باشد. بندر کراچی تا مرکز افغانستان بسیار فاصله دارد. اگر ما بتوانیم بندر چابهار را جایگزین بندر پاکستان بکنیم، در حدود 800 کیلومتر نزدیکتر است و دسترسی ما با آبهای بینالمللی سریعتر بیشتر خواهد شد. همچنین از طریق بندر چابهار میتواند کالاهای صادراتی و وارداتی را انتقال به داخل و بیرون افغانستان بدهیم، از جمله به هند صادرات داشته باشیم و برعکس واردات از هند داشته باشیم و میتوانیم هندوستان را از طریق بندر چابهار به آسیای میانه وصل کنیم. از این لحاظ بندر چابهار برای افغانستان در همه حال از نظر اقتصادی بسیار اهمیت دارد.
شاهد دیدارهای دیپلماتیک بین مقامات طالبان و کشورهای دیگر از جمله چین، روسیه، ترکیه و دیگر کشورها در چند ماه اخیر بودیم، نظرتان در خصوص سرمایهگذاری این کشورها در افغانستان چیست؟
ما شاهد گفتگوهای زیادی در دو سال و نیم گذشته میان افغانستان، روسیه و چین بودیم، اما ملاقاتها و تفاهمهایی که صورت گرفته، هیچ کدام به اقدام عملی در راستای انجام تعهدات پیش نرفته است. این مذاکرات و تعهداتی که میان چین، روسیه و طالبان صورت میگیرند، هیچگونه تأثیری بر روی بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان نداشته است. به هرحال کشورها منافع خود را جستجو میکنند. چینیها الان هم در افغانستان حضور دارند. اما این حضور به گونهای نیست که بتواند در بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان کمک بکند. افغانستان نمیتواند بر روی تعهدات چین حساب باز کند. چون افغانستان از نظر اقتصادی به کمکهای بسیار زیادی نیاز دارد که بتواند فقر، بیکاری و بحران رکود اقتصادی را از بین ببرد که این از توان چین و روسیه خارج است.
فکر میکنید طالبان را در جهان به رسمیت بشناسند یا خیر؟
اگر به گذشته تاریخی افغانستان و بحرانهای سیاسی که وجود داشته، برگردیم و دوره قبلی طالبان را بررسی کنیم و سیاستهایی که طالبان امروز در قسمت سیاست داخلی و سیاست خارجی دنبال میکند، من شرایط مناسبی برای به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان نمیبینم. البته بیشتر این بستگی به سیاستهای جهانی دارد و میتواند سیاستهای جهانی از جمله سیاستهای آمریکا و کشورهای اروپایی و همچنین کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای روی به رسمیتشناسی طالبان نقش بسیار زیادی داشته باشد. البته با اختلافاتی که روسیه و چین با آمریکا دارند، فکر نمیکنم به این زودی طالبان را به رسمیت بشناسند. چرا که به عنوان یک اهرم فشار کشورهای غربی و کشورهای منطقه از طالبان استفاده میکنند.